ماجراهای پشت پرده سریال "افرا" را حاج محمود داستان افشا کرد و حذف دو قسمت آخر و این پایانبندی گلایهها و انتقاداتی را به همراه داشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ارگ خبر به نقل از شبکه خبری اقتصاد
شبکه یک شبِ گذشته خلاصه دو قسمت پایانی "افرا" را روی آنتن برد مثلِ روزهای نخستِ پخش که برخی این سریال را بهدلیل ماهیت غمبار درام نکوهش و نقد میکردند که اصولاً نمیتوان آن را به کیفیت اثر ربط داد، گروهی هم در عین تأکید بر جنبههای مثبت سریال "افرا"، از تلخی آن و عدم موقعیتسنجی و وقتشناسی تلویزیون در انتخاب زمان پخش گلایه داشتند و جنجالی شدن محتوا و طرح بازخوردهای متفاوت را ناشی از همین تصمیم میدانستند.
وقتی دستاندرکاران پخشِ شبکه یک اعلام کردند که قرار است «افرا» در قسمت سی و هشتم به پایان برسد اولین سؤال این بود که مگر قرار نبود این سریال 40 قسمتی باشد؟ اگرچه برخی از کارشناسان اعتقاد داشتند که این سریال و سریالهایی از این دست میتوانند با تعداد قسمت کمتر اما با کیفیتتر به آنتن برسند، برخی از مخاطبان در فضایمجازی نسبت به این نکته انتقاد داشتند که منتظر 40 قسمت سریال بودند نه 38 قسمت!
نکته بعدی که بسیاری به آن انتقاد داشتند پایانِ ناامیدکننده و نامنسجمی بود که پیش از آن بسیاری نویدِ غیرقابل پیشبینی بودنِ پایان سریال را میدادند اما این پایان، نه تنها کسی را غافلگیر نکرد، بلکه دادِ بسیاری از مخاطبان و کارشناسان را درآورد. جالب است که نسرین بابایی به عنوان بازیگر نقش پروین یکی از شخصیتهای اصلی قصه، اعلام کرد که افرا کاملاً پیشبینی نشده، تمام میشود. اما آیا این پایانبندی مثلِبرخی از سانسورهای صداوسیما مصلحتی بود و یا سازندگان سریال چنین خواستند؟! هم عاقبت و سرانجام سیروس الکن باقی بماند و هم تکلیف دو قسمت وعده داده مشخص نشود؟
قبل از پرداختن به پشت پرده جنجالِ پایانی "افرا" مروری داریم بر چند اتفاق اخیر که هم صدایِ مخاطبان را درآورد و هم کارشناسان را؛ ماجرا از سریال «زندگی زیباست» قاسم جعفری آغاز شد که اولین بار دخترِ آقای کارگردان این موضوع را رسانهای کرد. سپس تهیهکننده این سریال نپذیرفت و اعلام کرد که هیچچیزی از محتوای سریال حذف نشده است. برخی از کارشناسان اعتقاد داشتند هیچ کس با ممیزی درست مخالف نیست و قطعاً برخی آثار نیاز به ممیزی دارد بلکه آن چه محل انتقاد است ممیزیهای سلیقهای است که مبنای مشخص ندارد و نمونههای آن را بسیار دیدهایم.
مجموعه «زندگی زیباست» چند سال توقیف بود و اجازه پخش نگرفته بود. بازیگران جوان سریال اردیبهشت سال 1399، به این موضوع اعتراض کردند و خطاب به رئیس صداوسیما نامهای نوشتند. «زندگی زیباست» تیرماه امسال برخلاف روال معمول تلویزیون، بدون هیچ تبلیغات و اعلام قبلی پخش شد. قاسم جعفری پس از پخش سریال خطاب به عبدالعلی علیعسکری رئیس صداوسیما نامه بلند بالایی نوشت. او «زندگی زیباست» را سریالی شرحهشرحه شده دانست و در بخشهایی از این نامه به حذف 15 قسمت از سریال، حذف کامل 8 قسمت ابتدایی و تغییر اسم آن از «عشق» به «زندگی زیباست» اشاره کرد. او همچنین نوشت مراحل فنی مانند تدوین و صداگذاری سریال هم بدون اطلاع او انجام شده است. پریسا شمس نویسنده این مجموعه نیز در گفتوگویی به حذف 5 قسمت ابتدایی سریال اشاره کرد و حذفیات سریال را «حیرتآور» دانست.
پس از گذشت مدتی از پخش سریال «همسایه»، تهمینه بهرام علیان و ارسلان امیری نویسندگان این مجموعه نسبت به حذف بخشهایی از سریال انتقاد کردند. بهرام با انتشار پستی از ممیزی سریال ابراز ناراحتی کرد و با اشاره به حذف بخشهایی از قصه عاشقانه سریال نوشت: «متأسفم که این شبها عاشقانهای که نزدیک دو سال برایش زحمت کشیدم، پارهپاره و مثلهشده به دستتان میرسد.» ارسلان امیری نیز توضیح داد که ابتدا در مرحله نگارش فیلمنامه سریال اصلاحات زیادی اعمال شده و اکنون هنگام پخش نیز مورد ممیزی قرار گرفته است.
او در بخشی از یادداشت خود به تندی از تلویزیون انتقاد کرد و خطاب به آن نوشت: «یک ملودرام عاشقانه بسیار بسیار محافظهکارانه که در چارچوب قوانین خودتان ساخته شده را هم تاب نیاوردید و پس از ساخت هم دارید قلع و قمعش میکنید. داستانی که پس از بارها حذف و سانسور ساخته شده را باز هم بیاعتبار و حتی تحریف میکنید!» امیراحمد قزوینی بازیگر اصلی سریال نیز به حذف قسمتهای زیادی از عاشقانه سریال اعتراض کرد و نوشت: «آیا شما درکی از رنج خلق و تولید دارید که بیش از 20 دقیقه از هر قسمت را سانسور میکنید؟! بیایید گفتوگو کنیم.» قصه عاشقانه سریال مربوط به علاقه کاراکتر «حافظ جهانبخش» به دختری افغانستانی است و با این اوصاف ارتباط این دو شخصیت مورد ممیزی قرار گرفته است.
اما شبکه سه سیما و مسئولین مربوطه بعد از این پستِ قابل تأمل، هیچ واکنشِ صریحی نشان ندادند.
شاید یکی از مصادیقِ واضح دیگر، تغییر شغل «بهادرخان» در «نون خ 3» باشد. در این مجموعه شخصیتی به نام «بهادرخان» حضور داشت که شغلش در اصل «غسال» بود، اما در سریال «دلاک» گفته میشد. در سریال کلمه «دلاک» به جای «غسال» صداگذاری شده است. با توجه به بعضی شوخیها و دیالوگهای سریال نیز کاملاً مشخص بود که شخصیت «بهادرخان» غسال بوده و بعداً به دلاک تغییر پیدا کرده بود.
یکی از ممنوعههای عجیب هم به آگهیهای بازرگانی برمیگردد که قابل توجه بود. ماجرا از این قرار است که گویا در آگهی بازرگانی نشان دادن «چای ریختن مرد برای زن»، «هر نوع نوشیدنی قرمز»، «دستکش چرم برای زنان»، «مرغ بریان»، «خوردن ساندویچ و پیتزا»، «پوشیدن لباس آستینکوتاه» و «دو پسر تنها در منزل» ممنوع است و این ممنوعیتها تعجبِ بسیاری را برانگیخت.
ماجرای افرا چیست؟
مهدی سلطانی زنگِ افشای پشت پرده حذفیات و سانسورهای "افرا" را به صدا درآورد. این هنرمند که کاراکتر حاج محمود را در این مجموعه تلویزیونی ایفا میکرد به مخاطبان مجموعه نوشت: «در کامنتهای شما زیاد پرسیده می شود که بالأخره راز سیروس و اعظم چه بود و چرا نشان داده نشد؟ البته پاسخ به این پرسش به من به عنوان بازیگر پروژه مربوط نمی شود، اما برای رفع این کنجکاوی و احترام به شعور مخاطب، خود را موظف میدانم تا توضیحی عرض کنم. پیمان قصهی افرا بچه زن دیگری از سیروس بود که در سفرشان به مشهد فاش و ناگهان سر و کلهاش پیدا میشود و اعظم برای آبروداری از سیروس، میپذیرد مادرش باشد و برای اینکه داستان لو نرود سفرشان از مشهد به تهران را چند ماه به بهانههای مختلف به عقب میاندازند تا تولد بچه توسط اعظم منطقی به نظر برسد. کمکی که این موضوع به روند دراماتیک داستان میکرد این بود که اعظم چون مادر واقعی پیمان نیست، پس هیچ حق و حقوق مالی و غیرمالی در عفو و یا قصاص ندارد. تمام این مراحل تصویربرداری شد اما ظاهراً پخش تلویزیون به دلیل اینکه مبادا شأن سیروس به عنوان یک پدر بیش از این خدشهدار شود، مصلحت دید حذف شود. راز حاج محمود هم در واقع همان نقطه ضعفش در رابطه با کارخانه بود که نشان داده شد.ـ»
برای پیگیری این موضوع به سراغِ سازندگان رفتیم اما کسی پاسخگو نبود و به نظر میرسید عوامل حالشان خیلی خوب نبود که بخواهند درباره این اتفاقات صحبت کنند. نسرین بابایی که یکی از نقشهای اصلی سریال را برعهده داشت در واکنش به این سانسورها و ممیزیها و حذف دو قسمت پایانی و حتی پایانبندی ضعیفِِ سریال گفت: «ما فیلمنامهای داشتیم که قصهاش معلوم بود؛ پایان منسجمی داشت و واقعاً غیرقابل پیشبینی بود؛ همه آن رازهایی که سیروس داشت و در طول سریال در موردش حرف زد و همهشان در قسمتهای سی و هشتم، سی و نهم و چهلم رمزگشایی میشد. در نتیجه مخاطب آن انتظاری را که از پایان یک سریال خوب و نه سریال آبکی، داشت برآورده میشد.»
وی افزود: من حتی در مصاحبهای گفتم "افرا" غیرقابل پیشبینی تمام میشود درست گفته بودم و متأسفانه با سانسوری که از سوی شبکه اتفاق افتاد، مواجه شدیم. باورتان نمیشود چقدر پیام داشتم که این چه پایانبندی بود؟ اصلاً غافلگیر نشدیم! چرا اینطور شد. واقعاً چیزی که آقای سلطانی به آن اشاره کردند کاملاً درست بود. شبکه در واقع برای اینکه چهره سیروسِ داستان خراب نشود و خدشهای به شخصیتِ پدر ایرانی وارد نشود، خواستند رازهای مربوط به شخصیت سیروس مطرح نشود. به هر حال سازمان صداوسیما هم چارچوبهای خودش را دارد اما فکر نکنم چارچوبی شکسته شده باشد. نظر سازمان هم قابل احترام است اما این اتفاق بد برای این سریال افتاد و به این شکل به سرانجام رسید.
بابایی خاطرنشان کرد: مردم با پیامهایشان دلگرمی دادند؛ با وجود اینکه این همه علامت سؤال در ذهنشان شکل گرفت و به سؤالات و ابهاماتشان پاسخی داده نشد میگفتند دلمان برای "افرا" تنگ شده و در ذهنمان به عنوان سریالی خاطرانگیز باقی میماند. هیچ چیزی نتوانست پل ارتباطی بین عوامل سازنده افرا و مخاطبهای فهیمش را قطع کند. نمیخواستم صحبتی در این خصوص داشته باشم و تنها صحبت کردم که به شعور، نگاه، نظر و سلیقه مخاطبمان احترام گذاشته باشم.
این هنرمند در پایان درباره اینکه بسیاری میگفتند مسعود به دستِ وحید کشته میشود و حتی مسعود را اعدام میکنند، تأکید کرد: گمانهزنی درباره پایان "افرا" خیلی زیاد اتفاق افتاد. بسیاری میگفتند وحید، مسعود را میکُشد و فکرها مشغول میشد که چه پایانی "افرا" خواهد داشت. برخی حالشان بد بود که مسعود سرانجام اعدام میشود یا خیر. من نمیتوانستم درباره اتفاقات پیشرو چیزی بگویم اما خوشحال بودم که این همه مخاطب پیگیرانه، سریال را دنبال میکند.
برچسب ها
ثبت نظر