«هیچوقت ادعا نکردهام اگر به حرف من گوش بدهند همه چیز درست میشود؛ اما معتقدم باید برنامهریزی دقیق بر اساس هدفی مشخص وجود داشته باشد.»
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی در آستانه برگزاری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر میگوید: در دورههای گذشته کاری کردند که موسیقی نواحی مظلوم، مظلومتر شود. اگر میخواهند در قالب جشنواره، برای موسیقی نواحی کاری انجام بدهند بهتر بود جشنواره موسیقی فجر را از مرکز دور و در مناطق مختلف تقسیم میکردند به شکلی موسیقی اقوام مختلف در مناطق دیگر اجرا شود. اگر چنین کاری انجام میشد حمایت بیشتری صورت میگرفت.
او ادامه میدهد: جشنواره موسیقی فجر برای تهرانیها است. از طرفی مرکزیت سالنهای موسیقی در تهران، تالار وحدت است با این حال موسیقی نواحی را به سالنهای ناشناختهتر میبرند. خیلی راحت میتوانستند یک یا دو روز از جشنواره را در تالار وحدت به موسیقی نواحی اختصاص بدهند. به شما قول میدهم بلیتها هم خیلی خوب فروش میرفت.
جاوید میگوید: برخی از هنرمندان موسیقی نواحی ما درجههای هنری دارند و عدهای از آنها در جهان خوش درخشیدند؛ به مسؤولان بگویید میخواهند یک فرد بینالمللی را به جشنواره بیاورید، آیا او آنقدر ارزش ندارد که سالن بهتری به او بدهید؟ در اروپا بسیاری از هنرمندان نواحی را در سالنهای بزرگ جا میدهند.
این پژوهشگر موسیقی اقوام ادامه میدهد: کنسرت هنرمندان موسیقی نواحی به اندازه کنسرت یک ارکستر سمفونیک ارزشمند است. اینکه بلیتهای کنسرت نواحی را ارزان کنیم به بیراهه رفتهایم زیرا هنر را در نگاه عامه امروز ارزان کردهایم. ارزش هنر به پول نیست اما امروزه نگاه عامه این است اگر بلیتها ارزان باشد یعنی ارزش هنری پایین است.
او با این حال تاکید میکند: هیچوقت ادعا نکردهام اگر به حرف من گوش بدهند همه چیز درست میشود؛ اما معتقد هستم باید برنامهریزی دقیق بر اساس هدفی مشخص وجود داشته باشد.
این پژوهشگر موسیقی در ادامه میگوید: از تولیدات پژوهشگران استفاده و استقبال جدی نمیکنند؛ حتی خود دست اندر کاران هنر. در کشورهای خارجی از پژوهشگران استفاده و از این طریق جریان موسیقی یک کشور را عوض میکنند. اما ما چنین چیزی را نمیبینیم و همواره بیمهریها و نامهربانیها جای تقدیر را میگیرد.
او اضافه میکند: یک نگاه به تعداد پژوهشگران ما بیندازید؛ اما تهیهکنندگان به سمت پژوهشهای آنها نمیروند. کار موسیقی ایرانی را به جایی رساندهاند که جوان بیچاره میخواهد کار کند اما کار فراهم نیست و او سر از غذاخوریها و کافهها درمیآورد.
جاوید میگوید: با احترام به همه میگویم جای این افراد روی صحنه است. هنرمند بیچاره برای گذران یک زندگی چه کارهایی که انجام نمیدهد. من استعدادهای موسیقایی را میشناسم که در رستورانها میخوانند و مینوازند.
او با بیان اینکه رشتهها را در دانشگاه متورم کردهاند، اظهار میکند: رشته تحصیلی تولید کردهاند اما برای جوانهای فارغالتحصیل برنامهریزی دقیقی وجود نداشته است. زمانی که در خانه موسیقی بودم پیشنهادهایی دادم اما گوش شنوایی وجود ندارد. نبود بودجه کار به دست خیلی چیزها داد. واقعاً از بنیاد به یکسری کارها فکر نشده است. کسی که برای هنر تربیت شده بهتر است در جای خودش به کار گرفته شود؛ امیدوارم راهی پیدا کنند که موسیقیدان راننده تاکسی نشود.
این پژوهشگر موسیقی اضافه میکند: از راه دلسوزی به هنر ضربه زدهاند. حالا در این میان کتاب هم نوشته شود، چه فایدهای دارد؟ با اینها من وقتم را روی موسیقی آئینی گذاشتهام و پژوهشهایم را در این زمینه ارائه میکنم. امسال هم چند کتاب برای ارائه کردن دارم.
انتهای پیام
ثبت نظر