«در سیاستهای کلی کشور ممکن است "کوچکسازی" یک تصمیم قابل قبول و قابل توصیه باشد، اما این که در حوزهی فرهنگ معنای دقیق خصوصی سازی چیست؟ شکل و شیوه آن از کجا آغاز شود و به کجا باید منجر شود؟ کمی پیچیده است و البته میتوان در بخشهایی حتی موافق آن نبود.»
در پی سیاست کوچکسازی دولت و برنامههای سازمان سینمایی برای ادغام برخی موسسات و نهادهای زیرمجموعه این سازمان، با یکی از مدرسین انجمن سینمای جوانان ایران به گفتوگو نشستیم.
مسعود امینی تیرانی، کارگردان، مستندساز و مدیر فیلمبرداری با بیان اینکه " از چند منظر مختلف میتوان به این سیاست نگاه کرد" با بیان این مطلب به ایسنا گفت: درباره سینمای جوان نیز وضع پیچیده است. تغییر بر اساس شرایط اجتماعی لازم است اما حداقلها و خط قرمزهای این حوزه نباید در این تغییرات از بین برود. من نمیدانم ایدهی تغییرات سینمای جوان دقیقاً مربوط میشود به موضوع خصوصی سازی یا آنچه که سینمای جوان لازم دارد و یا ترکیبی از این دو؟!
این کارگردان در ادامه بیان کرد: به نظرم طرحی که الان در حال مطرح شدن است، تمام الزامات ضروری حوزهی فیلم کوتاه را بدرستی توجه نکرده و ممکن است، آسیبهای آن بیشتر باشد. در واقع بخشی که ما با آن مخالفیم، این است که این طرح چقدر جامع است؟ چقدر به همه وجوه مختلف فیلم کوتاه اشاره می کند؟ و همه را مورد نظر قرار میدهد؟ و میخواهد به چه هدفی برسد؟
امینی تیرانی با بیان اینکه"در این سیاست باید به این فکر کنیم که این تغییر قرار است بر اساس چه نیاز و چه آرمانی ایجاد شود" ادامه داد: این سیاست چه دستاوردی را ایجاد میکند؟ آیا یک دستاورد اداری و مالی است یا یک دستاورد ضروری در مدیریت سینما است؟ به نظرم این موضوعات با هم مخدوش شده است و خیلی قابل فهم نیست که این طرح به چه آرمانی اشاره میکند و قرار است چه نیازی را مدیریت کند.
این مستندساز درباره موضوع هیئت امنایی شدن انجمن و واگذاری تصمیم گیری برای ساخت فیلمهای کوتاه، مستند، سریالها و … به هر شهرستان گفت: ما طرح مشخص و شفافی دریافت نکرده ایم که بتوانیم دقیقاً آن را بررسی کرده و درباره اش اظهار نظر کنیم. اما آنچه از جزئیات این طرح اعلام شده بنظر میرسد هیات امنایی شدن یکی از مهمترین پایه های آن است. من موافق این طرح نیستم. دلیل این مخالفتم این است که هیئت امنا اساساً یک وظیفه کلان و راهبردی دارد و به نظر میرسد حوزه کلان و سیاستهای کلی فیلم کوتاه با یکدیگر و در جایجای ایران تفاوتی ندارند. بنابراین فرقی نمیکند که در این استان یا استان دیگری تعداد فراوانی از هیاتهای امنا مشغول طراحی و بررسی سیاستهای کلان باشند و اگر قرار است که هیات امنا کار اجرایی کنند؛ که اساساً ایدهای از پایه اشتباه است و یک گروه چند نفره که امکان مدیریت اجرایی ندارد. بنابراین چرا هر استان نیازمند یک هیات امنا باید باشد؟
امینی تیرانی تصریح کرد: تصمیم برای حضور افراد دیگری که متخصص حوزهی سینما نیستند در هیات امنای استانی نیز یک اشتباه بزرگتر است. پیشنهاد شده در هیئت امنای سینمای جوان در هر استان افراد توانمند و دارای نفوذ مثل استاندار و شهردار و … حضور داشته باشند، واضح است که حضور این افراد بیشتر جنبه تجمیع سرمایه های استانی دارد که از توان آنها در استان استفاده شود و امکانات مالی یا غیرمالی و تولیدی را برای این حوزه فراهم کنند. اما سوال اینجاست که آن افرادی که ما مد نظر داریم آیا واقعاً توان انجام این کار دارند؟ آیا در خود تهران این اتفاق در هیئت امنا اصلی افتاده است؟ آیا این افراد با توجه به مجموعه مشغلههای خود فرصت و توان این را دارند که از امکانات برحسب نیاز این حوزه استفاده کنند و آنها را جمعآوری کنند؟ آیا انها فرصت و صلاحیت خواهند داشت که برای حوزهی فرهنگ تصمیم بگیرند؟ این اشتباه بزرگی است که مسایل فرهنگی را تنها با نگاه سرمایه گذاری ببینیم. پس آرمانهای فرهنگی کجا باید توجه شود؟
این کارگردان افزود: به نظر میرسد این طرح آسیبهای جدی به انجمن وارد کند و دخالت عده زیادی از افراد که ممکن است با نیتهای خوبی هم وارد شده باشند را همراه دارد. نکتهی مهم دیگر اینکه وضعیت و مدیریت فیلم کوتاه با سریالها و فیلمهای سینمایی نیز متفاوت است و هر کدام الزامات خود را دارد و این طرح که همه را یک جا و کنار هم میبیند، اشکال دیگر آن است. حتماً وضعیت مالی و پرستیژی و خبری حوزهی فیلم کوتاه به اندازه سریال و سینمای بلند نیست و نباید هم باشد بنابراین چطور می شود فکر کنیم سرمایه گذاران استانی، سرمایه گذاری در یک سریال با چهرهها و سلبریتیها را به فیلم کوتاه ترجیح میدهند؟ کجای این طرح ضمانت می کند که آزادی و استقلال فیلم کوتاه حفظ شود؟
امینی تیرانی در بخش دیگر صحبتهایش با اشاره به اینکه "بحث خصوصی سازی اشکالاتی را در بخش فرهنگ ایجاد میکند" افزود: خصوصی سازی در فرهنگ دقیقاً یه بخش فرهنگ اشاره دارد یا بخش سرمایه گذاری در فرهنگ؟ آیا این طرح توجهی به این تفکیک کرده است؟ خصوصی سازی در فرهنگ که کمی پیچیده است ولی اگر در حوزهی سرمایه گذاری فرهنگ قرار است ایجاد شود، خواستهای اشتباه از فیلمسازان و دست اندرکاران سینمایی کشور بعنوان بخش خلاقه است. اینکه بخش خلاق سینما را وارد کار اقتصادی به شکل یک صنعت کنیم هم اشتباه است. بخش خصوصی باید امکان فعالیت آزاد را به افراد بدهد و اگر قرار باشد این فعالیت آزاد به شکل دیگری در زیر مجموعه سازمان سینمایی قرار گیرد، اساساً تغییری ایجاد نمیشود.
او ادامه داد: ظاهراً شرایط آزاد سازی فرهنگ در کشور ما هنوز مشکل دارد، چرا که زیرساختهای آن ایجاد نشده است. شاید بهتر است به جای خصوصیسازی در این حوزه، برای فراهم کردن این زیر ساختها تلاش کنیم. اگر خیلی از زیرساختهای اولیه فراهم شود، راحتتر چرخه اقتصاد این حوزه راه میافتد.
امینی تیرانی خاطر نشان کرد: برای مثال یکی از این زیرساختها که چالش بزرگی هم در کشور ماست، امکان کپی رایت است، اگر این امکان برای سازمان سینمایی وجود دارد، روی این بخش متمرکز شود تا راه برای همه نوع چرخه اقتصاد فرهنگی آزاد شود.
او با بیان اینکه " حوزه قدرت اصناف ما هنوز جدی نیست" افزود: اگر سازمان میخواهد برای خصوصیسازی تلاشی کند، میتواند زمینهی فعالیت صنوف را هموار کند. چنانکه در گفتههای مسئولین سازمان سینمایی هم اشاره می شود که خواهان شکل گیری صنوف در همهی ایران هستند، چرا سازمان بخشی از مسئولیتهای فیلم کوتاه را در همین تهران به صنوف مرتبط واگذار نمیکند؟ در خود تهران این اتفاق نمیافتد و آن مواردی که صنف میتواند در اختیار داشته باشد، را هم ندارد.
انتهای پیام
ثبت نظر