در همهمهی خروشانی آبی که نوروز امسال به پای بناهای تاریخی رسید اما اینجا لودرها و نه سیلها، طاق و بنای باقی مانده از مسجد تاریخی نایبند در عسلویه را تخریب کردند.
، حدود چند صد متر از محوطهی تاریخی «نایبند» جایی که سر در باقی مانده از مسجد این محوطهی تاریخی باقی مانده بود و هنوز ردِ تیغ لودرها بر پیکر مسجدپاک نشده بود، دیوار بتونی کشیده شده و سر در باقی مانده هم در سکوت نوروزی عسلویه تخریب شده تا بیسر وصدا مالک به ادامه ساخت و ساز و ... در این محوطهی تاریخی که در هر قدم در زیر پا آثار ارزشمندی از دورههای مختلف تاریخی خُرد میشود، بپردازد.
علی موسایی – فعال میراث فرهنگی این منطقه تاریخی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، میگوید: طاق و سر در مسجد تاریخی «نایبند» به عنوان شاخصترین اثر معماری این محوطه تاریخی بود که در روزهای گذشته در نوروز به طور کلی تسطیح شده است.
او با اشاره به اینکه همهی بنای مسجد که سال ۱۳۸۵ به شماره ۱۷۱۱۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده بود، در سالهای گذشته و با لودر تخریب شده بودند، ادامه میدهد: هرچند در هر مرحله از این تخریبها به میراث فرهنگی استان بوشهر و سازمان میراث فرهنگی مرکزی گزارش شده اما هیچ عکسیالعملی وجود ندارد.
به گفتهی وی این بیتوجهی فقط مربوط به محوطهی تاریخی «نایبند» نمیشود و همهی محوطههای تاریخی این بخش از جنوب کشور را شامل میشود.
به جای هزینه چند میلیونی برای بزرگداشت «خلیجفارس»، محوطههای تاریخی خلیج را تملک کنید
موسایی با اشاره به برگزاری جشنها، همایشها و مراسمهای مختلف با اختصاص هزینههای چند صد میلیون تومانی در روز دهم اردیبهشت و با نام گرامیداشت نام «خلیجفارس» ادامه میدهد: ای کاش به جای اختصاص این همه هزینهی دولتی و خصوصی هر سال این همه هزینه برای تملک یکی از این محوطههای تاریخی اختصاص پیدا میکرد تا با حفاظت از آنها و بررسی، مطالعه و کاوش در این محوطهها، آنچه به نام سند خلیج فارس معرفی میشود را عینا به چشم ببینیم.
او که کارشناس مهندسی شیمی و دوستدار میراث فرهنگی استان بوشهر است، سند خلیجفارس را نه یک تاریخ در تقویم بلکه آثار تاریخی میداند که امروز بخش اعظم آنها دیگر در محوطههای تاریخی جنوب کشور مانند «نایبند»، «نجیرم»، «بتانه»، «کنگان» یا «دیر» وجود خارجی ندارند و با تیغ لودر طمعکاران آثار تاریخی به طور کامل تخریب شده است.
محوطههای تاریخی نایبند را بین خود تقسیم میکنند
این فعال میراث فرهنگی اظهار میکند: متاسفانه در رویکرد میراث فرهنگی بوشهر با تخریب محوطههای تاریخی، آنها بیتوجه وارد داستان تخریب میشوند و بعد از تغییر مدیریتی که در دوره او تخریب رخ داده، همه چیز در حالت معمولی بایکوت میشود و دلیل آن است که در دوره مدیر قبلی تخریب رخ داده، نه مدیر جدید و او باید پاسخ دهد و به همین راحتی دیگر کسی پاسخگو نیست! یعنی تخریبها شامل مرور زمان می شود وکسی نسبت به آنها دیگر جوابگو نیست.
موسایی با بیان اینکه دور تا دور محوطه به طور کامل دیوار کشیده شده، اشاره میکند: بیشتر زمینهای طبیعی و بکر این منطقه در حال تقسیم بندی شدن است و هیچ کس نسبت به این اتفاق شکایتی ندارد.
، "یاقوت حموی" در سفرنامهاش در اواخر قرن ششم بندر باستانی نایبند را «لنگرگاه سیراف» معرفی میکند، لنگرگاهی که امروز به جای کشتیها، میزبان لودرهای مالکان شخصی است. امروز روی هر کدام از این مناطق تاریخی که دست بگذارید یا شرکتهای خصوصی برایشان دندان طمع تیز کردهاند و با محصور کردن زمینها، کمر به نابودیاش بستهاند یا مردم منطقه زمیناش را به عنوان ملک شخصی تصاحب کرده و همین چند تکه سفال را شکسته و چالههای تاریخی را با سیمان و میلگرد پر میکنند.
شاید بتوان این اتفاق را یک اصل دانست که کلید تخریب این محوطهی باستانی از زمانِ تبدیل "عسلویه" به شهرستان روشن شد، وقتی این منطقه از بندر کنگان جدا شد و بعد از آن به جز چند بار حضور کارشناسان و باستانشناسانی که در سفری یک روزه محوطه را قدم زدند و چند کلمهی کارشناسانه روی کاغذ آوردند و بعد از آن "نایبند" از ذهنشان پاک شد، دیگر میراثفرهنگی هیچ قدمی برای آن برنداشت و حالا حتی دریغ از نصب یک تابلو برای معرفی محوطه یا اعتراضی نسبت به تخریبِ بخشی از هویت خلیجِ فارسی که هر سال در یک روز خاص برایش میلیونها تومان هزینه میکنند تا "خلیجفارس" را فقط به نام صدا کنند...
از سوی دیگر عسلویه امروز یکی از نقاط پردرآمدِ جنوب کشور محسوب میشود، منطقهای که قطعا با یک درخواست از سوی سازمان میراث فرهنگی و قدری توجه فرهنگی به این منطقهی صنعتی، امکان برطرف کردن بیش از نیمی از این مشکلات وجود دارد.
انتهای پیام
ثبت نظر