Fa En شنبه 26 آبان 1403 ساعت 23 و 15 دقیقه

این مستند می‌خواست تا صدای زنان مظلوم افغانستان باشد

این مستند می‌خواست تا صدای زنان مظلوم افغانستان باشد

کارگردان مستند «خاتمه» که درباره زندگی یک زن جوان افغانستانی است، درباره رد شائبه‌ی توهین به افغان‌ها معتقد است: فکر می‌کنند چون شخصیت اصلی این فیلم اهل افغانستان بوده ما او را انتخاب کرده‌ایم، اما واقعیت این است که این زن جوان و مهاجر، پیش از هر چیز یک انسان است.

یکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت 13:51

به نقل از روابط عمومی خانه سینما واپسین جلسه‌ی نمایش فیلم‌های مستند در سال جاری که شامگاه شنبه ۱۸ اسفندماه و به همت انجمن کارگردانان این سینما در کانون فیلم خانه سینما برگزار شد، به نمایش «خاتمه» ساخته‌ی مهدی و هادی زارعی و سپس برگزاری جلسه‌ی پرسش و پاسخ با حضور سازندگان این فیلم اختصاص داشت.

در ابتدای این برنامه که مصطفی شیری اجرای آن را برعهده داشت، مهدی زارع در پاسخ به پرسشی درباره‌ی نحوه‌ی انتخاب سوژه‌ی فیلم گفت: ایده‌ی اولیه‌ی مستند «خاتمه» تقریباً چهار سال پیش، زمانی که من و برادرم در سازمان بهزیستی شیراز مشغول تحقیق برای پیدا کردن سوژه‌ی مناسب فیلم بودیم به ذهن‌مان رسید. ما برای انجام این کار با حدود شصت‌هفتاد نفر گفت‌وگو کرده بودیم و در مورد بعضی از آن‌ها حتی به تصویربرداری‌های پراکنده هم منجر شده بود. تا اینکه با ماجرای فرار یک دختر افغان‌تبار (به نام خاتمه) از خانه مواجه شدیم و احساس کردیم پرداختن به زندگی او می‌تواند برای ساخت فیلم، چالش‌برانگیز و تاثیرگذار باشد.

وی سپس با اشاره به اینکه مرحله‌ی تصویربرداری، مثل خود فیلم با بخش‌های ابتدایی آن آغاز شده است، خاطرنشان کرد: بعضی‌ها فکر می‌کنند چون شخصیت اصلی این فیلم اهل افغانستان بوده ما او را انتخاب کرده‌ایم. اما واقعیت این است که ما با خود فکر کردیم این زن جوان و مهاجر، پیش از هر چیز یک انسان است و در ضمن، مواجهه با ماجرای عجیب زندگی او برای هر مخاطب دیگری نیز می‌توانست جذاب باشد.

مهدی زارع خاطرنشان کرد: همین ویژگی‌ها باعث شد در طول دو سالی که پرونده‌ی خاتمه در سازمان بهزیستی شیراز در جریان بود، تصویربرداری جریان داشته باشد.

هادی زارع، دیگر کارگردان این فیلم نیز در توضیح نحوه‌ی ساخت این فیلم گفت: ما از میان شصت هفتاد نفر، پنج شش سوژه انتخاب کرده بودیم که وضعیت زندگی چند نفر از آن‌ها به مراتب بدتر از خاتمه بود.

وی افزود: شخصیت اصلی این فیلم (خاتمه) از یک خانواده‌ی مهاجر و به‌شدت سنتی آمده بود و همین نکته می‌توانست چالش‌برانگیز بودن فیلم ما را تشدید کند.

هادی زارع هم‌چنین گفت: می‌توان گفت در خانواده‌ی آن‌ها همه ترسیده بودند. خاتمه از خانواده و محیطی که در آن قرار گرفته بود می‌ترسید وبرادرش (گلاب) هم از این می‌ترسید که اتفاقات پیش‌آمده، مشکلاتی را برای او و سایر اعضای خانواده‌اش ایجاد کند.با این وجود من و برادرم تمام سعی خود را کردیم تا با گلاب، ارتباط دوستانه‌ای برقرار کنیم و او به ما اجازه بدهد که ما با دوربین وارد خانه و زندگی‌اش شویم.

وی افزود: از زمان نخستین نمایش این فیلم (در جشنواره‌ی سینماحقیقت) بارها از ما پرسیده‌اند چرادر «خاتمه» این‌قدر فحش و ناسزا وجود دارد؟ پاسخ این است که ما مستندساز هستیم و تلاش می‌کنیم تا شخصیت‌ها را در واقعیت و همان‌گونه که هستند نشان بدهیم؛ نه آن‌گونه که دوست داریم آن‌ها رفتار کنند.

هادی زارع سپس با رد شائبه‌ی توهین به قوم افغان در این فیلم گفت: من و برادرم هنگام ساخت «خاتمه» اصلاً به این چیزها و مسائلی از قبیل قومیت، مذهب و عقاید شخصی افرادِ درون فیلم فکر نمی‌کردیم.

وی هم‌چنین در توضیح نحوه‌ی ساخت این فیلم به صورت مشترک توضیح داد: زمانی من به عنوان کارگردان تصمیم می‌گرفتم و زمانی دیگر، برادرم. در برخی موارد من تصویربرداری می‌کردم و او کار صدابرداری انجام می‌داد. گاهی هم جایمان را عوض می‌کردیم؛ و به همین ترتیب کار تا پایان مرحله‌ی تولید ادامه داشت. در پایان دو سال تصویربرداری برای ساخت این فیلم، حدود دویست و هشتاد ساعت راش در اختیار داشتیم که با احتساب مدت زمانی که صرف تدوین، صداگذاری، ساخت موسیقی و آماده‌سازی نهایی این فیلم شد، می‌توان گفت تولید «خاتمه» حدود چهار سال طول کشید.

مهدی زارع هم در این‌باره گفت: بخشی از طولانی شدن مرحله‌ی تصویربرداری این فیلم به خاطر این بود که پرونده‌ی «خاتمه» و دادخواست او برای طلاق از همسرش به دادگاه ارجاع داده شد. شاید اگر وقت‌گیر نبودن و پیچیدگی‌های دادگاه نبود، این فیلم در مدت زمانی بسیار کوتاه‌تر به پایان ‌رسیده بود و چه‌بسا او موفق شده بود به کمک نمایندگی یونیسف در ایران به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کند.

وی سپس در پاسخ به پرسشی درباره‌ی سرنوشت مبهم خاتمه در انتهای فیلم مطرح کرد: بعد از آنکه برادر خاتمه (گلاب) موفق شد حکم ترخیص او از سازمان بهزیستی را بگیرد محل زندگی‌شان را تغییر داد تا دیگر کسی نتواند آن‌ها را پیدا کند. به همین دلیل باید گفت برای خود ما هم سرنوشت او در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

مهدی زارع گفت: از زمان پایان تصویربرداری در سازمان بهزیستی شیراز ما هم اطلاع دیگری از خاتمه و خانواده‌ی او نداریم. فقط چندبار به صورت تلفنی با برادر خاتمه (گلاب) تماس گرفتیم که به شکلی قابل پیش‌بینی هیچ اطلاعات تازه‌ای به ما نداد.

وی افزود: سرنوشت خاتمه در پایان این فیلم و بازگشت او به خانه، سرنوشتی است که خودش آن را انتخاب کرد و تعبیر عامیانه‌اش این است که شاید تقدیر او همین بوده که به خانه برگردد و به همان زندگی قبلی‌اش ادامه دهد. نکته این جاست که ظاهراً طبق قانون، دادگاه‌ها موظف‌اند پرونده‌ی اتباع مهاجر را طبق فرهنگ خود آن‌ها مورد بررسی قرار دهند. در حالی که خاتمه و سایر فرزندان آن خانواده درایران به دنیا آمده‌اند و به غیر از تبار خود، کشور افغانستان را فقط در تلویزیون و احتمالاً از طریق اخبار دیده‌اند.

مهدی زارع در بخش دیگری از جلسه، فرار شخصیت اصلی فیلم از یک زندگی نابه‌سامان و خطرناک را «بزرگ‌ترین شهامت» او توصیف کرد و افزود: واقعیت این است که او با وجود اینکه می‌خواست صدای زنان مظلوم افغانستان باشد اما متاسفانه در آخرین روزهای پیش از سرانجام رسیدن پرونده خسته شد و سرانجام، بازگشت به زندگی تحقیرآمیز وخشونت‌بار قبلی را برگزید.

در ادامه‌ی جلسه، هادی زارع در پاسخ به پرسش مجری برنامه درباره‌ی نحوه‌ی طراحی برای تدوین این فیلم گفت: ما برای تدوین «خاتمه» طرح‌هایی در نظر داشتیم اما از آن‌جا که می‌شد آن را با شکل‌های مختلفی تدوین کرد، از بابک حیدری (تدوینگر فیلم) خواستیم تا با حفظ تمام آن‌چه که در طول دو سال تصویربرداری رخ داده، تدوین آن را برعهده بگیرد. بازبینی حجم راش‌های فیلم، بیش از چهار ماه زمان برد و در نهایت، کار اصلی تدوین، با نسخه‌ای به جریان افتاد که حاصل سر هم بندیِ بخش‌های مختلف فیلم بود. نسخه‌ای که در نهایت با نظر تدوینگر فیلم به حدود نود دقیقه رسید.

زارع در بخش دیگری از جلسه و در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران درباره‌ی حضور نامحسوس خود (به عنوان کارگردان) در فیلم گفت: ما تلاش کردیم تا خود را در زیر پوست شخصیت‌های فیلم پنهان کنیم و کاری کنیم که حضور دوربین به چشم نیاید.

وی سپس «کاربرد شیوه‌ی دوربین روی دست» را «یک تمهید کارآمد در ساخت این فیلم» توصیف کرد و افزود: ما برای آنکه شخصیت‌های فیلم نسبت به ابزار ساخت فیلم، احساس غریبگی نداشته باشند حدود یک هفته دوربین را بدون ضبط حتی یک لحظه به گردن می‌آویختیم تا آن‌ها به حضور ما با این وسیله عادت کنند.

زارع هم‌چنین درباره‌ی وجود نماهای «فلو» (ناواضح) در فیلم «خاتمه» گفت: دلیل این اتفاق، فوکوس‌کشی به روش دستی است. شاید اگر ما به جای دوربین Canon ۵D از یک دوربین تصویربرداری استفاده کرده بودیم، بروز حساسیت‌ها مانع ضبط تصویرهای مورد نیاز فیلم می‌شد.

وی سپس با اشاره به دشواری‌های مختلف در مراحل ساخت این فیلم گفت: خوشبختانه بعد از آنکه موفق شدیم برای تکمیل «خاتمه» حامی مالی جذب کنیم تعدادی از عوامل حرفه‌ای (شامل آهنگ‌ساز، صدابردار و…) نیز از کار ما خوش‌شان آمد و با تخفیف دستمزد خود به صرفه‌جویی در هزینه‌ی تولید این فیلم کمک کردند.

بخش پایانی این جلسه‌ی پرسش و پاسخ به جمع‌بندی سازندگان فیلم «خاتمه» اختصاص داشت، در این بخش، مهدی زارع«ضبط تصویرها بدون حضور واسطه» را مهم‌ترین ویژگی این فیلم دانست و افزود: در فیلم «خاتمه» تمام آن‌چه که برای تماشاگر به نمایش گذاشته می‌شود، بی هیچ بازسازی و مداخله‌ای ساخته شده و برای این کار حتی از صدابرداری با میکروفن‌های HF که قابلیت ضبط صدا از راه دور را دارند نیز صرف‌نظر شده است.

وی گفت: من و برادرم تمام تلاش خود را به کار بردیم تا رسالتِ هنر و هنرِ مستند را حفظ کنیم. تمهیدی که باعث می‌شود تا فیلم نهایی در اولویت بهترین‌ها قرار بگیرد.

هادی زارع نیز با اشاره به حمایت‌های مالی برخی دوستان خود از تولید فیلم «خاتمه» گفت: برخلاف دیدگاهی که نسبت به ساده بودنِ نزدیک شدن به سوژه‌های مختلف و ساخت فیلم درباره‌ی آن‌ها وجود دارد، باید پذیرفت که فیلم‌ساز باید پول کافی در جیب داشته باشد تا با صرف مدت زمانی طولانی، از پس تولید و تکمیل فیلم خود برآید.

وی در پایان جلسه با تشکر از حضور تماشاگران در بحث‌های پس از نمایش فیلم گفت: صحبت کردن رو در رو با مخاطبان، لذت‌بخش‌ترین بخش فیلم‌سازی است. بخشی که حتی با تحسین شدن در جشنواره‌ها و جایزه گرفتن از آن‌ها نیز برابری ندارد.

انتهای پیام

تعداد بازدید : 198

ثبت نظر

ارسال