مسعود دلخواه معتقد است: وضعیت کنونی تئاتر تحت تأثیر عواملی است که با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند و زمانیکه یک عضو از بدنه تئاتر درد میگیرد باید تئاتر را به آزمایشگاه برد و بررسی کرد که چه مسائلی باعث درد آن عضو شده است. در آزمایش است که مشکلات ریشهیابی میشوند. ما نمیتوانیم تنها یک دلیل برای وضعیت کنونی تئاتر بیاوریم.
این کارگردان مدرس تئاتر در گفتوگویی با ایسنا، در بررسی این عوامل گفت: یکی از موضوعات مسئله مجوز گرفتن و بعد مشکلدار شدن همان مجوز است. حساسیتها در این موارد خیلی اوقات منطقی نیست، چون کسانی که کار را بازبینی میکنند، دارای تجربه هستند و وقتی مجوزی صادر میشود دیگر نباید مته به خشخاش گذاشت و مو را از ماست کشید.
او افزود: البته این اتفاق دو سویه است؛ از طرفی وقتی یک گروه اجرایی بازبینی میشود باید به آنچه متعهد شدهاند، عمل کنند و این طبیعی است که وقتی گروهی شرایطی را میپذیرد باید طبق همان شرایط عمل کند. بنابراین تغییر و تحول خاصی نباید در روند نمایش پیش آید. البته ممکن است تغییرات جزئی اتفاق بیفتد اما این تغییرات نباید به گونهای باشد که نیاز به بازبینی مجدد پیش آید.
این احساس ناامنی برای یک هنرمند باید از بین برود
دلخواه اضافه کرد: از طرف دیگر زمانی که کاری بازبینی شده و مجوز گرفته و گروه طبق تعهدی که دادهاند عمل میکنند، فرستادن افراد دیگر به اجراها و گزارشهای مختلف، حساسیتهای زیادی و غیرمنطقی است و احساس امنیت را از کارگردانان بازیگران و کل گروه میگیرد. در این حالت گروه هر آن منتظر خبری از توقیف کارش است. این احساس ناامنی برای هنرمند باید از بین برود.
کارگردان «شاه لیر» در ادامه بیان کرد: برای مثال من برای تماشای کارهای زیادی دعوت میشوم و چون برای تماشای همه آنها زمان ندارم از عوامل میپرسم که تا کی اجرا دارند تا برنامهریزی کنم، در جواب میگویند «تا سه هفته دیگر اجرا داریم ولی معلوم نیست، ممکن است کار ما زودتر از موعد تمام شود» این ناامنی درست نیست و کمکی به وضعیت تئاتر نمیکند.
دلخواه افزود: در نتیجه اگر گروهها تعهدی در بازبینی میدهند باید به آن عمل کنند و اگر بازبینها به کاری مجوز میدهند، نباید مو را از ماست بیرون بکشند و لحظه به لحظه نمایش را زیر ذره بین بگذارند. به خدا اتفاقی نمیافتد! در این رابطه بعضی اوقات هم شاهد سیاست دوگانه هستیم. در برخی مواقع ایرادهایی که در یک اجرا گرفته میشود در یک اجرای دیگر ایراد نیست و فراتر از آن هم انجام میشود.
گرانی بلیتهای تئاتر در پی پرهزینه شدن تولید
این هنرمند در بخش دیگری توضیح داد: موضوع دیگر در وضعیت تئاتر پرهزینه شدن تولید به خاطر گرانیهاست. به یاد دارم که برای نمایش «شاه لیر» برای لباس بازیگران بودجهای پیش بینی کردیم که بعد از دو ماه که خواستیم وارد تولید شویم این بودجه دو برابر شده بود و ما میگفتیم کاش همان ابتدا پارچهها را خریده بودیم.
دلخواه در ادامه گفت: در پی این گرانیها تولید پر هزینه میشود و در پی آن بلیتهای نمایش گران میشود؛ یعنی یکی از علل گرانی بلیت پرهزینه بودن نمایش است. در پی گرانی بلیت هم مخاطبان تئاتر کم میشوند.
کاهش تماشاگران نسل جوان و دانشجو / بلیتهای تخفیفدار دانشجویی باید برقرار باشد
دلخواه با بیان اینکه "در حال حاضر ما نسل تئاتر روهای خوبمان یعنی دانشجوها را داریم از دست میدهیم" افزود: من دانشجوهای بسیاری را میبینم که از طریق تدریس در دانشگاه و یا از طریق پیغامهایی که برایم میفرستند از من میپرسند «ما چه کار کنیم؟ پولی نداریم تا تئاتر ببینیم، نمیتوانیم برای هر تئاتر بلیت ۵۰ یا ۶۰ هزار تومانی تهیه کنیم» این دانشجوها باید برای درسشان هم که شده ماهی دو، سه تئاتر ببینند، اما تهیه بلیط برایشان دشوار است.
او با اشاره به محدود شدن بلیتهای تخفیفدار دانشجویی در تئاتر بیان کرد: به نظر من باید کمپینی برای معضل حذف بلیتهای تخفیف دار دانشجویی راه بیفتد. دانشجوها باید از بلیتهای تخفیف دار بهرهمند شوند و من بر این موضوع تاکید میکنم. در تمام دنیا و کشورهای پیشرفته دانشجوها برای استفاده از قطار، اتوبوس، مترو، هتل، تئاتر، موزه و … از بلیتهای تخفیفدار بهرهمند میشوند.
این کارگردان افزود: در ایران فقط تئاتر شهر است که یکشنبهها مخصوص دانشجوهاست آن هم به تعداد محدودی. البته گروههایی هم هستند که قدرت، حرص و ولعشان زیاد است و این تخفیف را برای دانشجوها حذف میکنند. در سال گذشته و امسال گروههایی بودند که تخفیف دانشجویی را حتی در تئاتر شهر زیر پا گذاشتند که این کارشان قابل انتقاد است.
دلخواه با تاکید بر اینکه " باید جریانی برای احقاق حقوق دانشجوها در جهت استفاده از بلیتهای تخفیف دار تئاتر برقرار شود" گفت: برای اینکه ما داریم بخش بزرگی از تماشاگرانمان از دست میدهیم. این گروه منفعل میشوند برای اینکه پول خرید بلیت تئاتر ندارند. سالمترین تفریح و آموزش برای دانشجویان دیدن همین تئاترهاست.
سوبسید دولتی برای بلیتهای تخفیفدار
کارگردان «مفیستو» توضیح داد: یکی دیگر از دلایل گران شدن بلیت عدم کنترل صنف و دولت در تعیین قیمت بلیت است. البته روی بلیتهای دولتی کنترل دارند و حدودی برای آن مشخص میکنند اما برای سالنهای خصوصی نمیتوانند این کار را انجام دهند که این کار هم سخت است. چراکه ممکن است در یک تئاتر خصوصی سوپراستاری با دستمزد بالا برای بازی انتخاب شود که برای کار تئاتر هم نیامده، چرا که اگر برای تئاتر کار کند با شرایط آن خود را وفق میدهند. بنابراین قیمت بلیتها ۲۰ برابر میشود که قشر خاصی هم میتوانند به تماشای این نمایشها بروند.
او افزود: در این میان، بعضی گروهها را هم میبینم که در تالار وحدت و یا ایرانشهر خودشان برای کارهایشان تخفیف دانشجویی گذاشتهاند. این کار خیلی با ارزش است اما ضررش به خود گروهها میرسد و این کار را باید خود تماشاخانهها از طریق سوبسید دولتی انجام دهند. وزارت علوم باید به تئاترهایی که ۵۰ درصد تخفیف دانشجویی دارند سوبسید بدهد. وزارت ارشاد و وزارت علوم میتوانند در رابطه با بلیتهای تخفیف دار دانشجویی در تئاتر اقداماتی انجام دهند.
چند سانس بودن تماشاخانهها به معنی انتقام از طراحان صحنه
دلخواه در ادامه بیان کرد: یکی دیگر از مواردی که میتواند در وضعیت این روزهای تئاتر نقش داشته باشد، چند اجرائه بودن تماشاخانههاست. تماشاخانههای خصوصی برای اینکه هزینههایشان تأمین شود سه سانس اجرا دارند، حتی در مواقعی چهار سانس. حالا این بیماری چند سانسه به تماشاخانههای دولتی هم سرایت کرده است. شاهدیم که ایرانشهر چندین سال است که دو سانس اجرا دارد. اخیراً هم برخی از سالنهای تئاتر شهر دو اجرائه شدهاند. با این وضعیت من فقط دعا میکنم که سه اجرائه نشوند.
او افزود: من این اتفاق را به معنی انتقام از طراحان صحنه میبینم. با این اوضاع طراحی صحنه در ورطه نابودی است. زمانی که قرار است سه اجرا با فواصل زمانی نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه به صحنه بروند چه اتفاقی برای طراحی صحنه میافتد جز اینکه یک طراح نمیتواند به درستی از خلاقیتهایش استفاده کند. در این حالت است که رشته طراحی صحنه بی معنی میشود.
تولید کارگردانهای بیشمار در سال
این بازیگر تئاتر تصریح کرد: مسئله دیگر این است که دانشگاههای غیر دولتی آنقدر در سال کارگردان تولید میکنند. در خیابان از هر ۱۰ نفری که میبینیم ۹ تایشان یا کارگردان هستند یا میخواهند کارگردان شوند. برای چه یک ترافیک وحشتناک در تقاضای کار در تئاتر داریم؟ خیلی از این متقاضیان، کار اولی هستند و کارهایشان ضعیف است اما ممکن است یکی از آنها حمایت کند و سالنی برای اجرا در اختیارشان قرار گیرد.
مشکلات تئاتر باید ریشهیابی شود
دلخواه با بیان اینکه "تمام مواردی که گفتم به یکدیگر مربوط هستند و میتوانند وضعیت تئاتر را تحت تأثیر خود قرار دهند" ادامه داد: به عبارتی وقتی یک عضو از بدنه تئاتر درد میگیرد باید تئاتر را به آزمایشگاه برد و بررسی کرد که چه مسائلی باعث درد آن عضو شده است. در آزمایش است که مشکلات ریشهیابی میشوند. ما نمیتوانیم تنها یک دلیل برای وضعیت کنونی تئاتر بیاوریم. نمیتوانیم از سالنهای خصوصی که دو یا سه اجرائه هستند ایراد بگیریم، چرا که اجارهها بالاست و احتمال ورشکستگیشان زیاد است. نمیتوانیم از بلیتهای گران ایراد بگیریم، چون خود هزینه تولید گران است. نمیتوانیم از کمی مخاطب از نسل جوان و دانشجوها ایراد گیریم، چون آنها نمیتوانند هزینه بلیتهای گران را بپردازند. نمیتوانیم از طراحی صحنه نمایشهایی ایراد گیریم، چون طراحان صحنه در به خرج دادن خلاقیت محدود شدند.
مسائل مالی، اولویت یک گروه حرفهای نیست
این کارگردان که قرار است شهریورماه نمایش «هیچ چیز جدی نیست» را به روی صحنه ببرد، در بخش پایانی صحبتهایش گفت: برای نمایش جدیدم بازیگرانی را میپذیرم و از کار کردن با آنها لذت میبرم که دستمزد و مسائل مادی در اولویت کاریشان نیست. چه در این کار و چه در کارهای دیگرم این یک شاخصه بوده که هیچ یک از بازیگران حرفهای در رابطه با مسائل مادی مشکلی نداشته و بر اساس علاقه به متن و شیوه کار باهم همکاری کردهایم.
مسعود دلخواه در پایان افزود: امیدوارم تماشاگران نیز بتوانند با خیال راحت و با قیمتهای منطقی بلیت به تماشای نمایش من بیایند. بخشی از مسائلی که در ابتدا گفتم در نمایش «هیچ چیز جدی نیست» نوشته ریچ اورلاف مطرح شده است. امیدوارم این نمایش بتواند در بالا بردن آگاهی ما نسبت به وضعیت دشوار تئاتر و پیدا کردن راهکارهای درست برای معضلات گفته شده و گفته نشده در این مصاحبه (مثل کپی رایت، مدیریتهای بی برنامه، بی هویتی سالنها و …) کمک کند.
انتهای پیام
ثبت نظر