«یک سال، دو هنرمند، دو اثر برای دو ماه» قرار است هم پُلی فرهنگی باشد میان کشورهای ایران و ایتالیا و هم فرصتی برای حرف زدن با مردم تهران آن هم به زبان هنر!
سفارت ایتالیا در این پروژه فرهنگی تصمیم دارد با همکاری مشترک میان هنرمندان ایرانی و ایتالیایی و ارائه آثار آنها روی دیوار خارجی این سفارتخانه به زیباسازی شهر تهران کمک کند.
نخستین آثار این پروژه حاصل همکاری مشترک میان مهدی قدیانلو و پائو است که قرار است به مدت دو ماه روی دیوار خارجی سفارت ایتالیا به نمایش گذاشته شود.
جوزپه پرونه، سفیر ایتالیا در ایران درباره ایده این پروژه توضیح میدهد که از آنجایی که هنرمندان زیادی در این زمینه در ایران مشغول به کار هستند و در ایتالیا نیز هنر شهری بسیار مهم و در حال رشد است، به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم هنرمندان ایرانی و ایتالیایی را در کنار هم قرار دهیم تا اثری را در سفارت ایتالیا خلق کنند که در خیابان باشد و مردم نیز بتوانند آن را ببینند و لذت ببرند.
مهدی قدیانلو و پائو نیز در گفتوگوهایی با ایسنا از تجربه همکاری با این پروژه و پیامی که برای مردم تهران داشتهاند، سخن گفتند.
هنرمندانی که برای دیدن ایران اشک در چشمهایشان جمع میشود
قدیانلو، هنرمندی که تجربه سالها نقاشی روی دیوارهای شهرهای مختلف جهان از تهران گرفته تا بوستون آمریکا را دارد، درباره تجربه همکاری با سفارت ایتالیا میگوید: سفارت ایتالیا دعوت کرد تا در این پروژه حضور داشته باشم و من نیز علیرغم اینکه در آن بازه زمانی کارهای زیادی در دست داشتم، اما علاقهمند بودم که با این پروژه نیز همکاری کنم. به نظرم ایده جالبی بود و میتوانست به ایجاد یک پُل فرهنگی میان ایران و ایتالیا بهخصوص در این زمان عجیب و غریب که در دنیا یک دو دستگی ایجاد شده، کمک کند.
او ادامه میدهد: از طرفی دیگر برای من نیز فرصت خوبی بود؛ چون در این هفت سال گذشته در تهران کار نکرده بودم و این پروژه این امکان را فراهم کرد تا اثری را به چشمان مردم تهران هدیه کنم. از سوی دیگر بسیاری از هنرمندان نسل ما به غیر از سابقه فرهنگی و هنری کشور خودمان، قسمتی از ایدهها و منابع الهاممان را مدیون ایتالیا هستیم و این فرصت خوبی بود تا هم به مردم شهری که در آن زندگی میکنم و هم مردم ایتالیا که هنر و معماری آنها منبع الهام ما هنرمندان بوده است، ادای دین کنم.
قدیانلو درباره تجربه همکاری با یک هنرمند ایتالیایی نیز یادآور میشود: هنرمند دیگر را نیز خودشان انتخاب کردند و برای من این چالش جالب بود. چون برای اولین بار بود که کاری را در هماهنگی با هنرمند دیگری انجام میدادم و سعی کردم اصلا دخالت نکنم که این هنرمند چه کسی است و آیا کار او به من میخورد یا نه؟ در واقع سعی کردم خودم را با پروژه هماهنگ کنم. آقای پائو نیز هنرمند خیلی محترمی بود که با هم همفکری کردیم و نهایتا به این نتیجه رسیدیم که هر کسی کار خودش را انجام دهد، ولی آثار با هم ارتباطهای فرمی و محتوایی داشته باشند.
این هنرمند در پاسخ به این پرسش که آیا در فرآیند این پروژه تلاش کردید که به یک مفهوم مشترک برسید، اظهار میکند: در مجموع سعی کردیم خیلی راحتتر از این حرفها در کنار هم کار کنیم. به هر حال هر کسی زبان شخصی خودش را داشت و حتی شاید سبکهای کاری ما ۱۸۰ درجه با هم اختلاف داشت، ولی نهایتا به توافق خوبی رسیدیم.
قیدانلو همچنین درباره رویکرد یک هنرمند خارجی نسبت به ایران و هنرهای ایرانی، میگوید: نه فقط پائو، بلکه خیلی از دوستان هنرمند من عاشق ایران هستند و چشمانشان برای دیدن کاخ گلستان و نقش جهان پُر از اشک میشود و واقعا دوست دارند به ایران سفر کنند. اما از آنجا که کارهای مهم تجاری و هنریشان را با آمریکا انجام میدهند، بنابراین نمیتوانند به ایران بیایند چون فکر میکنند شاید دیگر نتوانند به آمریکا سفر کنند.
او اظهار میکند: در نهایت این پروژه را فرصتی دانستم که از طریق هنر با یک کشور دیگر گفتوگو کنیم؛ آن هم با توجه به وضعیت سیاسی که در دنیا وجود دارد و فقط هم مربوط به مشکل ما ایرانیها با آمریکا نیست، بلکه در همه جای دنیا یک آشوب سیاسی است.
اگر در خانه بنشینیم مشکلاتمان بزرگتر میشود
همچنین پائو، هنرمندی ایتالیایی که در این پروژه حضور داشته است نیز درباره تجربه حضور و انجام کار هنری در کشور ایران، میگوید: برای ما ایتالیاییها ایران کشور دوری است و واقعا شاید برای آمدن به اینجا نگران بودم. در روزهای اول به جاهای مختلف تهران رفتم، سعی کردم با شهر آشنا شوم، موزهها را دیدم و با مردم حرف زدم و واقعا شگفتزده شدم. مردم ایران خیلی دوست دارم و فکر میکنم انسانهای باهوش و مهربانی هستند. اما در عین حال شهر تهران با مشکلاتی همچون ترافیک و هوای آلوده مواجه است که از زیباییهای آن کم میکند.
او ادامه میدهد: در ابتدا من هیچ ایده مشخصی نداشتم و فقط میخواستم با روح این شهر آشنا شوم. وقتی به موزه ملی رفتم هنرهای کهن را دیدم و از برخی طرحهای قدیمی عکس گرفتم و فکر کردم شاید روزی بتوانم از این اشکال استفاده کنم. در نهایت بعد از صحبتهایی که با «مهدی» داشتم و همچنین براساس تحقیقاتی که انجام داده بودم، به یک ایده مشخص رسیدم.
این هنرمند ایتالیایی یادآور میشود: در واقع این پروژه ارتباطی میان دو کشور ایران و ایتالیا بود که از طریق تلفیق ایدهها شکل گرفت. در ابتدا این کار اصلا برای من و «مهدی» آسان نبود، ولی ما هر دو این ایده را دوست داشتیم و تلاش کردیم با وجود تفاوت در سبک کاری و تجربههایمان به یک نتیجه مشخص برسیم. در نهایت تصمیم گرفتیم که آثارمان از طریق یک حفره با هم ارتباط برقرار کنند و حتی انگار این حفرههای ارتباطی میان مردم و پشت دیوار سفارت نیز ایجاد میکند.
پائو هنر را زبان مشترک تمام مردم جهان میداند و در این زمینه میگوید: در ایتالیا تبلیغات سیاسی زیادی علیه ایران وجود دارد و مردم عادی تصور اشتباهی درباره ایران دارند. ولی من چنین فکر نمیکنم و اینجا مردمی را دیدم که با انسانها ارتباط برقرار میکنند و مهماننواز هستند. در این شرایط موجود هنر یک راه ارتباطی خوب میان مردم کشورهاست.
او همچنین درباره پیام اثر خود به مردم ایران، اظهار میکند: اغلب هنرهای خیابانی یک نوع حرکت سیاسی محسوب میشوند، چون تلاش میکنند واقعیتها را تغییر دهند و ما برای این هنر خیابانی یک طرح ساده را انتخاب کردیم. پیام من این بود که بیایید همدیگر را متوجه شویم و ایدههایمان را با هم در میان بگذاریم. الان که مشکلات جهان هر روز بزرگتر میشود، اگر در خانه بنشینیم و با هیچ کسی در ارتباط نباشیم دچار یک مشکل بزرگتر خواهیم شد.
انتهای پیام
ثبت نظر