انقلاب اسلامی، پدیدهای جدید و کاملاً متفاوت بود که به طور طبیعی عراق، کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی را نگران میکرد.
، پروفسورروحالله کارگر رمضانی در توضیح نظریه خود پیرامون جنگی تحمیلی، جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران را واکنش به تهدیدی ذکر کرده است که کشورهای عربی و بهویژه عراق از اصولگرایی و بنیادگرایی اسلامی به رهبری امام خمینی (در انقلاب ایران) احساس میکردند.
وی درباره انگیزههای عراق نوشته است که صدام حسین با توجه به ویژگیهای فردی و شخصی خود و معضل ژئوپلتیکی عراق، میخواست تا خلأ قدرت ناشی از سقوط رژیم شاه و شکلگیری روند جدید در خاورمیانه و خلیجفارس را بازسازی کند. چنان که، با افزایش قیمت نفت، عراق منابع مالی مورد نظر خود را برای تجاوز به ایران به دست آورد و در صورت پیروزی بر ایران میتوانست نقش مؤثری در جهت کنترل بر منابع نفتی منطقه ایفا کند و به ذخایری همانند عربستان دست یابد.
برابر این توضیح تحول حاصل از انقلاب اسلامی، عراق را با تهدیدات و فرصتهای جدیدی مواجه ساخت که، با توجه به شرایط منطقه و اوضاع بینالمللی، تمهیدات لازم برای جنگ علیه ایران را برای بهرهبرداری از فرصتها فراهم ساخت. رمضانی درباره شکلگیری تحلیل و اقدامات عراق نوشته است که تحلیل عراق از اقدامات نظامی علیه جمهوری اسلامی بر این اساس بود که بر اثر پیروزی انقلاب اسلامی، نیروهایی در ایران و کشورهای خاورمیانه آزاد شدهاند که برای رویارویی با هنجارهای محافظهکارانه و ارتجاعی منطقه از اعتماد به نفس لازم برخوردارند؛ طبیعی است که ادامه این روند به کاهش اعتبار رادیکالیسم عراق و نابودی هویت ناسیونالیسم عربی منجر میشد و اگر عراق جهتگیری ضدامپریالیستی و رادیکال اواسط دهه ۱۹۷۰ را نیز پیگیری میکرد انقلاب اسلامی تقویت بیشتری مییافت و در نتیجه، عراق به حاشیة سیستم تابع خاورمیانه سقوط میکرد.
نظریه پروفسور رمضانی بیشتر ناظر بر اهداف و تمایلات توسعهطلبانه عراق و پیامد رویارویی با فرصتهای جدیدی است که بر اثر تحولات حاصل از انقلاب اسلامی ایجاد شدند. اگر این برداشت صحیح باشد انقلاب اسلامی، پدیدهای جدید و کاملاً متفاوت بود که به طور طبیعی، عراق، کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی را نگران میکرد و موجب شد عراق با جاهطلبیهای برآمده از ماهیت نظام بعثی، مشکلات ژئوپلتیکی، شخصیت صدام و پیامدهای انقلاب در ایجاد خلأ قدرت، اهداف جدیدی را طراحی کند که منشأ وقوع جنگ شد. موضوع مهم در این نظریه که تا اندازهای مفهوم احساس تهدید عراق از انقلاب اسلامی را روشن میکند، این است که در واقع عراق از پیامدهای حاصل از انقلاب اسلامی، به معنای تضعیف و به حاشیه راندن رادیکالیسم عراق و هویت ناسیونالیسم عربی (و نه موجودیت رژیم حاکم بر عراق) ناخشنود بود و لذا برای مقابله با آن به رویارویی با ایران و انقلاب اسلامی مبادرت ورزید.
انتهای پیام
ثبت نظر