تلاشی برای پاسخگویی این پرسش مجازی که «از کی بازیگرای ما فهمیدند با رفتارهای عجیبوغریب میشه مخ ملت رو زد و ستاره شد؟»
در چهلوهشت ساعت اخیر فیلمی از خواستگاری در زیر آب که بازیگر نهچندان شناختهشده یکی از سریالهای تلویزیونی در صفحه اینستاگرامش قرار داده بود، در فضای مجازی دستبهدست چرخیده و خیلی زود ترند شد. ویدیویی که یکبار دیگر این بحث را پیش آورد که چهرههای نهچندان مطرح برای اینکه در سلک سلبریتی (حتی نیمچه سلبریتی) درآیند، تا کجا و تا چه حد و اندازهای میتوانند پیش بروند...
ماجرا چیست؟
داستان از یک خواستگاری نامتعارف آغاز شد. آغازگر داستان هم کسی نبود جز خود شیوا طاهری؛ که خیلی زود رسانهها آن را «خواستگاری لاکچری از خانم بازیگر در زیر آبها» نام نهادند.داستان از این قرار بود که شیوا طاهری ویدیویی که در نگاه اول سروشکلی شبیه راز بقاهای تلویزیون در سالهای قدیم داشت، در پیج شخصیاش گذاشت. نکته جالب این ویدیو اما کپشنی بود که این بازیگر تازهکار در کنار ویدیو گذاشت که خبر از خواستگاری داشت: «بیا جانم... به زندگی من خوش آمدی»؛ که خیلی زود و در اندک زمانی دستمایه شوخیها و هجوهای بیشماری در فضای مجازی شد...ماجرا در نوع خود واجد چنان ارزش و اهمیتی نبود که بتواند یکی از بحثهای رسانهای روزهای اخیر را بهوجود آورد. اما پیوند اتفاقی از این دست با سرفصلی چون «رفتارهای عجیب سلبریتیها برای چهرهشدن و توی چشم آمدن» آن را بدل کرد به یکی از موضوعات ترندشده روزهای اخیر.
شیوا کیست؟
شیوا طاهری سابقه چندان پروپیمانی ندارد، اما با وجود این یکی از چهرههای شناختهشده فضای مجازی است که مخاطبان بیشماری پیج اینستاگرامی او را دنبال میکنند.پیگیری کارنامه هنری شیوا طاهری جز نقش دنیا در سریال گذر از رنجها ما را به جایی نمیرساند. دیگر عبارت اینکه اگر نام این بازیگر را گوگل کنی یا در هر کدام از موتورهای جستوجو دنبال نام شیوا طاهری باشی، نتایجی که عایدت میشود یا همین سریال گذر از رنجهاست یا یکی از چند حاشیه بزرگی که این بازیگر سیساله موجب و موجد آن بوده.
البته اگر مدلینگ غیررسمی را بهعنوان جزیی از کارنامه هنری او محسوب نکنیم که با توجه به قواعد ارشاد طبیعی نیز هست. اینها یعنی که برای خانم طاهری این حواشی همه و همه در کنار هم کارنامه کمرنگ او را پوشانده و نام بازیگری با تنها یک کار در کارنامهاش را بدل کردهاند به یکی از پرتکرارترین نامها بهخصوص در فضای مجازی. از اینرو هم هست که انتشار تصاویر خواستگاری او واکنشهای تندوتیز زیادی را باعث شد، بسیار بیشتر از پتانسیل واقعی تصاویر و رخدادهایی از این دست...
واکنشها
انتشار گسترده فیلم خواستگاری از شیوا طاهری واکنشهای بسیاری بههمراه داشت. بسیار بسیار بیشتر از انتشار عکسهای مدلینگاش؛ اما اینبار تقریبا تمام کاربرانی که در فضای مجازی به ویدیوی منتشرشده واکنش نشان داده بودند، بهشکل طعنهآمیزی مخالف این رویه بودند. کاربری در واکنش به این خواستگاری زیرآبی لاکچری نوشت: «در حالیکه بسیاری از مردم شریف کشور برای تامین مایحتاج اولیه زندگی خود با انواع سختیها و رنجها مواجه هستند، این بازیگر، ویدیویی از خواستگاری لاکچریاش رو به رخ میکشه.»
کاربر دیگری نوشت: «فیلم از مراسم خواستگاری زیر آبشون منتشر میکنن که مثلا بگن خیلی هالیوودی هستیم!» کاربر دیگری هم نوشت: «این سلبریتیهایی که خبر از درد مردم ندارن چطور توی صفحات مجازیشون برای مردم جامعه نسخه میپیچن و از مشکلات اقتصادی میگن.»واکنشها البته همه همسویه انتقاد از طاهری را نداشتند: «از کی ایرانیها بینشون اینهمه فاصله طبقاتی پیدا شد؟ یکی به نون شبش محتاج و یکی فکر خواستگاری زیر آب!» یا: «از کی بازیگرای ما فهمیدن که با رفتارهای عجیبوغریب میشه مخ ملت رو زد و ستاره شد؟» که این یکی خود آغاز سرفصلی جدید بود...
مخزنی به سبک ستارگان!
راستی؛ واقعا از کی بازیگرای ما فهمیدن که با رفتارهای عجیبوغریب میشه مخ ملت رو زد؟ پرسشی که شاید نتوان پاسخ سرراستی بهش داد؛ اما مرور نمونه رفتارهای بازیگران میتواند سرنخهایی در اختیارمان قرار دهد...
ماجراهای خانم شقایق دلشاد هنوز فراموشمان نشده. بازیگری (واقعا؟) که ویدیویی را در کنار چند بادیگارد عضلهای در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده و با فخرفروشی آشکاری که یعنی «ببینید و دلتان بسوزد که من اینها را دارم و شما ندارید» از بادیگاردها و بنزش رونمایی کرده و عبارت «دارندگی و برازندگی» را زندگی کرد!
این بازیگر که معروفترین نقشش ایفای نقش پرستار تیمارستان در سریال شهرزاد است؛ البته چند روز بعد گفتوگوی حاشیهسازش را تکذیب کرد و آن را تدوینشده نامید، اما کسانی که با طبع حاشیهدوست ایشان از طریق ادعاهای گاهبهگاهشان درباره پیشنهادهای آنچنانی فیلمسازان برای دادن نقش آشنا بودند، این ادعا را هم مثل دیگر حاشیهسازیهای اخیرشان باور نکردند و تنها کسی که به دلشاد واکنش نشان داد، پرویزخان پرستویی بود که آن نیز جنجالی شد و خیلیها آن را جدیگرفتن بیش از حد موضوعی نیمهجدی عنوان کردند!
شهرت به بهای بیماری!
نمونههای دیگری را هم میشود به یاد آورد. مثلا رفتارهای عجیب خانم مژگان صابری، بازیگر فیلم شعلهور در کنفرانس خبری جشنواره فیلم فجر که نهتنها سوژه خنده و تمسخر خبرنگاران و کاربران فضای مجازی شد و عنوان شد که از طریق این رفتارهای نامتعارف «خواسته جلب توجه کند و متفاوت از دیگران باشد»، که حتی شایعاتی چون اینکه مژگان خانم بهدلایل خاصی کنترل رفتارش را نداشت را نیز موجب شد.
شایعاتی که چندی بعد با این ادعا که مژگان صادقی جزو بیماران اوتیستیک است، پاسخ داده شد، اما هنوز که هنوز است کسی دلیل اصلی این رفتارها را نفهمیده و تنها چیزی که روشن شده این است که این بازیگر تازهآمده با این رفتارها بیش از تمام بازیگران صاحبنام و کارنامهدار فیلم نعمتالله توی چشم آمد و عکس و تیتر خبرگزاریها شد، بگذریم از اینکه بعدها اتفاقی هم برایش رخ نداد...
این قصه سر دراز دارد
تیتروار میگوییم و میگذریم: محسن افشانی و رفتارهای عجیبش را یادتان است که صرفا برای اینکه کلیک بگیرد، تن به چه رفتارهایی میداد؟ یا لباس پوشیدن شگفتانگیز چند بازیگر مرد که البته بعدتر وقتی ستاره شدند، از غلظت رفتارهایشان کاسته شد.
یا ادعاهای گاهوبیگاه بازیگران زنی که در سالهای اخیر کمکار و گاه بیکار بودهاند، اما در رسانهها این بیکاری را با این توجیه که «به پیشنهادهای خاص فیلمسازان پاسخ رد دادهاند»، تبدیل به فرصتی میکنند برای بیشتر دیده شدن و شاید توی چشم آمدن که کاربری در فضای مجازی با این پرسش هوشمندانه که «پس آیا در آن زمان که در تلویزیون و سینما بازی میکردید، راحت به پیشنهادها پاسخ مثبت میدادید؟» موجی علیهشان راه انداخت...
پولاد امین
ثبت نظر