Fa En یکشنبه 4 آذر 1403 ساعت 4 و 11 دقیقه

این بازی خطرناک است

«نقد گزارش‌های یکطرفه برخی گزارشگران شهرستانی قصه بی‌ثمر هزار بار گفته شده است؛ یک رنج مکرر که انگار قرار نیست پایانی داشته باشد.»

یکشنبه 11 آذر 1397 ساعت 5:3

، روزنامه همشهری در ادامه نوشت: «عملکرد برخی از این دوستان از جمله در تبریز طوری است که چاره‌ای جز در قفس کردن باد و بازگویی واضحات باقی نمی‌گذارد. شاید بشود گزارش بازی ماشین‌سازی تبریز و پرسپولیس را به‌ عنوان یک نمونه استثنایی در اختیار مراکز آموزش رسانه‌ای قرار داد تا اساتید به دانشجویان بگویند شیوه غلط گزارشگری چیست و آنها چطور می‌توانند با عملکرد نادرست‌شان، اعصاب میلیون‌ها نفر را به هم بریزند.

گزارشگر محترم این مسابقه که شاید روی میزش پرچم ژاپن هم پهن کرده بود، در دقیقه ۲۰ بازی مدعی شد پرسپولیس به گرفتن همان یک امتیاز هم راضی است. فارغ از این که روند بازی تا آن لحظه متعادل بود، اصولا دقیقه ۲۰ هر مسابقه‌ای برای رسیدن به این جمع‌بندی بسیار زود است. جناب گزارشگر که پرشدن ظرفیت ۱۲هزار نفری بنیان‌دیزل را تا حد یک حماسه کم‌نظیر ملی بالا برد و هزار بار تکرارش کرد، با هر حمله ماشین‌سازی نیم‌خیز می‌شد و نهایت تلاشش را برای القای بازی برتر تیم میزبان به‌ کار می‌برد. حضرت استاد دست‌ کم پنج مهار مهم دخسوس را نادیده گرفت و بعد از نخستین سیو علیرضا بیرانوند، او را بهترین بازیکن زمین دانست تا روشن شود گاهی بی‌منطقی می‌تواند هیچ مرزی نداشته باشد.

یک جنبه ناخوشایند این مدل گزارش‌ها، زیر پا گذاشته شدن «عدالت» است اما وقوع این اتفاق به‌ طور کلی در صداوسیمای ایران چندان عجیب و کم‌نظیر نیست. پیامد مخرب‌تر چنین پدیده‌ای اما، تشدید اختلاف‌های خطرناک قومیتی است. گزارشگر تبریزی طوری رفتار می‌کند که انگار تیم محبوب او با تیمی از اجانب و بیگانگان در نبرد است. این باور از تریبون رسمی استان به بدنه جامعه میزبان منتقل می‌شود و در نقطه مقابل کسانی هم که از بیرون این عملکرد را می‌بینند، آن را به‌ حساب همه اهالی تبریز می‌نویسند. در این شرایط ما چطور انتظار ترمیم اختلافات و بهبود فضا را داریم؟ به روایت فرصت‌طلبانه آقای گزارشگر از صحنه شوت امید عالیشاه به سکوها توجه کنید. او انگار که مچ دشمن متجاوز را گرفته باشد، نه‌تنها با بدبینی محض به موضوع نگاه می‌کند، بلکه حتی پای حواشی بازی هفته قبل پرسپولیس و تراکتورسازی را هم وسط می‌کشد و نتیجه می‌گیرد که آنجا هم پایتخت‌نشین‌ها مقصر بوده‌اند. این درست که رفتار عالیشاه ناپسند بود اما شاید می‌شد فرض کرد عصبانیت او به‌ خاطر نرسیدنش به توپ بعد از یک کورس طولانی در دقایق پایانی بازی بوده است. چنین صحنه‌ای ده‌ها بار در فوتبال اروپا تکرار شده؛ از جمله زمانی که لیونل مسی خوش‌اخلاق و بی‌حاشیه در ال‌کلاسیکو توپ را وسط سکوهای برنابئو فرستاد. آیا نمی‌شد راوی رسمی و ملی این اتفاق، کمی مهربانانه‌تر و صلح‌جویانه‌تر با این مسئله برخورد کند و آدم‌ها را بیش از این به جان هم نیندازد؟

واقعیت آن است که فوتبال در تبریز به شکل نامتعارفی «قومی» شده و بخش قابل توجهی از گناه این ماجرا هم متوجه رسانه‌های ورزشی این شهر است. به یاد داشته باشیم که بعد از قهرمانی پرسپولیس در لیگ شانزدهم، مجری و کارشناس شبکه سهند روی آنتن زنده تلویزیون صراحتا شجاع خلیل‌زاده و محسن بنگر را که آن زمان در تیم‌های دیگری بازی می‌کردند، به تبانی با سرخپوشان پایتخت متهم کردند و مورد حمایت مسئولان استانی هم قرار گرفتند. عجیب این که خلیل‌زاده بلافاصله بعد از حضور در پرسپولیس، در بازی با تراکتورسازی مرتکب اشتباهی مرگبار شد و یک گل به تیم تبریزی هدیه داد اما این بار کسی از احتمال تبانی حرفی نزد. نکته اینجاست که عادل فردوسی‌پور به‌ عنوان مهم‌ترین گزارشگر ایران، در تهران پای هندسه و فیزیک و پرسپکتیو و صنعت هوا و فضا را وسط می‌کشد تا ثابت کند گل تراکتور به پرسپولیس آفساید نبوده اما گزارشگر تبریز با بوق و شیپور به توهم تبعیض و مظلومیت ابدی و ازلی تیم‌های شهرش دامن می‌زد. شاید این مدل موضع‌گیری‌های سوپرافراطی از سوی مردان رسانه‌ای فوتبال تبریز باعث افزایش محبوبیت آنها نزد برخی هواداران متعصب بومی شود اما فراموش نکنیم اقتضای میهن‌دوستی و وطن‌پرستی، چیز دیگری است. ایران یک تن واحد است و این را بارها، از جنگ تحمیلی تا زلزله دلخراش ورزقان و کرمانشاه دیده‌ایم. هر که این قایق را سوراخ کند، همه را با هم غرق کرده است. الماس را با خروس‌قندی تاخت نزنید که این، بازی خطرناکی است.»

انتهای پیام

تعداد بازدید : 223

ثبت نظر

ارسال