جلیل جعفری معتقد است: بازار رمان به ابتذال کشیده شده و امروزه نسلی مدعی رماننویسی است که تجربه زیسته کافی ندارد.
این مترجم ادبی اظهار کرد: رماننویسان ایرانی در دورههای گذشته دغدغهها و مسائل اجتماعی را دستمایه کار خود قرار میدادند و با تاثیرپذیری از اوضاع سیاسی کشور، هرچند به نحوی کجدار و مریز، به گونهای دست به خلق اثر میزدند که برای خواننده ملموس و محسوس بود.
او افزود: امروزه اما شاهد چاپ و انتشار رمانهایی هستیم که فاقد اصالتاند زیرا با زندگی اجتماعی مخاطب آثار تجانس مناسبی ندارند.
جعفری علت این مساله را کپیبرداری ناشیانه از رمانهای خارجی دانست و ادامه داد: رماننویس آشکارا موضوع رمانی خارجی را به سرقت میبرد و پس از تغییر شخصیتهای آن و به اصطلاح «ایرانیزه کردن» اثر، دست به انتشار آن میزند.
او همچنین به تأثیر رسانههای ارتباط جمعی در این زمینه اشاره و اظهار کرد: یکی دیگر از منابع الهام رماننویسی مثلاً نوین و مدرن ایرانی، سریالها و مجموعههای تلویزیونی هستند که از صدا و سیما و ماهواره پخش میشوند.
این مترجم با تاکید بر این که هماکنون عمده جریان رماننویسی کشور در دست دهه شصتیها است تصریح کرد: نسلی که اکنون دست به خلق رمان بیشتر از نوع عاشقانه میزند هیچ گاه با پدیدههایی مانند عشق برخورد بیواسطه نداشته است و با توجه به وجود حساسیتهای گوناگون در خصوص روابط عاشقانه حقیقی و زمینی در ایران در حقیقت تصورات باورگونه خود را از موضوع به خواننده تحویل میدهد.
جعفری همچنین بیان کرد: فردی که متولد ۱۳۶۹ است بر اساس کدام تجربه زیسته خود میتواند رمانی عاشقانه در ۹۰۰ صفحه بنویسد؟ غیر از این است که او پای سریالهای عاشقانه ترکی نشسته و در واقع گزارشی از آنچه را دیده است روایت میکند؟
او همچنین به ظهور قارچگونه ناشرها و نقش آنها در انتشار رمانهای بیکیفیت اشاره کرد و گفت: کار به جایی کشیده که حتی ناشرهایی که ادعای ترویج و اشاعه ادبیات داستانی جدی کشور را دارند در دام وسوسه چاپ و انتشار چنین رمانهایی افتادهاند و بر سر قاپیدن آثاری از این دست با هم به رقابت میپردازند.
جلیل جعفری با تاکید بر این باور که تداوم این جریان باعث شده بازار رمان و داستان بسیار شلوغ، آشفته و کاذب شود بیان کرد: جالب اینکه ناشرها با قصد بازارگرمی ادعا میکنند فلان یا بهمان رمانی که منتشر کردهاند به چاپ صد و نمیدانم چندم در شمارگان متعدد ۱۰۰۰ نسخه رسیده است. حال آنکه با اندکی دقت میتوان متوجه شد گرانی کتاب در «جامعه کتابنخوان» ما خود عاملی در افشای چنین ادعای ناصوابی است.
انتهای پیام
ثبت نظر