کتاب همهچیز فرومیپاشد، اثر چینوا اِچهبی و ترجمه کامروا ابراهیمی است. این کتاب یک رمان مدرن آفریقایی بر پایهی الگوهای کهن و از نخستین رمانهای آفریقایی است که تحسین منتقدان جهان را برانگیخته و شاهکار اچهبی محسوب میشود.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، کتاب همهچیز فرومیپاشد (Things fall apart) به بیش از پنجاه زبان ترجمه شده و بیش از هشت میلیون نسخه از آن در سراسر جهان بهفروش رسیده است. بیشتر داستان در روستای اوموفیا در کرانهی شرقی رود نیجر رخ میدهد و نزاع فرهنگ سنتی بومیان را با استعمارگران در سالهای پایانی قرن نوزدهم به تصویر میکشد.
چینوا اِچهبی نویسنده این کتاب (Chinua Achebe) در انگلستان بزرگ شده و به انگلیسی تحصیل و تدریس کرده است. اثر او زبانی فاخر دارد و سرشار از ضربالمثلهای فرهنگ شفاهی نیجریه است. چینوا اِچهبی برندهی جایزهی بینالمللی بوکر سال 2007 شده است. او بیشتر شهرتش را مدیون نخستین رمانش همه چیز فرومی پاشد است.
داستان نگاهی از درون به وضعیت یک نمونه از جوامع آفریقایی در هنگام ورود مبلغان مذهبی مسیحی و استعمارگران اروپایی به این مناطق است. این نمونه در بخشی از نیجریه (زادگاه نویسنده) واقع است. نویسنده در خلال روایت زندگی شخصیت اصلی داستان به بیان آداب و سنن و پیچیدگی های جامعه مورد نظر می پردازد و از این طریق رویکردهایی که به ساده و بدوی بودن این جوامع اشاره دارد را نقد می کند. در این کتاب خواننده با پیچیدگی های این جامعه و سنت های مثبت و جالب آن نظیر آداب احترام نسبت به مهمانان و خویشاوندان, دادگاه های سنتی مذهبی که به دعواهای مردم رسیدگی می کند, تصمیم گیری های جمعی پس از مشورت , هفته صلح و... و از طرف دیگر با جنبههای منفی این فرهنگ نظیر برخی عقاید خرافی مذهبی (قربانی ها , رها کردن دوقلوها در جنگل پس از تولد, نجس تلقی شدن برخی افراد جامعه, جایگاه پایین زنان در سلسله مراتب اجتماعی و...) آشنایی پیدا میکند.
"اوکنک و" مردی مورد احترام (در هر نه دهکده اموآفیا و حتی خارج از آن) و پایبند به سنت های بومی است و به زودی مراتب القاب قبیله را تا انتها خواهد پیمود. او مردی جنگجو است (در 18 سالگی پشت بزرگترین کشتی گیر منطقه را به خاک رسانده است و از این طریق برای دهکده افتخار آفرینی کرده است), خشن است اما عاطفه نیز دارد. در مقابل تغییر نرمش نشان نمی دهد و هرگونه نشانه نرمش را با برچسب "زنانه" پس می زند و لذا توازن درونی خود را از دست می دهد و ... در مقیاس بزرگتر ,جامعه نیز همینگونه است, بذر های تردید نسبت به برخی وجوه خرافی مذهب و سنت در اذهان برخی اشخاص داستان دیده می شود و حتی ظهور خارجی نیز دارد اما وقتی نسبت به تغییر در موارد خرافی و تبعیض آمیز و ... واکنشی نشان نمی دهد با ظهور اندیشه جدید (حتی به صورت نیم بند ) توازن درونی خود را از دست داده و از درون فرو می پاشد. میسیونرهایی که در داستان می بینیم دو گونه اند میانه رو و تندرو. شاید اگر کار دست میانه روها بود و تغییرات به آرامی صورت می پذیرفت وضعیت به گونه ای دیگر پیش می رفت ولی وقتی بذر کینه کاشته می شود همه چیز فرو می پاشد.
ثبت نظر