کوچکترین رزمنده دفاع مقدس، از نسل های سوم و چهارم انقلاب که دفاع مقدس را ندیده اند خواست درباره آن دوران تحقیق کنند و گفت: تنها چیزی که از جوانان انتظار داریم این است که حرمت دفاع مقدس و رزمنده بودن ما را نگه دارند.
علی(سعید) فرجود متولد ۱۴ مهر سال ۱۳۴۹ در شهرستان رشت است. وی در اواخر سال ۱۳۵۹ به صورت داوطلبانه عازم جبهه های حق علیه باطل شد و افتخار هشت سال حضور متوالی در جبهه، جانبازی و اسارت را دارد.
سعید فرجود را که در عملیاتهایی همچون فتح المبین، بیتالمقدس، شیاکو و والفجر مقدماتی حضور داشت به عنوان یکی از کوچکترین رزمنده هشت سال دفاع مقدس میشناسند.
وی در ۱۰ سالگی، نخستین بار از گیلانغرب اعزام شد و در دفعات بعدی نیز تنها یک بار و در اواخر جنگ از گیلان اعزام شد. به همین دلیل این نوجوان رشتی که در همان مقطع جنگ تصویرش از صدا و سیمای کشور پخش شد، برای بسیاری گمنام و ناشناخته باقی مانده بود.
فرجود دو ماه پیش از عملیات فتحالمبین در محور شوش از ناحیه چشم زخمی شد، اما پس از مداوا و بهبودی بار دیگر به جبههها رفت و در طول جنگ چندین بار از ناحیه بازو، کتف و پا مجروح شد.
این جانباز سرافراز با وجود جثه ضعیف در جبهه جزو نیروهای فعال بود و نیروهای جدید را به مناطق عملیاتی راهنمایی میکرد.
وی در گفت وگو با ایسنا با بیان اینکه از ابتدا به انقلاب اسلامی عشق می ورزیدم، اظهار کرد: با شروع جنگ تحمیلی و با وجود سن کم، این وظیفه را در خود احساس کردم که برای حراست و پاسداری از انقلاب و نظام باید قدم به عرصه جبهه و جهاد بگذارم.
وی سال های دفاع مقدس را سراسر ایثار، فداکاری و شهادت طلبی دانست و عنوان کرد: کسانی که در آن سال ها در جبهه بودند، فرهنگ ایثار و شهادت را معنا کردند، زیرا از همه چیز گذشته بودند و جانشان را فدای این آب و خاک کردند.
فرجود، با اشاره به حضور رزمندگان در جبهه با سنین مختلف از جای جای کشور، خاطرنشان کرد: هشت سال دفاع مقدس سراسر شیرین و دلپذیر بود، زیرا انسان هایی را می دیدم که پدر و مادر و زن و فرزند خود را به خدا سپرده و جانشان را در کف دست گرفته بودند تا انقلاب اسلامی پایدار بماند و وطن از شر دشمن بعثی حفظ شود.
آزاده سال های دفاع مقدس، با بیان اینکه همه فضائل اخلاقی در رزمندگان وجود داشت، خاطرنشان کرد: دوری از آن دوران، یاد و خاطره شهدا و حسرت بچه های جبهه و جنگ کام آدمی را تلخ می کند، زیرا شهدا بهترین انسان های زمانه خود بودند و لحظه های خوبی را در کنار آنان سپری کردم لذا یاد و نامشان همواره گرامی باد.
رضایت پدر و مادرم را برای اعزام به جبهه گرفتم
فرجود، زندان های عراق را شکنجه گاه اسرای ایرانی دانست و متذکر شد: با بچه های رزمنده ما کاری کردند که نازی ها در جنگ جهانی دوم با متفقین نکرده بودند.
فرجود با بیان اینکه برای اعزام به جبهه رضایت پدر و مادرم را گرفتم، تاکید کرد: بخاطر سن کم من، والدینم مخالف حضورم در جبهه بودند، اما من برای رفتن به جبهه و دفاع از اسلام و انقلاب شور و اشتیاق داشتم و لذا در طول هشت سال دفاع مقدس رضایت پدر و مادرم را کسب کردم.
وی هشت سال حضور متوالی در جبهه، جانبازی و اسارت را برای خود یک افتخار دانست و یادآور شد: هشت ماه بعد از اولین حضورم در جبهه به شدت مجروح شدم، اما پس از بهبودی مجددا به جبهه رفتم تا در کنار رزمندگان به دفاع از این آب و خاک بپردازم.
فرجود، از نسل های سوم و چهارم انقلاب که دفاع مقدس را ندیده اند خواست درباره آن دوران تحقیق کنند و گفت: از پدران و مادران و بزرگترهای خود سوال کنید که این کشور چه افراد فداکاری و دلیری را به خود دیده است؛ کسانی که بدون کوچکترین ادعایی برای امنیت و آسایش مردم فداکاری کردند و حفظ وطن و اعتقادات مردم را بر حفظ جان خودشان ارجح دانستند لذا تنها چیزی که از جوانان انتظار داریم این است که حرمت دفاع مقدس و رزمنده بودن ما را نگه دارند.
انتهای پیام
ثبت نظر