ساعت 24-استقبال زودهنگام صداوسیما از یلدای 98، میزان امیدواری نسبت به ویژهبرنامههای امسال را افزایش داد. شور و هیجانی که از خبرها به بیرون درز پیدا میکرد، از اتفاقی متفاوت خبر میداد؛ بازگشت «دورهمی»، ویژهبرنامهای متفاوت با حضور محمدعلی کشاورز. رادیو هم نمیخواست از این خبرها عقب بماند و در شبکههای مختلف رادیویی، برنامهای ویژه تدارک دیده بود تا در نهایت 66 ساعت تولید برنامه رادیویی برای یلدا تبدیل به یک خبر اختصاصی شود. اما کاری که صداوسیما انجام داد، پر کردن جدول پخش برنامههایش به بهانه یلدا بود. آنهم در شبهایی که شبکههای ماهوارهای فارسیزبان از هیچ کوششی فروگذار نکردند. یک شبکه ماهوارهای برنامهاش را در اختیار مجری ورزشی تازه از کشور رفته قرار داد و شبکهای دیگر از موسیقی مایه گذاشت، تا در این نوشته روی رقابت پنهان تلویزیون با شبکههای ماهوارهای دست بگذاریم و از برنامههای یلدایی تلویزیون بنویسیم.
در تلویزیون چه دیدیم؟
پیش از آنکه وارد بحث شباهتها و تفاوتهای برنامههای تلویزیونی شویم، لازم است بگوییم که هر کدام از شبکههای تلویزیونی چه برنامهای برای شب یلدا تدارک دیده بودند. برخی از این برنامهها، بیش از یک شب به بهانه یلدا روی آنتن رفتند و برخی دیگر به همان یک شب اکتفا کردند. اما از آنجایی که فرصت نگارش محدود است، این برنامهها را به ترتیب کیفیت مورد بررسی قرار میدهیم و برای آنکه حوصلهتان سر نرود، از رتبه پنجم شروع میکنیم.
بدون اغراق، ناخوشایندترین برنامه شب یلدا به شبکه چهار اختصاص داشت. شبکهای که با داعیه علم و آگاهی و برای رسیدن به مخاطبی آکادمیک وارد عرصه شده است، برای یلدای 98 نه کارشناسی فرهنگی داشت و نه بحثهای حوصلهسربر پیرامون یلدا را مورد بحث قرار داد. «بحثهای حوصلهسربر» یلدا کم نیستند، به هر حال کمتر آدمی حاضر است ساعتها درباره فلسفه یلدا بشنود. در حقیقت، انتظار از شبکه علم آن بود که به عمق سوژهای مثل یلدا بپردازد و فراتر از «بلندترین شب سال» و «قصهگوییهای یلدا» پیش برود. اما در ویژهبرنامه شبکه چهار که اسمی دوستداشتنی برای آن انتخاب کرده بودند، خبری از این ماجرا نبود. «انار و برف»، از ساعت 22 شب روی آنتن رفت و رابعه مدنی و آفرین عبیسی روی آنتن رفتند. البته شاهنامهخوانی کودکان هم در این برنامه گنجانده شده بود که دیدنش خالی از لطف نیست.
ویژهبرنامهای دیگر که در رتبه چهارم قرار میگیرد، شبکه پنج سیماست که برخلاف سالهای پیش، از ایدهپردازی و خلاقیت در برنامه امسالش بویی نبرده بود. یک تعداد هنرمند، به علاوه چند عدد ورزشکار را به برنامه دعوت کرده و از آنها میخواهیم درباره سوژهای که ما میخواهیم صحبت کنند. این وضعیت در برنامه شبکه دو با اجرای سلوکی هم دیده میشد. برنامهای با نام «روشنترین شب» که سه شب پیاپی نوبت پخش دریافت کرد. برنامههایی که از پیش اعلام کرده بودند، جذاب اما تکراری بود. «قصهخوانی»، «حافظخوانی»، «پرداختن به آداب ویژه شب چله» و... آن بخش جذاب برنامه، مربوط به هنرمندانی بود که روی آنتن حاضر شدند. مسأله این بود که خاطرههای تکراری به زبان آمد و به جای نشستن روی صندلیهای سخت، پای کرسی با همدیگر صحبت میکردند. رتبه دوم را با احترام به رضا رشیدپور تقدیم میکنیم، به این دلیل که دستکم تلاشش برای رسیدن به یک برنامه ویژه کاربردی را انجام داد. رشیدپور که با برنامه «شب آرام» به خانهها آمده بود، مصاحبه با هنرمندان را در دستور کار قرار داده بود و از آنجایی که اصولاً در مصاحبه خودش را صاحبسبک میداند، اتفاق خوبی را رقم زد. هرچند انتقادهایی که نسبت به دولت کرده بود، باعث شد تا مخاطبان توئیتری برنامه او را به یک بام و دو هوا بودن متهم کنند.
اما رتبه نخست را به جای آنکه به یک برنامه اختصاص دهیم، به یک شبکه تلویزیونی اختصاص میدهیم که تمام تلاششان را برای جذب مخاطب انجام دادند. بیش از یک برنامه برای این شب تدارک دیدند و صدالبته پای حاشیههای بازگرداندن برنامه محبوبشان هم ایستادند. البته اگر بخواهیم منصفانه رفتار کنیم، میتوان گفت به هر حال شبکه نسیم، شبکه سرگرمی است و باید چنین شبی را جدی بگیرد. شبکه نسیم، با برنامههای «کتاب باز»، «چهل تیکه» و «دورهمی» از شب یلدا گذشت و تبدیل به تنها شبکهای از تلویزیون شد که به جای تولید ویژهبرنامهای خاص برای شب یلدا، برنامههای همیشگیاش را به سمت سوژه یلدا پیش برد.
محمدرضا علیمردانی، صداپیشه و بازیگری که اجرای «چهل تیکه» را برعهده داشت، به سراغ محمدعلی کشاورز رفت و «دورهمی» هم حضور دوبارهاش را با برنامه یلدا اعلام کرد. آنقدر که مدیری به شوخی گفت: «من هم جمعه متوجه شدم که دورهمی پخش میشود» و البته خبر داد که از میانه دی ماه پخش سری جدید برنامه آغاز میشود.
حاشیههای یلدایی تلویزیون
با توجه به برنامههایی که از تلویزیون دیدیم، در اختیار گذاشتن عنوان برنده در رقابت با شبکههای ماهوارهای چشم بستن روی واقعیت است. اما همان برنامههای دیده نشده تلویزیون خودمان، آنچنان حواشی عجیبی ایجاد کرد که حتی آنها که برنامهها را ندیده بودند، از شایعههای دستمزدی این مجری یلدا و آن مجری برنامه باخبرند. شاید به این دلیل که رسانههای ما به جای متن، سراغ حواشی برنامهها رفتند. تا جایی که یکی از روزنامههای اصولگرا، پیش از آنکه برنامه یلدایی مهران مدیری را ببینند با تیتر «دورهمی میلیاردی» به سراغ برنامه رفتند و برای فصل تازه «دورهمی»، شمشیر از رو بستند. از طرف دیگر، دستمزد میلیاردی رضا رشیدپور برای برنامه تلویزیونیاش سروصدای فراوانی به راه انداخت و حتی تکذیب روابطعمومی برنامه هم فایدهای نداشت. در نتیجه حاشیههای یلدایی تلویزیون باعث شد تا بتوانیم به فرمول اصلی برنامههای یلدا برسیم، چند عدد هنرمند، چند عدد خاطره تکراری و چند برنامه هیجانانگیز را بدون خلاقیت در کنار یکدیگر جمع کرده و به مدت دو ساعت آنتن را در دست میگیریم.
آنچه برنامههای یلدایی تلویزیون به ما اثبات کردند، شکست چندباره تلویزیون از خودش بود. در غیاب هنرمندانی که به تلویزیون پشت کردهاند، مردمی که مرزهای بیاعتمادیشان را تا هنرمندان گسترش دادهاند و خلاقیتی که بیارزش شناخته میشود، رسانه ملی بار دیگر ثابت کرد که توان برنامهسازی برای یک اتفاق هر ساله را هم ندارد.
ثبت نظر