خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه موذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که قرار است هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته بپردازد.
در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که به رغم غیررسمی بودن میتوانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۱۴ شهریورماه میتوانید با هشتمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون در هفتهای که گذشت، با خبرگزاری مهر همراه شوید.
چهره هفته؛ حسن فتحی و طرح یک ادعا
با آغاز ماه محرم هر سال نام چند کارگردان و نویسنده و هنرمند بیشتر در صدر رسانهها قرار میگیرد. هنرمندانی که با یاد امام حسین (ع) اثری ساختهاند که نه مثلشان ساخته شده است و نه احتمالاً تا سالها و دهههای بعد بهتر از آنها اثری خواهد آمد.
یکی از سریالهایی که هر ساله در کنار اثر فاخر «مختارنامه» از یکی از شبکههای سیما پخش میشود مجموعه «شب دهم» به کارگردانی حسن فتحی است. کاری که سال ۸۰ ساخته شد اما قصهای را در دل تاریخ دوره قاجار تعریف کرد.
قصهای که در آن از لاتهای تهران آن زمان، تا دختری از تبار خاندان قاجار و حتی برخی آداب زمانه مثل قهوه قجری هم دیده میشد و از همه مهمتر این بود که فتحی یک قصه عاشقانه را با تعزیه خوانی و ایام محرم پیوند زد.
سریال «شب دهم» از ابتدای محرم در دستور پخش شبکه افق گرفته است و فتحی را که این روزها درگیر ساخت سریالی برای شبکه نمایش خانگی است یک بار دیگر بر سر زبانها انداخت.
با این حال بهانه اصلی که باعث شد در این گزارش از فتحی یاد کنیم، مصاحبهای است که دو روز پیش این کارگردان با روزنامه «شرق» انجام شد و در آن خبر داد که عبدالعلی علی عسکری رئیس صداوسیما طی ابلاغیهای خواسته است شهرک سینمایی و تلویزیونی «ایران» (غزالی سابق) در اختیار پروژههای شبکه نمایش خانگی قرار نگیرد!
فتحی در مصاحبه خود بیان کرده است: «مدیریت صداوسیما اخیراً دستوری داده مبنی بر اینکه سریالهای شبکه نمایش خانگی حق استفاده از شهرک سینمایی علی حاتمی (غزالی سابق) را ندارند. چرا چنین اتفاقی افتاده؟؟ امیدوارم این خبر صحت نداشته باشد و بیشتر از آن امیدوارم همچون بسیاری از کشورهای صاحب صنعت سینما و سریالسازی، علاقهمندان به فرهنگ و هنر در بخش خصوصی جهد و همتی کنند برای ساختن یک شهرک سینمایی مبتنی بر استانداردهای جهانی و حرفهای در بیرون از پایتخت و یقین داشته باشند که با استقبال همه دستاندرکاران و تولیدکنندگان روبهرو خواهد شد.»
هرچند وقتی خبرنگار مهر درباره این موضوع با کمال فیض آبادی مدیر شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران تماس گرفت، او از این دستور رییس صداوسیما اظهار بیاطلاعی کرد، اما نخواست در این باره به صورت رسمی مصاحبهای داشته باشد. پیگیری مهر برای صحتسنجی این ادعا که تأیید آن میتواند رسمیترین تقابل تلویزیون با شبکه نمایش خانگی قلمداد شود، ادامه خواهد داشت.
حاشیه هفته؛ عروس سیاه سیما!
ابتدای این هفته آخرین قسمت از سریال «بوی باران» یا همان «عروس تاریکی» روی آنتن شبکه یک سیما رفت؛ سریالی که قرار بود ۷۵ قسمتی باشد اما در ۶۵ قسمت به پایان رسید و از زمان پخش اولین قسمت و بعد تغییر نام از «عروس تاریکی» به «بوی باران»، تا این روزها که پخش آن تمام شده با موجی از انتقادات و بازخوردهای منفی مردم و صاحب نظران همراه بوده است. موجی که میتواند یکی از دلایل کوتاه شدن ۱۰ قسمتی سریال نیز باشد!
البته محمود معظمی کارگردان سریال درباره این ۱۰ قسمتی که کوتاه شده است به خبرگزاری ایلنا گفت که «دلیل این اتفاق سانسور نبوده است بلکه ما در قسمتهای پایانی، زمان پخش هر قسمت را اضافه کردیم و به همین علت تعداد قسمتها کاهش پیدا کرد.»
با این حال سریال «بوی باران» از هیچ حاشیهای در این مدت دور نماند، حتی یک شب بعد از پخش آخرین قسمت، میزگردی با اجرای محمود گبرلو و با حضور دو مسئول دولتی و معظمی کارگردان سریال برگزار که از ابتدا تا انتهای این میزگرد به تعریف و تمجید از سریال پرداخته شد!
اگرچه هر از گاهی در طول برنامه در سمت چپ قاب تلویزیون عنوان «تحلیل و بررسی سریال بوی باران» ظاهر میشد و مخاطب منتظر بود مهمانان و کارشناسان حتی نقد کوچکی به خشونت قصه، قتلها، داستان، محتوا، نتیجه، کاراکترهایی مثل بازپرس و… وارد کنند، اما از ابتدا تا انتها به تعریف و تمجید و دستاوردهای سریال در پرداختن به قاچاق مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی مثل طلاق پرداخته شد که خود به خود موجب انتقادهای دوبارهای شد و به نظر میرسد این میزگرد تحلیلی بیشتر معکوس عمل کرد و به جای پاسخ گویی به انتقادها، سوالات بیشتر و نقدهای جدی تری را نسبت به عملکرد عوامل سریال وارد کرد که تحلیلشان بیشتر به این مثل معروف که میگوید «خود گویی، خود خندی عجب مرد هنرمندی» شباهت داشت.
نقدهایی که هنوز هم در صفحه اصلی این سریال در اینستاگرام ادامه دارد و با اینکه آخرین پست سریال مربوط به مدتها قبل است اما تا همین ساعاتی پیش، مردم نظرات انتقادی خود را درباره سریال منعکس کرده اند. مثلاً حدود یک روز قبل فردی «بوی باران» را «مزخرفترین سریال سال» دانست و شخص دیگری در کامنت دیگری نوشت؛ «به شعور ایرانی توهین شد در این فیلم صداوسیما هم که خواااابه!»
بیش از چهار هزار نظر در آخرین پست صفحه رسمی سریال گذاشته شده که اکثر آنها منفی است و معمولاً به تعداد کشتارهای زیاد سریال، بیمنطق بودن ساختار و روایت قصه، ضعف پلیس و… انتقاد شده است.
در کنار این نظرات مردمی وحید جلیلی فعال فرهنگی جبهه انقلاب نیز یادداشتی را به بهانه سریال و در نقد رسانه ملی نوشت که باعث شد احسان محمدحسنی رییس سازمان رسانه اوج دلنوشتهای را خطاب به او منتشر کند. در مقابل عباس نعمتی نویسنده اصلی سریال نیز تلاش دارد از مجادله با منتقدان بازنماند.
حتماً این مباحثهها نمیتواند نقطه پایان حواشی «بوی باران» باشد؛ به نظر میرسد آسیبشناسی فرآیندی که مولودش اثری اینچنین بیکیفیت و پرحاشیه برای شبکه سراسری سیما شده است، میتواند نوری بر بخش عمدهای از دستاندازهای تولید مجموعههای نمایشی در رسانه ملی طی ۴ دهه گذشته بتاباند؛ باید این از آسیبزدایی استقبال کرد.
اتفاق ویژه؛ بانوی بختیاری، چهره ملی شد
این هفته آخرین قسمت از یک سریال دیگر هم پخش شد؛ «بانوی سردار» با محوریت بیبی مریم یک قهرمان مبارز ملی که به کارگردانی پرویز شیخ طادی و تهیه کنندگی سعید مرادی ساخته شد. این سریال در ۱۲ قسمت ساخته و از شبکه سه پخش شد و با اینکه از بازیگران چهره و سلبریتی کمک نگرفته بود تواست مورد توجه مردم قرار بگیرد.
بخشهایی از داستان زندگی بیبی مریم ادیب، مترجم، مبارز و… که در زندگی واقعی خود بسیار پر فراز و نشیب است در این سریال به تصویر کشیده شد و بیشتر روی همین روحیه مبارزه گری وی با انگلیسیها و همچنین عدالتخواهی در حکمرانی تاکید شد.
صحنههایی در این سریال از توصیههای بیبی مریم به زیردستانش که به عنوان حاکمان نقاط مختلف بختیاری منصوب شده بودند پخش شد و همچنین برخورد وی با حاکمان «متخلف» و «ریاکار» به سکانسهایی دیدنی تبدیل شد که در شبکههای اجتماعی چرخید و این سریال را به اتفاقی ویژه در میان سریالهای تلویزیونی که این چند وقت پخش شد تبدیل کرد.
این سریال از این حیث ویژه است که در معاونت امور استانهای صداوسیما و با بودجهای چند برابر کمتر از سریالهای تاریخی معمول ساخته شده است اما غنای نگارش قصهها و استفاده از تجهیزات برای تیراندازی و نمایش مبارزههای پی در پی و یا سوارکاری و دیگر ادوات لازم سریال را از سطح یک اثر «استانی» چندین درجه بالاتر برد.
اتفاقی که بخش اصلی آن به پرویز شیخ طادی به عنوان نویسنده و کارگردان برمی گردد که بیشتر او را در مقام کارگردان سینما میشناسیم و توانست بی بی مریم بختیاری را که شخصیتی ملی در زمان خود اما مغفول و ناشناس بود به چهرهای تبدیل کند که حالا بسیاری در گوشه و کنار کشور حداقل نام او را شنیده اند.
سینما در سیما؛ تکذیب عملی یک ادعا؛ کدام ممنوعالتصویری؟
چندی پیش در همین آیتم از چالش استانداردهای غیرهمسان در سینما و تلویزیون گفتیم و اینکه تهیهکننده فیلم «ایده اصلی» از ممنوع التصویری هانیه توسلی در تلویزیون خبر داده است به این دلیل که تلویزیون از او درخواست داشته تصاویر این بازیگر از تیزرها حذف شود.
بحث بر سر ممنوعالتصویری هانیه توسلی و همچنین پخش تیزرهای مختلف از شبکههای سیما در این مدت ادامه داشت تا اینکه محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی صداوسیما در توئیتی نوشت: «برخی از همکاران رسانهای و مخاطبان از ممنوعالتصویری خانم هانیه توسلی پرسیدند که با رئیس مرکز صیانت سازمان صحبت کردم و ایشان گفت که مرکز صیانت بهعنوان متولی موضوع تاکنون ممنوعیتی برای خانم توسلی نداشته و این خبرهای جعلی که متاسفانه ذهن هنرمندان و مردم را مشوش میکند، نادرست است.»
توئیت مدیرکل روابط عمومی صداوسیما البته بیپاسخ نماند و روابط عمومی دفتر پخشکننده فیلم «ایده اصلی» دوباره بر موضع خود تاکید کرد که در هفته گذشته و زمانی که دو برنامه سینمایی در تلویزیون قرار بود به نقد این فیلم بپردازند، از عوامل فیلم درخواست کرده اند که صحنههایی از فیلم را بدون تصاویر هانیه توسلی ارائه کنند.
بعد از آن دوباره رنجبران به این سخنان واکنش نشان داد و این بار بهصورت عملی اقدام به تکذیب این ادعا کرد. رنجبران در صفحه اجتماعی خود در اینستاگرام تیزر پخششده فیلم «ایده اصلی» از تلویزیون را به اشتراک گذاشت که در آن تصاویری از هانیه توسلی نیز وجود داشت و ذیل آن یادآوری کرد که پیش از این به نقل از رئیس مرکز صیانت سازمان صداوسیما اعلام کرده است که هانیه توسلی ممنوعالتصویر نیست.
پیشنهاد ویژه؛ کیست مرا یاری کند؟
کمتر کسی است که فیلم «روز واقعه» شهرام اسدی را ندیده باشد. فرقی هم نمیکند که دغدغهای نسبت به امام حسین (ع) و عاشورا داشته باشد یا نداشته باشد؛ این فیلم حتی بسیاری از غیرمسلمانان را نسبت به واقعه عاشورا کنجکاو و حساس کرد و اگرچه هر بار در ایام محرم و همزمان با تاسوعا و عاشورا طی این سالها از تلویزیون پخش شده و حالا قرار است دوباره به نمایش دربیاید. البته جذابیتهای فیلم باعث شد که محرم امسال روی پرده سینما هم برود و مخاطبان بعد از ۲۵ سال در سالن سینما هم این فیلم را ببینند.
بنابراین تماشای کامل و حتی صحنههایی از این فیلم در تلویزیون که میتواند دیالوگهای بهرام بیضایی را برای مخاطب مرور کند خالی از لطف نیست. دیالوگهایی که هر بار با تماشای فیلم در ذهن مخاطب این سوال را تکرار میکند که «کیست یاری کنندهای که مرا یاری کند؟» و پا را از یک فیلم عادی با معیارهای زیبایی شناختی و یا اثر تاریخی که محدود به زمان و مکان خاصی است فراتر گذاشته و هر بار به حقیقت جویی دعوت میکند.
این حقیقتجویی در بیشتر سکانسها به مخاطب نهیب میزند مخصوصاً در یکی از صحنهها که با بازی حسین پناهی همراه است و زمانی که عبدالله جوان مسیحیِ جویای حقیقت به او که نگهبانی برای سنگ زدن به بتهای مرده است، نزدیک میشود، جملهای را به نقل از حسین بن علی (ع) تکرار میکند که «چگونه سنگی بر بتان مرده بیندازم، حال آنکه بتهای زنده بر روی زمینند.»
نقش عبدالله جوان جویای حقیقت را در «روز واقعه» علیرضا شجاعنوری بازی میکند و عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، سعید نیکپور و لادن مستوفی از دیگر بازیگران این فیلم هستند که روز جمعه ۱۵ شهریور ساعت ۱۷ از شبکه افق پخش خواهد شد.
ثبت نظر