«عاشق آقاتختیم. هرجا به هر بهونه که اسمش بیاد، حتماً اونجام. خیلی دوستش دارم. آقاتختی پهلوونی رو برای همیشه تو ایران جاودانه کرد. اونم تو دوره ای که مردی و مردونگی فقط تو قصه ها پیدا می شد. هرجا اسم آقاتختی بیاد، کسری از ثانیه اونجا پیدام میشه. حالا میخواد سمینار باشه یا فیلم سینمایی....» ظهر جمعه ۱۲ بهمن ماه، عابرانی که از میدان انقلاب می گذشتند، یک صحنه -ولو برای چند ثانیه- متوقف شان می کرد. مخصوصاً خط سیر آن تصویر که از در شرقی مترو میدان انقلاب شروع می شد و تا در سینما بهمن ادامه پیدا می کرد. برایشان عجیب بود که این همه شهروند نابینا در ظهر روز تعطیل گرد هم جمع شده اند. از این و آن می پرسیدند: چرا نابینایان امروز تجمع کرده اند؟ چرا مقابل سینما بهمن گرد هم آمده اند؟ سرآخر تاب کنجکاوی را نمی آوردند و از خود شهروندان نابینا می پرسیدند و این پاسخ را می شنیدند: «برای اکران فیلم غلامرضا تختی ویژه نابینایان آمده ایم.» امسال برای اولین بار، دبیرخانه سی و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در راستای ایجاد فرصت های برابر فرهنگی ویژه شهروندان نابینا در رویداد های مهم فرهنگی-هنری، اقدام به اختصاص یک سانس ویژه به صورت رایگان برای شهروندان نابینا کرد. این اقدام با بازخورد نسبتاً قابل توجهی همراه شد، اما کیفیت این حرکت در چه سطحی بود؟ آیا رضایت مدعوین را جلب کرد؟ آیا این اقدام می تواند چشم انداز روشنی مقابل برگزار کنندگان جشنواره و سیاستگذاران امور سینمایی کشور به منظور ایجاد تسهیلات ویژه نابینایان ترسیم کند؟ پاسخ این پرسش ها را چند نفر از نابینایانی که در این برنامه حضور داشتند، اظهار می دارند.
دوست داریم کنار شهروندان بینا فیلم ببینیم
غفار تقی خانی، از آن دسته نابینایانی است که نه تنها علاقهمند سینماست، حتی در مقطعی با همکاری دوستانش اقدام به کار دوبله هم کرده که همیشه سعی میکند به هنر دوبلاژ نابینایان در هر مصاحبه و گپ و گفت، اشاره کند. او بیشتر دوست داشت بهجای اکران ویژه، تمهیداتی پیش بینی میشد که او و دوستانش کنار دیگر شهروندان فیلم میدیدند: «اولاً از مسئولان جشنواره و مدیریت سینما بهمن تشکر میکنم. ثانیاً معتقدم به جای اختصاص یک سینما ویژه نابینایان و اکران اختصاصی، بهتر است شرایطی فراهم شود که ما در کنار افراد بینا فیلم ببینیم.» به اعتقاد او این کار میزان آگاهی شهروندان بینا نسبت به تفکر نابینایان را بالا میبرد: «وقتی ما کنار افراد بینا فیلم تماشا کنیم، اگر بعد از نمایش فیلم جلسه پرسش و پاسخ هم برگزار شود، آنجاست که تضارب آرا و افکار در نقد فیلمی که نمایش داده شده پیش میآید و افراد بینا متوجه این موضوع میشوند که نابینایان، شهروندانی صاحب اندیشه و قدرت تفکر بالا هستند.» غفار بازنشسته است، اما همچنان فعالیتهای اجتماعی میکند. او از جهت دیگر برگزاری این اقدام فرهنگی را مثبت ارزیابی میکند: «اساساً چنین اقداماتی هر چقدر با نقاط ضعف همراه باشد، یک ویژگی دارد و آن، گرد هم آوردن نابینایان و تجدید دیدارهاست.» او نابینایان را دارای گوشی قوی عنوان میکند و بهکارگردانهای سینما توصیه میکند از این توان نابینایان استفاده کنند: «یکی از اشکالات این فیلم و فیلمهای دیگر، کیفیت بد صدابرداری و صداگذاری است. من به کارگردانها توصیه میکنم در امر صدا، حتماً از توان نابینایان استفاده کنند؛ چون نابینایان گوش قوی دارند.» این نابینای فعال در امور هنری به مسئولان سینمایی کشور پیشنهاد میکند که تکنولوژی «آدیو دیسکریپشن» یا توضیح صدا را در سینماها برای نابینایان فراهم کنند: «به نظر من برای حضور گسترده نابینایان باید مسئولان سینمایی فناوری آدیو دیسکریپشن را فراهم کنند. درست است که ما به اتفاق یک همراه برای تماشای فیلم به سینما میرویم، اما اگر خودمان مستقیماً با استفاده از این سیستم در جریان فیلم قرار بگیریم، پا به پای دیگران از فیلم بهرهمند میشویم.»
من استقلالم را دوست دارم
شهربانو محبی را دوستانش بهعنوان یکی از تعقیبکنندههای حرفهای سینما میشناسند. وقتی راجع به فیلم و سینما حرف میزند، میشود تشخیص داد که واقعاً علاقه مندانه فیلم تماشا میکند. او هم مثل غفار از اکران اختصاصی ویژه نابینایان حمایت نمیکند و بر استقلال خود و همنوعانش تأکید دارد: «اصلاً این نوع اقدامات جالب نیست. برای اینکه من دوست دارم مستقلاً فیلم ببینم و به استقلال خودم بیش از هر چیز دیگر اهمیت میدهم. آن روز من احساس میکردم عدهای ایستادهاند و نابینایانی را که منتظر بودند تا در سینما باز شود، تماشا میکنند. این صحنه خیلی زننده بود و رسماً اعصابم به هم ریخت.» معتقد است مسئولان سینمایی کشور باید تسهیلات بهتری برای حضور نابینایان در جشنواره فیلم فجر فراهم کنند: «این واقعاً خنده دار است که در عصر تکنولوژی نابینایان از حضور در جشنواره محروم بمانند. من به مسئولان سینمایی کشور پیشنهاد میکنم تسهیلات مناسبی در اختصاص بلیت به نابینایان ارائه دهند. به هر حال منِ نابینا اگر بخواهم تمام بلیتهای جشنواره را تهیه کنم، باید دو سری بلیت بخرم تا کسی را بهعنوان همراه به سینما ببرم. خب این موضوع خیلی هزینه بردار است.» محبی فیلم «غلامرضا تختی» تازهترین فیلم بهرام توکلی را ضعیف ارزیابی میکند: «آقای توکلی کارگردان خوبی است، اما این فیلمش خیلی ضعیف بود. درست مثل فیلم بیگانه که جایزهای هم نگرفت. من فیلمهای خوبی مثل «اینجا بدون من» را از ایشان دیدم که واقعاً لذتبخش بود.ای کاش باز هم چنان فیلمهایی بسازند!»
استانداردهای لازم برای نابینایان فراهم نشده بود
در میان نقد و نظرهای مثبت و منفی پیرامون اکران ویژه برای نابینایان، امید هاشمی از جمله نابینایانی بود که از این اکران لذت نبرده بود و نقدهای تندی بر عملکرد مسئولان سینمایی وارد دانست: «صرف اختصاص یک سانس ویژه برای نابینایان، بدون در نظر گرفتن استانداردهای ویژه تماشای فیلم برای شهروندان نابینا کار بیهوده ای است.» او بر این اعتقاد است که عنوان «ویژه» باید امکانات ویژهای هم داشته باشد: «وقتی اعلام میشود که یک سانس ویژه نابینایان از سوی جشنواره اختصاص یافته، به این معناست که قرار است امکانات ویژهای برای این شهروندان فراهم شود. نابینایانی هم که در چنین برنامهای شرکت میکنند، به این امید رنج رفت و آمد در محیط مناسبسازی نشده شهری را بر خود هموار میکنند که از امکانات ویژه بهرهمند شوند؛ خاصه آنکه عنوان جشنواره فیلم فجر هم در رأس این اقدام خودنمایی میکند. اما این برنامه فاقد امکانات ویژه بود.» امید هاشمی را نابینایان بهعنوان یک معلم حرفهای رایانه میشناسند و دوستان نزدیکش بر این باورند که او یک «وبگرد» فعال است. او درباره امکانات ویژه میگوید: «وقتی شهروند نابینا مطلع میشود که جشنواره برنامه اکران اختصاصی ویژه نابینایان دارد، با خودش این فکر را میکند که حتماً فیلم بهصورت توضیحدار پخش میشود، حتماً در آن سینما سیستم صوتی مناسبی برای برگزاری برنامه نقد و بررسی با حضور عوامل تعبیه شده؛ اما آنچه عوامل جشنواره پیش بینی کرده بودند، فاقد این امکانات بود. اصلاً کار سختی نبود که یک یا دو روز پیش از این برنامه، برگزارکنندگان جشنواره ساعتی برای ضبط توضیحات تصویری فیلم در نظر میگرفتند که حداقل اگر شهروند نابینایی بدون همراه در این برنامه شرکت کرد، مستقلاً از فیلم لذت ببرد.» او از حضور در این برنامه لذت نبرده و میگوید که اگر باز جشنواره چنین اقدامی کند، حداقل او استقبال نخواهد کرد: «من نمیدانم این چه فلسفه ای است که عدهای از مسئولان تصور میکنند گرد هم آوردن جمعی از یک قشر جامعه و انجام یک اقدام فوری و فوتی، میتواند تأثیرگذار باشد. مگر نابینایان نمیتوانند خودشان به همراه خانواده از تماشای فیلم در پردیسهای بزرگ سینمایی لذت ببرند؟ چه دلیلی دارد در یک سینمای فاقد امکانات صوتی مناسب عدهای را جمع کنند و بدون لحاظ کردن استانداردهای لازم، فقط به نمایش یک فیلم اکتفا کنند؟ انگار برگزارکنندگان جشنواره هولِ برگزاری این برنامه بودند تا از آن بهرهبرداری کنند.»
از اختصاص یک سالن ویژه نابینایان راضیم
در مقابل نقدهای تند امید هاشمی، ملیحه رشیدی که از شهروندان کم بیناست، کاملاً متفاوت فکر میکند: «به نظر من این کار خیلی مثبت بود که یک اکران ویژه در سالن مستقل برای نابینایان در نظر گرفتند. چون در چنین برنامه ای است که نابینایان امکان صحبت با همراه خودشان را پیدا میکنند و راجع به صحنههای مختلف فیلم میپرسند. در سینماهای عمومی، وقتی یک شهروند نابینا به اتفاق همراهش فیلم میبیند و با او صحبت میکند، دیگران به این موضوع اعتراض میکنند.» رشیدی هم بر این اعتقاد است که در اکرانهای ویژه حتماً باید عوامل فیلم حضور داشته باشند: «عوامل فیلم حتماً باید در اکران ویژه مثل همین برنامه که مخصوص نابینایان بود، حضور داشته باشند تا از میزان اندیشه و توجه نابینایان آگاه شوند.»
به هر روی دبیرخانه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر امسال با اختصاص اکران ویژه برای نابینایان، نشان داد که میخواهد به شهروندان نابینا توجه کند. اما علامت سؤالهایی که از سوی شرکتکنندهها در این برنامه مطرح شد، همچنان به قوت خود باقی است. آیا این برنامه فرمایشی بود؟ آیا چنین برنامهای سال بعد هم اجرا میشود؟ آیا مسئولان جشنواره به این فکر خواهند افتاد که تمهیدات درستی برای نابینایان پیش بینی کنند یا به همین برنامه اکتفا میکنند؟ قدر مسلم اینکه اگر قرار بر اجرای یک برنامه نظام مند بهمنظور ایجاد تسهیلات ویژه نابینایان در جشنواره فیلم فجر طراحی شود، قطعاً میتوان چشمانداز روشن و وسیعی برای پررنگتر شدن حضور نابینایان در مهمترین رویداد هنری کشور ترسیم کرد.
ثبت نظر