نمایش عروسکی سیمین و فرزان که اولینبار در جشنواره نمایش عروسکی سال گذشته دیده شد، این روزها در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر برای عموم اجرا میشود. شیوه اجرایی این نمایش با عروسکهای کاغذی و در قالب مینیاتور ایرانی است که داستانی حماسی و عاشقانه را روایت میکند. اجرای آثارعروسکی ویژه بزرگسال را کمتر در تئاترشهر و حتی در دیگر تماشاخانههای تئاتر تهران میتوان دید از اینرو اجرای بهاری این نمایش در مجموعه تئاتر حرفهای کشور را باید اتفاقی خجسته قلمداد کرد.
نمایش عروسکی بواسطه هزینه بالایی که برای تولیدکننده آن در پی دارد و همچنین زمان بیشتری که برای آمادهسازی آن مورد نیاز است، از دیگرسو بهدلیل شناخت اندکی که مخاطبان تئاتر از شیوههای متنوع عروسکهای نمایشی دارند در طول سالهای گذشته همواره با بیمهریهایی روبهرو بوده که شاید پرداختن به آن و گپ و گفت با کارگردان اثر نمایشی بتواند بر دامنه شناخت مخاطبان افزوده و از کم توجهیها بکاهد.
فهیمه عابدینی کارگردان این اثر نمایشی را که گذشته از طراحی و ساخت عروسک، دستی نیز در آموزش و نویسندگی دارد در پایان اجرای نمایشاش دیدیم و درباره علایقاش به تئاتر روایی و عروسکهای نمایشی پرسیدیم.
چرا بین همه شیوههای عروسکی، تئاتر کاغذی را انتخاب کردید و آیا تجربیات دیگری هم در این زمینه داشتهاید؟
شاید به علاقه من به تصویرسازی برمیگردد. فکر میکنم، عروسکهای کاغذی میتوانند تصویرهای درآمده از کتابها و تصویرسازیهای دیگر باشند. همیشه دوست دارم که کتابهای تصویرسازی شده را بخوانم و تصویرها را از آن جدا و داستان آن کتاب را به این ترتیب بیان کنم. دلیل دیگرش این بود که داستانی را روایت میکنیم که کاراکترهای زیادی داشت و عروسکهای کاغذی برای این نوع داستان خیلی مناسب بود. برای اینکه کاراکترهای مختلف بتوانیم بسازیم بر اساس تصویرسازیهای کتابهای چاپ سنگی پیش رفتیم. طراحان عروسکها و دکور سایزهای مختلف یک عروسک را ساختند. این نکته جذابیتی دیگر را هم بهکار میافزاید که مخاطب عروسک را بسته به پرسپکتیو صحنهها در اندازههای مختلف میبیند.
در این زمینه بهعنوان کارگردان تجربه دیگری نداشتم اما بهعنوان عروسکگردان در دو کار با عروسکهای کاغذی کار کرده بودم. یکی از آنها عروسکهای خیلی مختصر و ساده و بدون مفصلبندی داشت. اینکه بتوانی با یک عروسک ساده و کاغذ، داستانی را روایت کنی خیلی جذاب است. بچهها هم از این شیوه استقبال زیادی میکردند و حتی تشویق میشدند که بعداً عروسکهای کاغذی خودشان را بسازند و با آن نمایش بدهند. برای یک اثر تلویزیونی هم عروسکهایی با شیوه کاغذی ساختهام.
نقش قصهها و داستانها را هنوز هم تأثیرگذار میدانید؟
بله و خودم هنوز خیلی دوست دارم که داستان بشنوم. قدیمها رسم بود که شبها مینشستند دور هم و داستان تعریف میکردند. من هنوز این شیوه داستانگویی را دوست دارم و مشتاق شنیدن دوباره همه آن داستانهای قدیمی هستم. این روزها مردم کمتر آن داستانها را به یاد میآورند. بسیاری از این افسانهها و داستانها بین ملل مختلف مشترک هستند و من خیلی دوست دارم که داستانهای ایرانی که متعلق به سرزمین خود ماست را هنوز بشنوم.
جذابیت این شیوه داستانگویی در این است که هرکس، داستان واحد را به شکل متفاوتی تعریف میکند.
انگار هر فرد نکتههای جدیدی را از داستان بیرون میکشد و بیان میکند. شنونده هر بار که داستانی را میشنود برداشت متفاوتی را از داستانگو دریافت میکند و این باعث میشود که مخاطب نکات متفاوتی را نسبت به یک داستان دریابد و خودش به درک متفاوتی از آن برسد. باور کنید که هنوز امکان دارد یک سری از سؤالهای زندگی را در افسانهها و داستانها جواب داد.
این نمایش برای چه گروه سنی تولید شده و آیا برای تئاتر عروسکی سن خاصی را میتوان در نظر گرفت؟
نمایش ما برای تماشاگر بزرگسال طراحی شده بخصوص با این نوع عروسک، عروسکهای کاغذی و دوبعدی، اما در اجرای نمایش دیدیم که کودکانی که همراه خانوادهها برای دیدن کار آمدهاند خیلی آن را دوست داشتند و با کار ارتباط خوبی میگیرند. به نظرم تماشاگر پنج سال به بالا از آن لذت میبرد. اما نمیگویم نمایش ما کار کودک است چون وقتی میخواهیم نمایشی را برای کودکان کار کنیم باید یک سری چیزها را برای بچه در نظر بگیریم. اینکه عروسک برای بچه جذاب باشد، اینکه زبان نمایش برایش قابل درک باشد، نکته آموزشی داشته باشد، جنبه تفریحی داشته باشد و در نهایت چیزی به او بیفزاید. در پاسخ به بخش دوم سؤال شما باید بگویم تئاتر عروسکی از دیگر انواع تئاتر جدا نیست و باید محدوده سنی مشخصی داشته باشد. ممکن است تماشاگر کودک همان پنج دقیقه اول از یک کار خسته بشود و بخواهد سالن را ترک کند ولی همان کار برای بزرگسال جذاب است و مفاهیمی در آن وجود دارد که بزرگسال دنبال میکند. با این حال شاید بشود محدوده بزرگی از تئاتر عروسکی را نیز درنظر گرفت که برای کودکان هم جذاب است در حالی که برای بزرگسال طراحی شده است.
شگفتیسازی تئاتر عروسکی را حاصل چه عناصری میدانید؟
عناصر شگفتی ساز تئاتر عروسکی اول از همه خود عروسک است. طراحی و ساخته شدناش پیش از آنکه وارد صحنه بشود باید به لحاظ زیبایی شناسی جذاب باشد.دومین ویژگی، جانبخشی به عروسک در صحنه است. خودمان خیلی این را تجربه کردهایم که وقتی عروسکی به زیبایی حرکت میکند و جان دارد شگفت زده میشویم. ارتباط عروسک گردان با عروسک خیلی مهم است. بارها دیدهایم عروسکگردانی روی صحنه طوری عروسک را در دست دارد که هر چیز دیگری میتواند باشد جز شیئی که باید جان داشته باشد. بدون دلیل تکانش میدهد، نمیداند نگاهش کجاست، کنترل ندارد و خودش بیشتر دیده میشود تا عروسک.
البته نمیگویم که عروسکگردان نباید دیده شود بلکه نکته همان ارتباط عروسکگردان با عروسک است. اینکه چه جایی عروسک مهم است و چه جایی عروسک گردان قابل تشخیص باشد. در کارهای جذاب عروسکی این تفکیک به خوبی لحاظ میشود. اگر این سه عنصر به دقت رعایت شوند که عناصر شگفتی ساز تئاتر عروسکیاند از کار لذت میبریم. البته قالب اجرایی و متن هم تأثیر خود را دارند.
از تئاتر روایی و قصهگویی در تئاتر بگویید. چقدر بر بازسازی لحظات به وسیله بازیسازان تأکید داشته اید؟
تئاتر روایی یکی از تئاترهای مورد علاقه من است. اینکه بشود این کار را با عروسک انجام داد برایم مهم است. تئاتر روایی عروسکی را به شیوههای دیگر ترجیح میدهم. این تجربه را با بچهها داشته ام. وقتی میخواستم چیزی تعریف کنم با اشیا و وسایل ریز و درشت سادهای که در دسترس بود شخصیتهای ماجرا را درست کرده و با آنها قصه را تعریف میکردم. بچهها در لحظهای که عروسکها وسط میآمدند دیگر به من بهعنوان قصهگو نگاه نمیکردند و این برایم خیلی جالب بود. برای خودم هم تئاترهای جذاب عروسکی که قصه گو داشتند خیلی جذاب بود.
تئاترهای یک نفره بسیاری دیدهام که عروسکگردان از اول تا آخر داستان را با عروسکهای مختلف و صداسازیهای متنوع تعریف میکند. همین تأثیر تشویقم کرد که این شیوه را تجربه کنم و با جذابیتی که برایم دارد آن را ادامه بدهم. شکل اجرا و تکنیکهایی که هر عروسکگردان و کارگردان برای این نوع نمایش بهکار میگیرد برایم دیدنی است.
ما بهعنوان بازیساز سعی کردهایم سکوتها را کوتاه کنیم. بهصورت سؤال و جواب تماشاگر را درگیر کنیم، از عروسکها به راوی تغییر بدهیم و بین راوی و عروسک رفت و برگشت داشته باشیم تا تماشاگر را با کار همراه کنیم. امیدوارم که موفق بوده باشیم.
اگر موسیقی زنده در این کار نبود از تأثیرگذاری آن کاسته میشد؟ دلایل استفاده از موسیقی زنده را بگویید.
بله اگر موسیقی زنده را بخواهیم از کار حذف کنیم بخشی از جذابیت کار کم میشود. ما مردمی هستیم که موسیقی را دوست داریم، بخصوص موسیقی ایرانی. وقتی صدای ساز را میشنویم و نوازنده را بهصورت زنده میبینیم تأثیر خوبی روی ما میگذارد. بخصوص که این کار بر اساس ردیف آوازی نوشته شده است. وقتی داشتم این متن را مینوشتم از شعرهایی که در ردیف آوازی استاد محمود کریمی بود استفاده کردم. کلاً اعتقاد دارم هر چیزی که در لحظه بر صحنه ببینیم و بشنویم تأثیرگذاری بیشتری نسبت به صداهای پلیبک و تصاویر از قبل ضبط شده دارد.
ما نوازندهها را در کادر صحنه جا دادیم، زیرا آنها جزئی از سازه صحنه هستند. ترکیببندی صحنه از مینیاتورها گرفته شده و نوازندهها در این مینیاتور جایگاه مهم و اصلی دارند. این طراحی را مدیون استادانی هستم که در طول شکلگیری نمایش به ما پیشنهاد دادند که این کار را انجام بدهیم که تأثیر خوبی در کار داشته است.
از زمان اجرا در جشنواره تاکنون چه تغییراتی در نمایش ایجاد شده و چرا؟
تغییرات خاصی که بخواهم از آن یاد کنم نه نداشتهایم. ولی طبیعی است که آن زمان برای رسیدن به جشنواره و فرصت اندک برای آمادهسازی و اجرا در فشردگی اجراهایی که پشت سر هم روی صحنه میروند، فرصت ریزهکاری و روتوش در جشنواره نداشته باشیم. ما بعد از جشنواره سعی کردهایم ریزهکاریهایی اضافه و جزئیات را بیشتر کنیم. سعی کردیم جذابیت تصویرسازیهای چاپ سنگی را بالا ببریم و مقداری هم نکات مبهمی که در داستان وجود داشت را پر رنگتر کردیم.
ثبت نظر