سریال بازی تاج و تخت که ایده آن از سال ٢٠٠٦ شکل گرفت، در این سالها طرفداران زیادی در ایران و جهان پیدا کرده و حالا درست در دقیقه نود و روزهایی که پخش فصل ٨ بهعنوان فصلی نهایی آن شروع شده است، حامد عزیزی، صداپیشه و گوینده رادیو ایرانی به سفارش رسانه نماوا مدیریت دوبله این پروژه را برعهده گرفته است.
او که از اعضای انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم و خانه سینمای ایران است و سابقه زیادی در گویندگی دارد، در گفتوگو با «شهروند» درباره روند شکلگیری این پروژه توضیحاتی داده است. فعلا قسمت اول و دوم فصل هشتم این سریال توسط گروه ٣٧نفری دوبله شده است و احتمالا بعد از پایان فصل ٨، کار فصلهای قبلی آن هم شروع خواهد شد.
چطور شد که تصمیم به دوبلهکاری گرفته شد که تا این اندازه جذابیت و البته حاشیه دارد؟
کار به سفارش مجموعه نماوا که یک رسانه وی.او.دی مجاز است دوبله شد. مسألهای که بازی تاج و تخت داشت درباره شبهات کاراکتر جان اسنو بود که بعد از توزیع فصل ٧ با مشکلاتی روبهرو شد، اما گره داستان در قسمت پایانی فصل ٧ باز شد و مشخص شد که دارای مشکل نامشروعی نیست و این برچسب برای حفاظت از جانش به او زده شده است؛ مسألهای که کمک کرد کتاب آن از ارشاد مجوز بگیرد.
زمانی که سریال را دنبال میکردید به دوبله آن هم فکر کرده بودید؟
از ٨ تا ٩سال قبل سریال را دنبال میکردم و به آن اشراف کامل داشتم. حساسیتهای زیادی روی نوع روابط در سریال وجود داشت، اما درنهایت کار درست از آب درآمد. بسیاری از عباراتی که منجر به تشویش عفت عمومی میشد را استفاده نکردیم. از دوسال قبل و وقتی هنوز پیشنهادی مطرح نبود، فکر کرده بودم که باید با فصل ٨ چه کرد، بنابراین میدانستم مسیر چیست و چطور باید طی شود تا هم به متن آسیب وارد نکند و هم مشکل ممیزی نداشته باشد. همچنین از کمک بسیاری از ویراستاران پیشکسوت استفاده کردم تا کار آسیب نبیند. یسنا ایروانی که از ١٤سال قبل ترجمه میکند، سریال را با دقت و حوصله ترجمه کرد. مقداری برای اینکه دیالوگها وزن داشته باشد و شبیه دیالوگ فیلمهای دیگر نباشد، وقت گذاشتم. گروهی بیش از ٩سال برای تولید چنین اثری وقت گذاشته بودند تا درنهایت فضای آن شبیه هیچ فضای دیگری نباشد، بنابراین چنین کاری باید به لحاظ روایت کلامی هم با تولیدات معمولی سینما فرق داشته باشد.
برای دوبله چقدر زمان گذاشتید؟
زمان ما محدود بود. قسمت اول روز دوشنبه صبح پخش و تا پنجشنبه صبح دوبله شد. جمعه برای توزیع آماده و پخش شد؛ اتفاقی که برای بقیه سریال هم خواهد افتاد. مدیران نماوا هوشمندانه فینال داستان را برای دوبله مطرح کردند، دقیقا زمانی که همه چیز مشخص شده است و شخصیت اصلی هم مشکل مشروعیت ندارد، بنابراین ما هم در دیالوگها از عبارت ناپاکزاده استفاده کردیم. نخواستیم واژههایی که مناسب فضای ذهنی خانوادهها نیست آن را مغشوش کند، ضمن اینکه حیف بود چنین پروژه عظیمی در جامعه ما دیده نشود. در این پنج سال بسیاری از مردم با ارسال پیامهایی میپرسیدند که چرا کار را ترجمه نکردید؟ بههرحال کار نتیجه داد که البته ماحصل تلاش شخصی هم نبود.
چند نفر کار دوبله را انجام دادند؟
بیست و نه نفر برای قسمت اول و در کل برای دو قسمت ٣٧ نفر. نخستینبار است که این تعداد دوبلور برای یک قسمت ٥٠ دقیقهای کار کردهاند، بنابراین به لحاظ استفاده از گوینده رکورد جدیدی داشتیم. در حال حاضر سعید مظفری، محمود قنبری، ناصر ممدوح، افشین زینوری، حمید منوچهری، کتایون اعظمی، ناهید امیریان، خسرو شمشیرگران، غلامرضا صادقی، مهسا عرفانی، بهمن هاشمی، آبتین ممدوح، مهدی امینی، نازنین یاری، سیما رستگاران، امیر منوچهری، مریم جلینی، پویا فهیمی، کریم بیانی، خشایار شمشیرگران، میرطاهر مظلومی، متانت اسماعیلی، حمید رضایی، ساحل کریمی، امیر کسروی، اصغر رضایینیک، بهروز علیمحمدی، شراره حضرتی، کورش فهیمی و مجتبی فتحاللهی گویندگان این سریال هستند.
تصمیمی برای دوبله فصلهای قبل سریال هم وجود دارد؟
نیت نماوا این است که با همین الگویی که در فصل ٨ پیاده میشود، هفت فصل اول را هم کار کنیم تا یک اثر فاخر ماندگار ایجاد شود، اما درباره زمان آن اجازه بدهید در پایان فصل ٨ صحبت کنیم.
در جریان کار چقدر از دیالوگها تغییر کرد؟
از مجموع ٧٠٥ خط دیالوگ نزدیک به ٧ خط دیالوگ ویراست شده است، اما به این معنا نیست که خط داستان گم شده است. عباراتی جایگزین شده است که زهر فرهنگی اثر را میگیرد، اما سانسوری صورت نگرفته است.
البته احتمالا سانسورها برای فصل اول و دوم بیشتر است.
فصل یک و دو روایتگر توحش و تکبر خاندانهای هفت کشور است که زمامداران آن به مرور متوجه میشوند که غرق بودن در مسائل قدرت و یومیه خطر را از پشت دروازهها به بیخ گوششان رسانده است؛ اتفاقاتی که آنها را متحول میکند و از فصل سوم به بعد، به خودشان میآیند. بههرحال داستان از مبدأ باید سیری را طی کند تا به نقطههای دیگر در فصلهای بعدی برسد. البته صحنههای غیرمتعارف در پروسه دوبله قرار نمیگیرد، اما مقدار آن زیاد نیست، در صورتی که زیاد به نظر میرسد. از طرفی نسبت به ٨سال قبل تکنولوژی تنظیم لباس بازیگران پیشرفت زیادی کرده است و صحنههایی که به لحاظ پوشش، مناسب فضای اجتماعی نیست را روتوش میکنند. اندیشهای که تا اینجا برای قابل پخش شدن کار کمک و حمایت کرد حتما برای ادامه هم کمک خواهد کرد.
چه سختیها و محدودیتهایی داشتید؟
محدودیتی نداشتیم، نه به لحاظ بودجه و نه مسائل فنی، صدابرداری و تکنیکی.
بودجه چقدر بود؟
گفتند هر تعداد گوینده مورد نیاز است به کار بگیرید، طوری که هیچ گویندهای رل تکراری نداشته باشد. حیف بود حماسهای که بر مبنای کتب فانتزی در دنیاست، در ایران دیده نشود و سطح ادبی، سرگرمی و سلیقه آنها را جابهجا نکند.
بازخوردهایتان چطور بود؟
خدا را شکر کار دیده شد و دوستان ممیزی و مجوزی هم دیدند که مشکلی نداشت. حتی یک کلمه از دیالوگها هم در ارشاد نیاز به ممیزی نداشت. گروهی از طرفداران مجموعه در استان گلستان بعد از توزیع قسمت اول فصل هشتم متنی را با مشارکت اساتید ادب گلستان برای قسمت اول فصل اول فرستادند با این توضیح که به لحاظ خط داستانی و به لحاظ ادبی قابل توزیع و پخش است. حتی مترجم کتاب هم تماس گرفت. دوستان از نماوا هم میگویند که قسمت اول سریال در هفته اول ٣٥هزار بار دیده شد.
فکر میکنید مخاطبان این سریال چه کسانی هستند؟
در وهله اول مخاطبان آن فرهیخته هستند و کسانی که دوست دارند به داستانی ناب چشم بدوزند.
چه تفاوتی با کارهایی که تاکنون دوبله کردهاید، داشت؟
واقعا قابل قیاس نبود. همه کارهایی که تاکنون دوبله کردهام یک طرف و این کار یک طرف دیگر. جنس این کار از جنس اجرایی روتین و روان مدیریت دوبلاژ و گویندگی روان نیست. جنس آن جنس نمایش است. مترجم و گوینده کار میکنند و همه عوامل یک تئاتر را روی پرده نمایش اجرا میکنند. ما هر هفته یک میزانسنی را آماده میکنیم تا بدون غلط روی پرده تلویزیون بنشیند.
از نتیجه کار راضی بودید؟
متاسفم که در سال ٩٧ خیلی از بزرگان دوبله ازجمله آقای بهرام زند، عبادی و آریننژاد را از دست دادیم؛ بهویژه آقای حسین عرفانی که ضربه بزرگی بود. ای کاش زمانی که شروع کردیم، این عزیزان سلامت بودند. وجود آنها میتوانست به اعلا شدن کار کمک کند، اما امیدوارم سایه کسانی که همچنان هستند، حفظ شود.
احتمالا با آنها درباره این کار صحبت کرده بودید؟
بارها با آقای عرفانی درباره شخصیت رابرت باراتیون صحبت کرده بودم، اینکه میتوانست به جای او حرف بزند و همینطور درباره اینکه فضا و جریانی که سریال در جهان ایجاد کرده بود. البته سریال را کامل ندیده بود و فقط بخشهایی از آن را از طریق خودم دیده بود. بههرحال وجود ایشان میتوانست برای ما دلگرمی باشد و البته حالا هم بزرگان زیادی چون ناصر ممدوح، محمود قنبری همراه ما هستند.
نیره خادمی
ثبت نظر