Fa En شنبه 3 آذر 1403 ساعت 10 و 33 دقیقه

«پیر پرنیان اندیش» کتابی برای شناخت بزرگترن غزلسرای زنده ایران

«پیر پرنیان اندیش» کتابی برای شناخت بزرگترن غزلسرای زنده ایران

«پیر پرنیان اندیش» کتابی است که بر اساس گفت‌وگویی با هوشنگ ابتهاج نوشته شده و مخاطب خود را به شناخت بیشتری از این شاعر می‌رساند.

یکشنبه 25 فروردین 1398 ساعت 9:58

«پیر پرنیان‌ اندیش» کتابی است که سال ۱۳۹۱ منتشر شد و هوشنگ ابتهاج در دهه نهم از عمر خود خاطراتش را در گفتگو با میلاد عظیمی و عاطفه طیه در آن عنوان کرد. این کتاب در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسید.

در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود درباره بسیاری از چهره‌های بنام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود می‌پردازد. او در این کتاب تائید می‌کند که آزادی‌اش از زندان بعد از نامه محمدحسین شهریار به آیت‌الله خامنه‌ای و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشته‌ها بر عرش الهی گریه می‌کنند» صورت گرفته است. ابتهاج یک سال بعد از زندان آزاد می‌شود

هوشنگ ابتهاج معروف به ه. الف. سایه. او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.

ابتهاج سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران، پس از کناره گیری داوود پیرنیا و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌های او توسط خوانندگان ترانه اجرا شده‌است.

سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره‌است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به شمار می‌رود.

سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با مردم همگام شد. مجموعهٔ «شبگیر» پاسخ‌گوی این اندیشهٔ تازهٔ اوست که در این رابطه اشعار اجتماعی باارزشی پدید می‌آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود.

پیر پرنیان اندیش حاصل زحمت میلاد عظیمی و عاطفه طیه است و در دو جلد حجیم، ما حصل گفتگویی طولانی با سایه را ثبت و مستند نموده است.

بخش‌هایی از این کتاب را در ادامه می‌خوانید:

تو ای پری کجایی…

شبی که آواز نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم

نشانه ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجایی؟

که رخ نمی‌نمایی؟

این اولین تصنیفیه که من ساختم. سال ۵۱ و ۵۲ بود.

همایون خرم یه آهنگ ساخت در همایون و برام با سازش زد.

خیلی آهنگ قشنگی بود.

همون موقع بهش گفتم من شعرشو می‌سازم.

اون اصلاً انتظار نداشت که من این حرفو بزنم. بعد هم ساختمش

 

شما چطور یه تصنیفو می‌نویسین؟ تو دلتون آواز می‌خونین؟ آهنگو می‌شنوین و همون لحظه می‌سازین؟ یا …

اولین کاری که می‌کنم اینه که آهنگو حفظ می‌کنم طوری که دیگه می‌تونم از اول تا آخرشو بخونم.

در نتیجه افاعیلشو می‌نویسم.

برام فرقی نمی‌کنه که مثلاً فَعَل بنویسم یا فع بنویسم یا مفاعلین بنویسم. بستگی داره که اون کلمه چه جایی رو می‌گیره

پایه‌ها رو بر این اساس می‌نویسم. مثلاً می‌نویسم:

فَعَل فَعَل مفاعیلن فَعَل فاعلاتن

 

استاد! این قید و بند‌های فنی و لفظی که شما برای ساختن تصنیف رعایت می‌کنین، به عاطفه‌ی کلام لطمه نمی‌زنه؟

نه. نمی‌ذارم این اتفاق بیفته.

گاهی پیش می‌‌آد که چندین لفظ رو می‌تونم انتخاب کنم. اما می‌گم این نمیشه، اونی که می‌خوام نیست.

اصل برای من عاطفه‌ی شعره. کلمه‌ای باید بیاد که اون چیزی که من می‌خوام بگمو با همه‌ی این قید و بندهایی که براتون گفتم، بتونه بیان کنه…

معامله و مدارا هم نمی‌کنم

گاهی خیلی راحت همه چی درست می‌شه و جور در میاد و گاهی هم می‌مونه… خوب بمونه… ولش می‌کنم!

یک ماه، دو ماه، یک سال بعد با یه حال دیگه می‌رم سراغش… تو غزل هم همین‌طوره.

تعداد بازدید : 222

ثبت نظر

ارسال