در میانِ همهی سنگنگارهها و کتیبههای باستانی قرار گرفته در محوطههای باستانی مختلف استان فارس، یک سنگنگاره تنها مانده؛ کتیبهای از ایزد بانوی ایلامی که حدود ۳۰۰۰ سال قبل روی سنگی حجاری شد و سالهاست به حال خود رها شده تا شاید روزی قانونی اجازهی انتقال آن را به یک جای امن بدهند!
، دشتی در مرودشت استان فارس تا کنون نگهبان این سنگ نگاره بوده، اما همانطور که در سالهای گذشته دشتِ زیر سنگنگارهی شاهبانوی ایلامی دچار چند حفاری غیرمجاز شد و آفتاب و باد و باران آسیبهای مختلفی به آن وارد کرد، قطعاً از این به بعد نیز هر نوع آسیبی به راحتی میتواند گریبان او را بگیرد.
این اثر تاریخی با وجود تنها ماندنش در محوطهای بزرگ و گسترده، بالاخره مورد توجه قرار گرفت و ۲۳ مهر ۱۳۸۴ به شمارهی ۱۳۵۰۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
اما توجه به این اثر و نحوهی حفاظت از آن مسألهای است که مشخص نیست چه میزان به آن توجه میشود، آیا احتمال جابجایی این اثر از ان محوطه به فضای امنتر مانند یکی از موزههای استان فارس بعد از انجام مستند نگاریهای لازم از محوطه و اثر وجود دارد؟
جابهجایی سنگنگاره در حوزه اختیارات ما نیست
محمد تقی قلعهنویی - کارشناس باستانشناس مرودشت - اما میگوید: جابهجایی این سنگ نوشته به عنوان یک اثر ملی، در حوزه اختیارات اداره میراث فرهنگی مرودشت نیست، برای انجام این کار باید این طرح در شورای فنی اداری بررسی شود و آسیبهایی که به این سنگنگاره وارد میشود را مطرح کنیم تا از آن نتیجه بگیریم.
بررسیهای علمی و مطالعاتی آن را به شاه بانوی ایلامی نسبت میدهند
وحید بارانی - کارشناس ارشد باستانشناسی مرودشت - میگوید: این نقشبرجسته، هر چند شکل خاصی ندارد، اما از نظر تاریخنگاری و تاریخگذاری نسبی انجام شده در گذشته و با توجه به اینکه شبیه به نقش برجستههایی است که در نقش رستم قرار دارند، آن را متعلق به دورهی ایلامی میدانند.
او با بیان اینکه با قاطعیت نمیتوانم بگویم که این سنگ نگاره ایلامی است، ادامه میدهد: اما بر اساس بررسیهای علمی و پیشینه مطالعات در این محوطه و حجاریهای انجام شده روی سنگ آن را به شاه بانوی ایلامی نسبت میدهند.
وی با تاکید بر اینکه هر چند نقش برجستهی ایجاد شده، شکل و شمایل کاملاً مشخصی ندارد که با قاطعیت دربارهی آن نظر دهیم اما چون یک سنگ تراشی و یک حجاری روی آن انجام شده، این اثر در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده است، ادامه میدهد: با توجه به گستردگی دشت فرهنگی و تاریخی مرودشت احتمال آسیب و تعرض به آثار میراث فرهنگی بیشتر وجود دارد و باید برای جلوگیری از این اتفاق توسط رسانهها فرهنگسازی و نحوه حفاظت معرفی و آشنایی لازم انجام شود، با توجه به گستردگی محوطهها در دشت مرودشت و به واسطه آثار زیاد، قطعاً امکان کنترل هر روزه اثر وجود ندارد.
پیش از این نیز کتایون پلاسعیدی – باستانشناسِ گرایش دورهی ایلامی (کهنه، میانه و نو)» - دربارهی این سنگنگاره به یک رسانه اعلام کرده بود: «این سنگ نگاره یک ایزد بانوی ایلامی و به گمان فراوان وابسته به دورهی ایلام نو را به ما نشان میدهد که در حال نیایش است و برای پژوهشگران و باستان شناسان از ارزش و جایگاه بسیار بالایی برخوردار است، چون نمونههای کمی از آن در اختیار داریم. این یادمان تاریخی ارزشمند میتواند پایان نامهی دانشجویان این رشته قرار گیرد و باید مسؤولان فرهنگی کشور ارزش آن را درک کرده و بهترین روش پاسداری و نگاهبانی را دربارهی آن به کار گیرند.»
حتی تعدادی از کارشناسان باستانشناس و دوستداران میراثفرهنگی نیز درخواستِ انتقال این اثر تاریخی و تنها را به فضایی موزهای داشتهاند تا دستکم از هر نوع ناامنی در امان باشد.
این نقش برجسته را با مجسمه طلایی از معبد اینشوشیناک مقایسه میکنند
محمد رحیم صراف – باستانشناس پیشکسوت – نیز در سال ۱۳۷۲ و در کتاب نقوش برجسته ایلامی دربارهی این سنگنوشته اینطور نوشته است: «آن روی تختسنگِ نقش برجستهای به وسیلهی «گ. گروپ» در یک بررسی باستانشناسی کشف شد.
ارتفاع نقشبرجسته ۵۸ سانت و عرض آن ۲۲ سانت و موضوع نقش، شخصی با لباس بند ایستاده و هیکل وی از طرف راست بدن و در حالی که (به نظر کاشف) به طرف راست برگشته، نشان داده شده است و کلاه ساده و گردی احتمالاً بر سر دارد، بازوی سمت راست هر چند شدید صدمه دیده ولی به نظر میرسد که دست او مقابل دهان یا صورت قرار گرفته است، حالتی که در بعضی از نقوش ایلامی مخصوصاً در کول فرح و سپس در دوره هخامنشی در تخت جمشید دیده شده است.
لباس وی ساده و بلند است بطوری که حتی پاها را در قسمت عقب میپوشاند، ولی در قسمت جلو برای نشان دادن جزئیات بیشتر لباس کوتاه میشود. خطوطی در حاشیه پایینی لباس دیده میشود که احتمالاً تزئینات لباس است و به نظر کاشف وی شاهزاده ایلامی است که در حالت نیایش دیده میشود، کاشف نقش برجسته مذکور را با مجسمه مکشوفه از معبد اینشوشیانک در شوش مقایسه و آن را به دوره ایلام میانه نسبت میدهد. ولی «پ.کالمیر» نقش برجسته را با نقوش برجسته روی قبر هخامنشی مقایسه و آن را از دوره ایلام متاخر یا دوره پیش از هخامنشی میداند.
نه تنها تاریخ پیدایش این نقوش برجسته روشن نیست، بلکه چگونگی صحنه نیز نامشخص و حالت احترام طوری است که در مجلس بار عام دوره ایلام در دوره هخامنشی در تختجمشید و در مجسمه طلایی مکشوفه از معبد اینشوشیناک شوش دیده میشود.»
انتهای پیام
ثبت نظر