پرونده یازدهمین جشنواره تجسمی فجر با همه نوآوریها و کاستیها در روزهای آینده بسته میشود. جشنوارهای که به باور بسیار از کارشناسان و منتقدان هنوز هم جای کار دارد و باید برای رسیدن به جایگاهی مطلوب در میان هنرمندان و سایر جشنوارههای فجر، با نگاهی تازهتر و قدمهای مستحکمتر این مسیر را ادامه دهد.
جشنواره تجسمی فجر امسال در حالی یازدهمین دوره خود را پشت سر گذاشت که تلاش کرد با توجه به رویکردهای پژوهشی، پیشکسوتان را نیز در کنار خود داشته باشد. «چارسوی هنر» از جمله بخشهای جدید جشنواره امسال بود که با حضور ۵۵ گالری توانست ضمن توجه به مساله اقتصاد هنر، آثار هنرمندان پیشکسوت را نیز به نمایش بگذارد.
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگویی با ایسنا درباره این بخش جدید جشنواره یازدهم اظهار کرده است که «جشنواره تجسمی امسال فضای خیلی وسیعی در اختیار دارد و با توجه به اینکه از فضای گالری نیز در این جشنواره استفاده شده، فضای واسطهای برای عرضه حراج و فروش آثار هنرمندان پدید آمده است.»
با این وجود به نظر میرسد که جشنواره تجسمی فجر همچنان با یک نمایشگاه سراسری هنری با ویژگیهایی همچون فراگیری و پویایی بیشتر فاصله زیادی دارد. فاصلهای که قطعاً با حمایت مدیران مربوطه و تعامل میان هنرمندان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کاهش پیدا خواهد کرد.
در همین راستا، خبرنگاران ایسنا با برخی هنرمندان عرصه تجسمی گفتوگوهایی را انجام داده و نظرات آنها را درباره جایگاه این جشنواره در میان هنرمندان و همچنین سایر جشنوارههای فجر جویا شدهاند.
گفتمان را جایگزین مچگیری کنید!
امیر سقراطی، دبیر هنری یازدهمین جشنواره تجسمی فجر درباره میزان فراگیری این جشنواره در میان هنرمندان با تاکید بر اینکه اساساً هیچ جشنوارهای نباید فراگیر باشد، میگوید: در همه این سالها جشنواره تجسمی فجر جشنوارهای بوده که هنرمندان در آن ثبتنام میکنند و جای استادان خالی بوده است و اصلاً بدیهی است که بخشی از استادان این حوزه هیچوقت در جشنواره تجسمی فجر شرکت نمیکنند. ما نیز برای پوشش همین بخش بود که نمایشگاه «چارسوی هنر» را با حضور ۵۵ گالری برای نخستین بار به جشنواره تجسمی فجر اضافه کردیم. در واقع این بخش توانست آثار هنرمندان پیشکسوت را به جشنواره تجسمی فجر اضافه کند.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که برگزاری جشنواره تجسمی فجر به فضای هنری و هنرمندان کشور چه کمکی میکند، میگوید: اصلاً نمیدانم که آیا جزو وظایف یک جشنواره است که چنین کاری کند یا خیر! فکر میکنم مجموع رخدادهای فرهنگی جامعه است که میتواند چنین فضایی را به وجود بیاورد. اگر ما ۵۰ جشنواره کوچک داشته باشیم و همه آنها در رخدادی مثل جشنواره تجسمی فجر جمع شوند، آنگاه جشنواره میتواند به فضای هنری کشور کمک کند.
سقراطی معتقد است که ما همیشه در حیطه تجسمی از دولت طلبکار بودهایم، اما خودمان هیچگاه جلو نیامدهایم. ما باید خودمان به سمتی پیش برویم که در این حوزه کار انجام دهیم، اگر نه چنانچه فقط از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار داشته باشیم، هیچ نتیجهای نخواهیم گرفت. فکر میکنم با جایگزینی فضای گفتوگو و نقد به جای فضای پرخاشگری و مچگیری، جشنوارهها میتوانند رشد کنند.
فقط هنرپیشه را هنرمند میدانستند!
عباس مجیدی، رئیس انجمن مجسمهسازان ایران درباره جایگاه جشنواره تجسمی فجر در بین هنرمندان بر این باور است که زمانی انتظارات ما درباره موفقیت و کاربردی بودن جشنواره تجسمی فجر محقق میشود که فضا را باز بگذاریم و اجازه دهیم که هنرمند آزادانه بتواند ایدههای خود را پیاده کنند؛ در واقع جشنواره باید مقداری درباره قوانین و اصول خود کوتاه بیاید تا هنرمندان میل بیشتری برای حضور در جشنواره را داشته باشند.
مجیدی میگوید: با آغاز شکلگیری جشنوارهای به نام فجر، توجه خیلی کمی از طرف دولت نسبت به هنرهای تجسمی میشد؛ چراکه دولت هنر را تنها در سینما میدید آن هم نه با تاکید بر نویسنده و کارگردان بلکه تنها هنرپیشه برایش ملاک بود. ولی شاید آنچه که باعث شد هنرهای تجسمی در دورهای وارد جشنواره فجر شود و مقبولیت ایجاد کند به خاطر توجه بعضی از هنرمندان و انجمنها به این مسئله بود.
او همچنین درباره علت موفق نبودن منتخبان جشنواره تجسمی فجر در فضای خارج از جشنواره، بیان میکند: زمانی که ما وارد یک جشنواره میشویم باید نگاه جشنواره را در نظر بگیریم. چون هر جشنوارهای یک سیستمی دارد و آن سیستم یک تفکر دارد که حاکم است. زمانی که یک هنرمند وارد جشنوارهای میشود آن تفکر را پذیرفته و حالا خود را در محک آزمایش قرار داده است که آیا در آن سیستم فکری جایی دارد یا نه؟ درواقع هنرمند با این کار اثر خود را مورد آزمایش قرار میدهد و از طرف آن جشنواره خاص قضاوت میشود. پس لزوماً نمیتوان انتظار داشت که خارج از جشنواره نیز موفق واقع شود.
جشنواره تجسمی فجر با همین فرمان جلو برود
سپیده سحر، هنرمند نقاش بر این باور است که جشنواره تجسمی فجر در مسیر پیشرفت قرار دارد و اگر به همین مسیر ادامه دهد میتواند به جایگاه مناسبی در میان سایر جشنوارههای فجر دست پیدا کند.
این هنرمند که امسال برای نخستین بار در جشنواره تجسمی فجر شرکت کرده است، درباره جایگاه این جشنواره در میان هنرمندان عرصه تجسمی، معتقد است که فارغ از نگاهها و مسائل سیاسی، در میان جشنوارههای فجر فقط جایگاه هنرهای تجسمی کمی خالی مانده است و نمیدانم راهکار پیشرفت این جشنواره چه میتواند باشد.
سحر با بیان اینکه جشنواره تجسمی در سالهای اخیر مسیر رو به پیشرفتی را طی کرده است، تاکید میکند: جشنواره تجسمی در این سالها ویژگیهایی پیدا کرده که برای برخی هنرمندان جذاب است و به همین خاطر هم برای شرکت در آن ترغیب میشوند؛ به عنوان مثال یکی از کارهای مثبتی که امسال نسبت به سال گذشته، صورت گرفته است، شرکت و حضور گالریها در جشنواره تجسمی فجر است. اگر این جشنواره با همین روش به کار خود ادامه دهد، در میان سایر جشنوارههای فجر صاحب جایگاه مناسبی میشود. به طور کلی معتقدم که باید به جشنواره تجسمی به عنوان یک رویداد فرهنگی نگاه کرد که هنرمندان میتوانند ضمن ارائه آثارشان، از آثار دیگر هنرمندان نیز دیدن و از این جشنواره حمایت کنند.
معضلات جشنواره تجسمی فجر در جشنوارههای فیلم و موسیقی هم دیده میشود
مسعود زنده روح کرمانی، هنرمند عکاس معتقد است که برای بهبود وضعیت جشنواره تجسمی فجر قبل از هر چیزی باید رویکرد اصلی آن را تعیین کنیم و برایش هزینه کنیم. همچنین لازم است که ارتباط هنری خود را در سطح بینالمللی افزایش دهیم و رویکردهای آموزشی دانشگاهی را بهروز کنیم.
او میگوید که زیرساختهای تجسمی در ایران مشکل دارد؛ چه بسا اینکه مشکلات موجود در هنر تنها گریبانگیر حوزه تجسمی نیست و شامل همه حوزههای هنر در ایران میشود. معضلاتی که در جشنواره تجسمی فجر وجود دارد در جشنواره فیلم و یا حتی در موسیقی فجر نیز دیده میشود.
این هنرمند بر این باور است که مشکل جشنواره تجسمی فجر این است که از پایه طراحی درستی نداشته. اول از همه باید بدانیم که جشنواره تجسمی فجر یک مسابقه است یا یک رویداد فرهنگی؛ مشخص نشدن تکلیف جشنواره تجسمی فجر باعث میشود که چندان دستاورد خاصی نداشته باشد.
زندهروح همچنین علت معرفی نشدن منتخبان جشنواره تجسمی فجر را در خارج از جشنواره، مشکلات موجود در سطح جامعه میداند و بیان میداند که به طور کلی توجهی به هنر نمیشود پس نمیتوان انتظار داشت که این هنرمندان با این وضعیت به جای خاصی برسند.
جشنواره تجسمی فجر به رشد کاریکاتور کمک کرده است؟
جواد علیزاده، کاریکاتوریست و صاحب امتیاز و سردبیر مجله طنز و کاریکاتور معتقد است که باید بخش ویژهای برای کارتونهای انقلابی در جشنواره تجسمی فجر در نظر گرفته شود.
او میگوید: جشنواره تجسمی فجر چون اسم فجر را دارد باید به نوعی حال و هوای فجر و انقلاب را هم داشته باشد؛ بر همین اساس میتواند در بخشی مجزا به معرفی اهمیت کارتونهای ژورنالیستی انقلاب به نسل جوان بپردازد.
علیزاده خاطرنشان کرد: کاریکاتور ایران را میتوان به سه بخش کاریکاتور ژورنالیستی، کاریکاتور انتقادی که در رسانهها چاپ میشود و کاریکاتور جشنوارهای تقسیم کرد. ما در زمینه کارتون جشنوارهای پیشرفتهای زیادی کردهایم و مهمترین دلیل این موضوع هم این است که در مهمترین جشنوارههای خارجی اکثراً ایرانیها برنده هستند. تاکید جشنواره تجسمی فجر نیز بیشتر بر کارتون جشنوارهای است.
فضای جشنواره تجسمی فجر امسال بازتر بود
لیلا ویسمه، هنرمند نقاش نیز درباره درباره مشکلات جشنواره تجسمی فجر در طی یازده دوره برگزاری اظهار میکند: دلیل اینکه هنرمندان مطرح و دارای جایگاه، خیلی کم از جشنواره تجسمی فجر استقبال کردهاند این است که ما همیشه در جشنوارهها با فیلترها و محدودیتهای مختلف روبهرو بودهایم و این امر در نهایت منجر به حذف اغلب هنرمندان و اتفاقات خوب شده است.
ویسمه معتقد است که در عرصه تجسمی نمایشگاههای بزرگ بینالمللی و فضای آزاد نداریم. دلیل اینکه امسال از جشنواره تجسمی فجر استقبال شد این بود که هنرمندان فضا را باز دیدند و آن را به عنوان یک موقعیت تلقی کردند تا بتوانند کارهایشان را در کنار یکدیگر به نمایش بگذارند و یک اتفاق فرهنگی و هنری را به وجود بیاورند.
این هنرمند همچنین بر این باور است که برگزیدگان جشنواره تجسمی فجر به دلیل اعتبار لازم نداشتن جشنواره، نتوانستهاند با استفاده از عنوان منتخب شدنشان در این رویداد برای پیشرفت خود استفاده کنند.
او تاکید میکند که اغلب فعالیتهای فرهنگی و هنری دولتی فرمایشی بودهاند و یا اینکه با دلایل شخصی برگزار شدهاند، به همین دلیل اعتبار لازم را نداشتند. همچنین هیچ گاه در این جشنوارهها اجازه داده نشد که کاملاً حق به حقدار برسد.
جشنواره تجسمی فجر پختگی لازم را پیدا نکرده است
فرزاد فرجی، رئیس انجمن هنرمندان سفالگر ایران و داور بخش سرامیک در یازدهمین جشنواره تجسمی فجر معتقد است که «جشنواره تجسمی فجر هنوز نتوانسته همانند سایر جشنوارههای فجر، در حوزه سیاستگذاری هر چه بهتر برای برنامههای جدید و پیشبرد اهداف با پختگی بیشتر، به نتیجه مطلوب دست یابد.»
او در پاسخ به این پرسش که چرا جشنواره تجسمی فجر تاکنون نتوانسته توفیق جشنوارههای فجر دیگر را به دست آورد، میگوید: به طور کلی جشنواره تجسمی فجر با وجود اینکه که یازدهمین دوره خود را پشت سر میگذارد و با توجه به آزمون و خطاهایی که در سالهای نخست داشته است به لحاظ تجربهای، جشنواره نوپایی محسوب میشود. شاید بتوان گفت که جشنواره تجسمی فجر هنوز نتوانسته همانند سایر جشنوارههای فجر، در حوزه سیاستگذاری هر چه بهتر برای برنامههای جدید و پیشبرد اهداف با پختگی بیشتر، به نتیجه مطلوب دست یابد.
این هنرمند با تاکید بر لزوم برنامهریزی بهموقع برای برگزاری جشنواره تجسمی، اظهار کرد: به طور کلی یکی از موضوعاتی که بهتر است در جشنواره تجسمی فجر مورد توجه قرار بگیرد، برنامهریزی است. در واقع بهتر است دبیرخانه جشنواره پس از برگزاری برنامه هرساله و آسیبشناسی رویدادهای آن دوره، سریعاً برای جشنواره سال آینده برنامهریزی کند.
انتقاد از تمرکز جشنوارهها در پایتخت با صدای بلند
مهدی تمیزی، طراح، عکاس و کاریکاتور با اعتقاد بر لزوم توجه جشنوارههای هنرهای تجسمی از جمله جشنواره فجر به سایر استانهای ایران، میگوید: اساساً جشنوارههایی که در پایتخت برنامهریزی میشوند، خیلی برایشان اهمیت ندارد که در چهار گوشه ایران به هنرمندان و هنرهایشان چه میگذرد.
او بر این باور است که به طور کلی در حوزه هنرهای تجسمی یکسری جشنوارههایی در کشور وجود دارد که به جای اینکه ما را به سمت پیشرفت ببرند، به سمت جشنوارهزدگی میبرند و ما نیز دچار یک بیماری شدهایم که فقط برای این جشنوارهها کار کنیم، اما قاطبه جامعه و هنرمندان هیچوقت با این جشنوارهها رشد نمیکنند.
تمیزی که هماکنون مدیریت موزه هنرهای معاصر اصفهان را بر عهده دارد، با اشاره به نقش جشنواره تجسمی فجر در جامعه هنری کشور بر این باور است که بخش زیادی از جامعه اصلاً از زمان تحویل آثار جشنواره تجسمی فجر خبردار نمیشوند و بسیاری از جامعه هم اصلاً برای دیدن آثار مطلع نمیشوند و این نشان میدهد که صرفاً قرار است یک فرآیندی انجام شود. در واقع اینچنین است که در هر دورهای از دورههای ریاست جمهوری هر کسی با نقشه راهی میآید این کار را انجام میدهد و تمامش میکند.
این هنرمند در انتقاد به تمرکز جشنوارهها در پایتخت، خاطرنشان میکند که بسیاری از هنرمندان نامدار و برنامهریزان و مدیران فرهنگی پایتخت ایران تصور میکنند که همه چیز در تهران خلاصه میشود. دلم میخواهد با صدای بلند به آنها بگویم که ایران از تهران بزرگتر است. اساساً جشنوارههایی که در پایتخت برنامهریزی میشوند، خیلی برایشان اهمیت ندارد که در چهار گوشه ایران به هنرمندان و هنرهایشان چه میگذرد. بسیاری از کارهایی که دوستان پایتختنشین انجام میدهند به نام ایران و کام تهران است.
مکان مشخصی را به جشنواره تجسمی فجر اختصاص دهید
کامبیز درمبخش، طراح و کاریکاتوریست پیشکسوت نیز معتقد است که جشنواره تجسمی فجر نیاز به مکان مشخصی دارد تا بتواند تمام آثار هنرمندان شرکتکننده را نمایش بگذارد.
او که داوری بخش کارتون و کاریکاتور را در یازدهمین جشنواره تجسمی فجر بر عهده دارد، در بررسی این رویداد فرهنگی، با بیان اینکه «هر سال تجربیاتی به این جشنواره اضافه میشود»، اظهار میکند: به عنوان مثال در دورههای گذشته داوران در هر رشتهای باید نظر میدادند، اما امسال هر داوری باید در رشته تخصصی خود اظهار نظر کند. پیشتر شرایط اینگونه بود که اگر داوری در حوزه خوشنویسی تخصص دارد، درباره ویدئوآرت نیز اظهار نظر میکرد که طبیعتاً کار چندان شایستهای نبود.
این کاریکاتوریست در پاسخ به این پرسش که برای رسیدن به یک جشنواره تجسمی فجر استاندارد چه مسیری را در پیش داریم، میگوید: مسیر طولانی و سخت است؛ اولین مساله این است که پول کافی برای این کار وجود ندارد و همیشه با کسری بودجه مواجه بودهایم. دومین مساله این است که جای مشخصی برای برگزاری جشنواره تجسمی فجر وجود ندارد.
این کاریکاتوریست همچنین درباره تأثیر برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر بر فعالیت حرفهای هنرمندان این عرصه، گفت: برخی هنرمندان ایرانی معمولاً دنبال بهانهای میگردند و خودشان خیلی کار نمیکنند و این خیلی بد است. به نظرم کسی که منتظر جریانها و رویدادهای هنری میماند، اصلاً هنرمند نیست. به طور کلی وجود این جشنوارهها از این نظر خوب است که به یک نحوی هنرمندان را به میدان میکشد، اما در عین حال باز هم مشکلات بسیار زیادی وجود دارد که به زودی برطرف نمیشود و باید روی آنها تمرکز کرد و وقت گذاشت.
تشابه توجه به هنرمندان در جشنوارهها و رزمندگان در عملیاتها
ساعد نیکذات، هنرمند عکاس میگوید که جشنواره تجسمی فجر یک پروژه اداری است که توسط تعدادی کارمند برگزار میشود.
او وضعیت هنرمندان در جشنوارهها را با رزمندگان مقایسه میکند و میگوید: در طول سال و یا حتی در طول عمر یک هنرمند به او توجه نمیشود و هیچ امکاناتی در اختیار آنها قرار داده نمیشود، ولی توقع دارند که در جشنوارههایی مثل تجسمی فجر هنرمندان تراز اول شرکت داشته باشند.
نیکذات بیان میکند که تکنولوژی باعث شده که هنرمندان با جشنوارهها و نمایشگاههای خارجی ارتباط داشته باشند و خود را تنها به یک جشنواره مشخص همانند فجر محدود نکنند.
این عکاس همچنین درباره دلیل موفق نبودن منتخبان جشنواره تجسمی فجر در خارج از فضای جشنواره میگوید که وظیفه جشنواره این نیست که از شرکتکنندههای خود حمایت کند چراکه در هیچ جای دنیا این گونه نیست و برای این کار سازمانهای خاصی وجود دارد. جشنواره تنها بر اساس یک آئیننامه فستیوالی را برگزار میکند و هر کسی هم که در جشنواره شرکت میکند باید شرایط آن را قبول کرده باشد.
انتهای پیام
ثبت نظر