«اختیاریه» عنوان برنامهای محصول شبکه پنج سیماست که از چندماه پیش روی آنتن رفت. «اختیاریه اینروزها در قالب ویژهبرنامه افطار این شبکه به روی آنتن میرود.
تهیهکننده و مجری «اختیاریه»، آقای سیدمرتضی فاطمی است. فاطمی از سالها پیش در رسانههای مختلف فعال بوده و در حوزه تلویزیون چند برنامه و سریال ساخته است. به بهانه پخش ویژهبرنامه اختیاریه در ماه مبارک رمضان با سیدمرتضی فاطمی گفتوگویی با صبح نو انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
باتوجه به رویه جدید شبکه پنج، «اختیاریه» چگونه شکل گرفت؟
از طرف شبکه پنج سیما به من پیشنهادی ارائه شده بود که من آن را دوست نداشتم. آن ایده جزو دغدغهها و اولویتهای من برای کار نبود. در عین حال پیشنهاد دیگری به شبکه ارائه کردم. قبلاً برنامه «۱۸۰درجه» را ساخته و افق جدیدی را در رسانه ایجاد کرده بودیم. به نظرمان رسید میتوانیم همان مسیر را اینبار در یک گفتوگوی چهرهبهچهره داشته باشیم. این جنس از گفتوگو پیچیدگیهایی دارد و در بین برخی از مردم بهعنوان هاردتاک شناخته میشود. اصولاً در رسانه ما رفتن به سراغ این فرم از کار جواب نمیدهد. علتش، دلایل مختلفی مثل محدودیتهای سازمانی و فراسازمانی است؛ حتی به لحاظ فرهنگی-اجتماعی هم با جامعه ما آنچنان که باید همخوانی ندارد. در رسانه ما هرکس به روی پیشانی برنامهاش عنوان هاردتاک را چسبانده، بیش از چند قسمت دوام نیاورده است. با توجه این توضیحات به این تحلیل رسیدیم که هاردتاک نباشیم اما گفتوگوهایمان از جنسی متفاوت، پرسشگرانه، صریح و شفاف باشد.
پیشتولید برنامه چقدر زمان برد؟
حدود ۶ماه برای پیشتولید زمان گذاشتیم. راستش خیلی وقتها برای تولید یک فیلم و سریال این زمان پیشتولید درنظر گرفته نمیشود. در این چند ماه پژوهش انجام دادیم. تحلیل میکردیم که چه کسانی احتمالاً مهمان ما خواهند بود. وقتی پالایش اطلاعات انجام شد، پژوهش مهمانان احتمالی تمام شد. برای مثال پرواز همای را احتمال کمی میدادیم به برنامه بیاید اما با این حال کار پژوهش درباره او را انجام دادیم.
آیا «اختیاریه»، شباهتی با دیگر برنامههای گفتوگومحور مشهور شبکه پنج مثل «عبور شیشهای» و... دارد؟
خیر، اصلاً! به جرات میتوانم بگویم که برای طراحی و تولید «اختیاریه» هیچ برنامهای را برای الگوبرداری ندیدم؛ البته خاطرم هست که برنامههای آقای رضا رشیدپور آن موقع در شبکه پنج موفق بودند اما به نظر من «اختیاریه» هیچ شباهتی به آنها ندارد.
شما مهمانانی از حوزههای مختلف دعوت میکنید؛ سیاستمدار، بازیگر، خواننده و... ؛ با این تعدد میتوانید به یک هویت مشخص دست یابید؟
به هرحال مگر در روزنامهنگاری هم همین اتفاق نمیافتد؟ اکثر رسانهها به حوزههای مختلف سیاست، فرهنگ و... ورود میکنند، هرچند رسانههای تخصصی محدود در یک حوزه هم داریم. جنس برنامه ما طوری است که برای همه ذائقهها ساخته شده است. یک روحانی جذاب صرفاً برای یک قشر خاص از مردم جذاب نیست. هر چهرهای که مردم از آنها پرسشهایی داشته باشند را دعوت میکنیم، پس به نظرم این تعدد که گفتید نهتنها بد نیست، بلکه نکته جذاب برنامه است.
پس اولویت شما آدمهای جذابیاند که مخاطبان از آنها سوالاتی هم داشته باشند؟
باید دلیلی وجود داشته باشد که مخاطب او را دنبال کند. اگر اینطور نباشد، کلی آدم نخبه داریم که اگر هزار ساعت هم حرف بزنند، بازهم برای مخاطب جذاب نخواهد بود. شخصاً تجربه این جنس از برنامهها را کم نداشتهام.
از اتاق فکر برنامه میگویید؟
بله! البته اتاق فکر به این معنای مرسوم که یک میز کنفرانسی باشد و چندین نفر دورش بنشینند، نداریم! اما برای هر برنامه فکر میکنیم و پژوهش داریم. قبل از هر برنامه این مسائل را مرور میکنیم.
برنامهای که مثلاً مرحوم مشایخی در «اختیاریه» حاضر شدند، حواشی زیادی داشت. آیا در طراحی سؤالات علاقهمند به مواردی هستید که سروصدا کند؟
در مورد برنامه مذکور، بحث مربوط به مرحوم تختی جزو سؤالات ما نبود. مرحوم استاد مشایخی این موضوع را پیش کشیدند و من عامدانه اجازه دادم که ایشان حرفهایشان را بزنند؛ البته خودم هیچ واکنش سلبی یا ایجابی نسبت به موضوع نشان ندادم. این همان بخش بداهه برنامه ماست و ربطی به مسائل پژوهشی ندارد؛ یعنی مجری باید در لحظه تصمیم بگیرد که چه کند.
دکور برنامه از یک فضای شبیه به انبار الگوبرداری شده است؛ علتش چیست؟
بله! دلیلش این است که میخواهیم از انبار ذهن مهمان آن چیزهایی را که گرد و خاک گرفته، بیرون بکشیم. به هرحال هر فردی که در یک موضوعی، خاص و رسانهای است، حتماً چیزهای زیادی برای گفتن دارد که احتمالاً قبلاً بیان نکرده است.
فضا و چینش برنامههای افطار امسال تلویزیون دچار تغییراتی جدی شده است. در این شرایط برخی معتقدند که «اختیاریه» شباهت زیادی با «ماه عسل» دارد؛ نظرتان چیست؟
سوژهها و قصهها همیشه ثابتاند اما نوع پرداخت به آنها متفاوت است. برنامههای دیگری با مختصات ماه عسل هم ساخته شده است. راستش از مقایسه شدن با ماه عسل نه خوشحال میشوم و نه ناراحت. دلیلش این است که سوژههای ما شبیه به قصه آدمهاست؛ ماه عسل هم همین کار را میکرد. البته حتماً در فرم و پرداخت با ماه عسل تفاوتهای جدی داریم. ضمناً رویکردم به آدمها و قصهها متفاوت است. زیرلایه فکرم این است که اگر روایتی مطرح میشود، حتماً امید هم در آن وجود داشته باشد. به تعداد هر برنامهساز، احتمالاً روایتهای مختلفی هم میتواند وجود داشته باشد، پس احتمالاً با توجه به روایت قصه مردم در «اختیاریه»، میشود شباهتهایی با ماه عسل در آن پیدا کرد.
در برنامه ماه رمضان یک مهمان دومی هم دارید که معمولاً از افراد شناختهشده است. دلیل این رویکرد چیست؟ آیا همین منجر به سلبریتیزدگی نمیشود؟
سعی میکنیم مهمانی به برنامه بیاوریم که متناسب با موضوع باشد. کارکرد مهمان برای ما، صرف چهرهبودنش نیست؛ البته همین چهرهبودن در جاهایی کارکرد دارد. وقتی آقای مهران احمدی از برنامه رفتند، بلافاصله پیگیر مشکلات سوژههای برنامه شدند و مدام در تلاشاند. وقتی چهرهها به برنامه بیایند و سفیر «اختیاریه» بشوند، باعث میشود موج اجتماعی بهتری ایجاد شود.
در مواردی مثل خانم متین ستوده، این هدف به ضد خودش تبدیل نشد؟
خیر! اتفاقاً از نظر من خوب است که مخاطب جنس و عیار مختلفی از آدمها را روی آنتن ببیند. با این کار هم تضارب آراء شکل میگیرد و هم اینکه به مهمترین مؤلفه برنامهسازی یعنی سرگرمی متعهد خواهی بود. وقتی مخاطب در کنار برنامه سرگرم شود، حتماً برداشت خودش را هم از لابهلای مباحث خواهد داشت. این اصلاً ایراد ندارد. این رویه به زایش و رونق گرفتن برنامه در جذب مخاطب منجر خواهد شد.
آیا همین اتفاق شبیه به مورد خبرساز بنیامین بهادری نیست؟
ما سلبریتی دعوت نمیکنیم. ما از چهرههای شناختهشده برای حضور در «اختیاریه» دعوت میکنیم. نکته مهم دیگر این است که این چهرهها، کارشناس یا مجری برنامه نیستند. اینها برای مخاطب منبر نمیروند؛ بلکه به مهمان دل میدهند و با قصه آنها همراهی میکنند.
یکی از رسانهها، غلبه بر فضای احساسی در «اختیاریه» را پاشنه آشیل برنامه دانسته؛ موافقید؟
من این را قبول ندارم. آلفرد هیچکاک میگوید در تولید فیلم و سریال، کارگردان خدای پروژه است؛ اما در کار مستند، خود خدا کارگردان است. وقتی خدا کارگردانی میکند که ما بتوانیم یک فرزند را بعد از ۱۸سال به پدر معتادش برسانیم، طبیعی است که فضا احساسی خواهد بود و نباید توقع خنده داشت؛ البته شخصاً سعی میکنم مدیریت کنم که برنامه به سمت اشک و آه نرود اما وقتی پیش بیاید به عنوان یک انسان در یک موقعیت دراماتیک، قاعدتاً مجبورم صرفاً فضا را مدیریت کنم.
بین تهیهکنندگی فیلم و سریال و ساخت برنامه تلویزیونی، کدام برایتان اولویت دارد؟
این دو را از هم جدا نمیدانم. من کار رسانه را خیلی دوست دارم. هرجا که بشود پیامی را انتقال داد، سراغش میروم. شاید از طریق سینما، شاید سریال و ممکن است همین برنامهسازی باشد.
ثبت نظر