زینب تبریزی مستندی ۷۴ دقیقهای با موضوع سرطان پستان ساخته است که سر و شکلی تجربهگرایانه دارد. امید، زندگی، مرگ و مبارزه با سرطان از مفاهیم کلیدی این فیلم مستند است.
این مستند روایتگر زندگی دو زن به نامهای مهناز و جمیله است که هر دو با سرطان پستان مبارزه کردند؛ یکی از کاراکترها از دنیا رفته و کاراکتر دیگر بهبود یافته است. اساس این مستند روایت زندگی زنی است که با سرطان پستان دستوپنجه نرم کرده. در واقع مهناز، کاراکتری که از دنیا رفته راوی اصلی قصه است و روح او در بستر قصه با زن دیگری که با سرطان مبارزه میکند روبهرو میشود. به سراغ زینب تبریزی رفتیم و با او درباره فیلم جدیدش و جشنواره فیلم فجر گفتوگو کردیم.
بزرگترین چالش شما برای ساخت این مستند چه بود؟
موضوع فیلم مستند «تمام چیزهایی که جایشان خالیست» به من پیشنهاد شد. در ابتدا نظر جالبی نداشتم. ولی هرچه گذشت بیشتر به داستان علاقه پیدا کردم. به این نتیجه رسیدم که این فیلمنامه میتواند سینمایی باشد و کارکرد اجتماعی داشته باشد. وقتی میگویند که موضوع یک فیلم بیماری است خیلیها فکر میکنند که با مستندی گفتوگومحور مواجه هستند. دکتری نشسته و با بیمارهایش صحبت میکند. تصور بسیاری بر این است که با فیلمی آموزشی مواجه خواهند شد. تلاش اصلی من این بود که رویکرد جدیدی نسبت به این موضوع را اجرا کنم.
قصهگویی و جذب مخاطب برایم مهم بود، به گونهای که مخاطب باید بنشیند و فیلمی تلخ را نگاه کند و در پایان پیامی را هم دریافت کند. چالش دیگرم مربوط به تامین سرمایه میشد. به کمپانی «حامی جو» رجوع کردم و توانستیم ۶۰۰ حامی پیدا کنیم. آنها بخشی از سرمایه فیلم را تامین کردند. فیلم بسیار پرهزینه بود. مانند یک فیلم سینمایی داستانی با این فیلم برخورد کردیم. برای تجربه کردن باید هزینه پرداخت کنید.
اکران فیلمهای مستند بهشدت چالشی شده است. سازوکار اکران و چرخه اقتصادی این هنر پرمخاطب دچار تلاطم شدید شده است. البته گروه «هنر و تجربه» در این زمینه کمک میکند و حتی یکی از فیلمهای شما را روی پرده برد. این وضعیت را چگونه میبینید؟
باید فرهنگسازی کنیم تا عرضه و تقاضا شکل درستی به خود بگیرد. گروه «هنر و تجربه» تلاش میکند مانند سینماتکهای معتبر دنیا نمایش داده شود. هرگاه این گروه سینمایی درست برنامهریزی کرد، فیلمهایش هم با استقبال روبهرو شدند. فیلمها مخاطب خودشان را پیدا میکنند. برخی از فیلمها در «هنر و تجربه» اکران با برنامه و مداوم به دست میآورند بنابراین مخاطب خوبی هم دارند. تکوتوک چنین وضعیتی شکل میگیرد.
فیلمسازان هم خوشحال میشوند که یک اکران کوچکی دارند. نقدهای فراوانی به وضعیت اکران «هنر و تجربه» شده است. با این حال این گروه نوپا است و باید به آنها فرصت دارد. بودنش از نبودنش بهتر است. فیلمهای کوتاه و مستند در این گروه اکران میشوند. بسیار کم پیش آمده است که برخی فیلمهای مستند وارد چرخه اکران بدنه سینما شدهاند. موسسات فراوانی در حال پخش فیلم مستند هستند. نمایش فیلمهای مستند به شکل رایگان انجام میشود و صدمه سنگینی به ما زده است. نمیدانم چرا اینگونه جا افتاده است؟! وقتی امکان دارد از فیلمی درآمد داشت چرا باید رایگان نمایش داده شود.
شبکه مستند را چطور میبینید؟
تا حالا با این شبکه کار نکردم. این شبکه هم سفارش میدهد و هم فیلم میخرد. توجه داشته باشید که اگر میخواهید فیلم شما در این شبکه پخش شود باید یکسری مسائل را رعایت کنید. اگر فیلمی میسازید که پایه سینمایی دارد، باید قید تلویزیون را بزنید. شما تلاش میکنید تا آنجا که بتوانید سانسور را کم کنید ولی در تلویزیون فضا جور دیگری است. شما دو نوع مستند دارید؛ یکی تلویزیونی و دیگری جشنوارهای.
فیلم «تمام چیزهایی که جایشان خالیست» در جشنواره سیوهفتم ملی فجر هم حضور دارد. مردم هم استقبال بینظیری از جشنواره داشتند. حتی بازارسیاه بلیت راه افتاده است. وضعیت جشنواره را چگونه میبینید و چه درخواستی از مسئولان دارید؟
پنج مستندساز حاضر در جشنواره فیلم فجر یک بیانیه صادر کردیم. ما از همه گروههای مخاطب این جشنواره درخواست کردیم که فیلمهای مستند را تماشا کنند. آنها تصور نکنند که فیلم مستند دیدنی نیست! ما برای مردم فیلم میسازیم. میخواهیم روی آنها اثر بگذاریم. زینب تبریزی دوست دارد که زنان و مردان فیلمهایش را نگاه کنند و تلنگری به آنها بخورد. تمام تلاشم را کردم تا قصه بگویم. مردم میتوانند قضاوت کنند که سطح فیلمهای داستانی و فیلمهای مستند چگونه است. جالب است بدانید که پرفروشترین فیلم «هنر و تجربه» هم فیلمی مستند است. مردم هم میگویند این اثر میتواند در سینمای بدنه هم اکران داشته باشد. مردم بهترین قاضی هستند.
به نظرم یکی از دلایلی که تلاش میکنند فیلم مستند دیده نشود و در جشنواره فجر حضور پر رنگی نداشته باشد برای این است که فکر میکنند سینمای مستند شاید بهتر از سینمای داستانی است. آنها هزینه سنگینی برای سینمای داستانی بدنه میکنند؛ کلی سلبریتی هم تولید کردهاند ولی اگر آثارشان در کنار فیلمهای درست و حسابی قرار بگیرد، میترسند. سینمای مستند آنچنان پیشرفت کرده است که کلی جایزه جهانی گرفته است. آماری که خودشان میدهند توضیح میدهد که بیش از ۸۵ درصد جوایز سینمای ایران در عرصه جهانی برای فیلمهای مستند است. شاید مدیران سینمایی میخواهند فیلمهای مستند دیده نشوند! آنها قطعا ترس دارند.
سیدحسین رسولی
ثبت نظر