«تا زمانیکه نمایشگاه موزهای متکی بر شاخصهای جهانی تحقق نیابد، لزوم ارکان حیاتی در آن نیز از معنا تهی است، نمایشگاههایی که حتی عنوان جذابی هم ندارند و صرف عملکردی برای موزهها صرفا تیتر بیرونق و بیبازدید کنندهای در چند روز مناسبتی خواهند بود.»
، سارا کریمان - کارشناس واحد پژوهش مجموعه سعدآباد و عضو ایکوم ایران - در یادداشتی با عنوان «نقدی بر فقدان کیوریتوریال در نمایشگاههای موزهای» که در اختیار خبرگزاری ایسنا قرار داده، نوشته است: «"کیوریتور"و" کیوریتوریال" مفاهیم و الفاظی هستند که با وجود آنکه از مهمترین ارکان نمایشگاههای موزهای و جایگاه شغلی در موزهها را تشکیل میدهند، تا کنون معادل فارسی دقیق و منطبق بر کاربرد حقیقی آن در موزههای داخلی پیدا نکردهاند و غالبا در فضای فرهنگی و هنری داخلی به گردانندهی نمایشگاههای تجسمی در گالریهای خصوصی اطلاق میشود.
این در حالی است که این الفاظ در خاستگاه خود و به شکلی تعمیم یافته در سایر نقاط جهان اصطلاحی عمدتا موزهای بوده و به جایگاهی در موزه اشاره دارند، که در فارسی و در نظام موزهداری کشور جایگاه شغلی موزهدار را به ذهن متبادر میکند، به زعم نگارنده آنچه موزهدارها بدان مشغولند دستکم با آنچه کیوریتورها در گالریهای خصوصی به آن میپردازند بسیار متفاوت و نامرتبط است. مناقشهی پیش رو بیش از آنکه در برگردان و ترجمهی لغت ما را با دشواری روبهرو کند، مسئلهی تخصیص وظایف موزهای و خواست و توقع ما از موزهها است.
درگریزی کوتاه به مدخلهای این واژه در دانشنامههای گوناگون اکثرا ریشهی واژهی «کیوریتور» را کلمهای لاتین به معنای مراقبت دانسته که از مجموعهای ارزشمند و تاریخی نگهداری و آنرا مدیریت میکنند، در گونهی سنتی آن کیوریتور یا نگهدارندهی نهادهای میراث فرهنگی (موزهها، کتابخانهها، آرشیوها و گالریها) یک مفهوم و محتوایی است که به طور اخص توسط موسسه مرتبط در راستای تفسیر و تشریح اشیای میراث فرهنگی پشتیبانی میشود، کیوریتور در شکل کلاسیک خود غالبا به نگهداری و نمایش اشیای تاریخی یا مجموعههای هنری میپرداخته است، در حالیکه در دوران معاصر دادههای دیجیتال مصالح نمایشگاهی کیوریتورها را تشکیل میدهند. بسته به توان مالی و وسعت کاری موسساتِ شیوهی همکاری کیوریتورها با موزهها است.
در بسیاری از منابع کلمهی کیورتیو را به "گردانندهی هنری" برگردان کردهاند، که عملا به شخصی که ایدپردازی نمایشگاه را به عهده دارد ،گفته میشود، ایده و تم نمایشگاه به معنی ساخت رابطهی معنایی میان آثار با هدف دستیابی به روایت و محتویی بدیع است، نکتهای قابل ذکر این است که این کنش امری شهودی و خود جوش نبوده و معمولا به سفارش موزه یا یک مرکز هنری، متناسب با ظرفیتها و دغدغههای آن محل برای برگزاری این رویداد نمایشگاهی ذیل یک ساختار قراردادی از فردی متخصص در امر کیورتوری صورت میگیرد یا کیوریتورهای مستقر در موزه به صورت مستمر بر طبق جدولهای زمانی از پیش مصوب به طراحی نمایشگاههای پیشِ رو میپردازند.
تاکید میکنم طراحی هنری یا اصطلاحا دیزاین هنری نمایشگاه با فاصله و در گام بعدی از ایدهپردازی که توسط کیوریتور صورت میگیرد، انجام خواهد شد. که این مرحله اصولا با مشاورهی کارشناسان هنری، معماری داخلی، گرافیست، طراح نور و کارشناس حفاظت و نگهداری آثار صورت میگیرد. چنانچه به برگردان فارسی موزهدار در جایگاه کیوریتور قائل باشیم با اندکی تفحص در مییابیم که خطایی صورت گرفته است، چراکه موزهدار در نظام موزهداری و تخصیص شغلی جایگاهی است که غالبا بدون تولید هیچ محصول نمایشگاهی و محتوی علمی مدون به نگهداری از آثار مشغول است.
انباشتی ناگهانی از آثار صرف قدمت یا اشتراکات ناموزون به هیچ عنوان نمایشگاه موزهای قلمداد نمیشود. گفتنی است نمایشگاههای موزهای همواره پروژههای پژوهشی انگاریده میشوند که هر یک فرصتی بر نشر و ثبت منابع قابل تاملی از تصاویر و اطلاعات اشیا هستند، ضمن آنکه در فرآیندی دلپذیر خوانش کیوریتور و در واقع سناریویی که کیوریتور از آنها پدید آورده به بازدید کننده ارائه میشود.
همانطور که در بالا اشاره شد کیوریتو و کیوریتوریال امری است که مستقیما با نمایشگاه موزهای در ارتباط است. لذا بررسی اهمیت «نمایشگاه» (در هر دوگونهی نمایشگاه دائمی یا دورهای/ فصلی) بر تشریح جایگاه کیوریتور مقدم است. بدیهی است مادامی که نمایشگاه موزهای متکی بر شاخصهای جهانی تحقق نمییابد، لزوم ارکان حیاتی در آن نیز از معنا تهی خواهد بود که مثالهای آن بیشمار است. نمایشگاههایی که حتی عنوان جذابی هم ندارند و صرف عملکردی برای موزهها صرفا تیتر بیرونق و بیبازدید کنندهای در چند روز مناسبتی خواهند بود.
این دست از نمایشگاهها معمولا حداکثر به مدت یک هفته، رایگان، بدون انجام فاز تحقیقاتی مفصل، بدون داشتن انتشارات و کاتولوگ بخشی از آثار مخازن که به لحاظ حفاظتی و مرمتی نیز حتی آماده نمایش نیستند را در بر میگیرد، نمایشگاه بدون داشتن هیچ مسئله، هدف، ایدهی خاص یا سناریویی از پیش معین یا برنامهی مدون نمایشگاههای فصلی موزهها به یک باره ظهور مییابند و پس از انقضای تیتر خبری بدون تدوین و مستند نگاری به انبارهای خود برمیگردند و بعضا گنجینههایی بسیار غنی به علت تسلط نداشتن و دانش کافی روی آثار، خود را مشغول برگزاری نمایشگاهی از آثار هنرمندان نه چندان معروف میکنند.
از اینرو جهت تاکید بر اهمیت برنامههای نمایشگاهی میتوان با رجوع به وبسایتهای موزههای بزرگ و مهم دنیا از برنامههای نمایشگاهی آنها حداقل تا دو سال آینده مطلع شد، این امر تا جایی در جامعهی تخصصی به عنوان یک رویداد متحیر کننده یا به زبان بهتر پردهبرداری از یک شاهکار و گشایشی علمی قلمداد میشود که در اکثر مواقع به دلیل استقبال بازدید کنندهها بر خلاف تالارهای دائمی بلیت بازدید از نمایشگاههای فصلی باید از چندی قبل رزرو شود.
در واقع آنچه که به موزهها معنی و هویت میبخشد همین طراحی نمایشگاه است، برگزاری این نمایشگاهها چه به لحاظ علمی و چه از منظر جذب توریست معمولا بسیار پر هزینه است و اعمال این پروژههای عظیم معمولا با حضور چندین اسپانسر و در نتیجه تعاون و تعامل میان چندین موزه داخلی و خارجی و نهادهای مرتبط صورت میگیردکه منتج به رقم خوردن رویدادهای فرهنگی ماندگار و با ارزش میشوند.
آسیبی که موزههای داخلی به جز چندین نمونهی محدود از آن رنج میبرند، عدم پرداخت و شناخت اهمیت موضوع فوق است، چنین است که بسیاری از اشیای شاخص و ارزشمند همواره ناشناس در گوشهای خاک میخورند، به هر میزان که نمایشگاه بیشتر بر محتوایی دقیق یا مجموعهای با شناخت کافی متکی باشد توان تاثیرگذاری و ماندگاری آن نیز بیشتر خواهد بود.»
انتهای پیام
ثبت نظر