پس از سالها فعالیت بهعنوان مدیر فرهنگی خرداد ماه سال ۹۶ با حکم محمد مهدی حیدریان، رئیس وقت سازمان سینمایی بهعنوان معاون ارزشیابی و نظارت معرفی شد. شهریورماه همان سال وقتی خبر انتصاب داروغهزاده بهعنوان دبیر جشنواره فیلم فجر منتشر شد میشد حدس زد که با این حضور قرار است مشکل ممیزی فیلمها در همان حلقه ورودی اولیه به اکران حل شود. تجربه برگزاری دوره سی و ششم جشنواره، دریافت پروانه نمایش کمدردسر و اکران عمومی بدون مشکل فیلمها طی سال ۹۶ ، راستی این حدس و گمانها را آزمود و امسال نیز او با عنوان دبیری، سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر را مدیریت کرد.
ابراهیم داروغهزاده سال گذشته در شرایطی سکان دبیری جشنواره را در دست گرفت که هزینه ۱۴میلیاردی جشنواره دوره پیش از او بحث داغ مطبوعات بود. او که توانست در اولین دوره دبیریاش رشد صعودی هزینهها را سرشکن کرده و به کمتر از نصف این میزان کاهش دهد در حالی دوره دوم دبیریاش را به پایان برد که باز هم هزینههای جشنواره سی و ششم خبرساز شد. با اعلام هزینهکرد جشنواره سال گذشته برخی رسانهها از دستمزد صد میلیونی او برای اولین دوره دبیریاش خبر دادند؛ خبری که اگر چه با اعلام آمار و ریزپرداختها تکذیب شد اما داروغهزاده میگوید که با توجه به مشکلات و سختی کار این سمت، پرداخت چنین دستمزدی چندان هم غیرمعقول نیست. به این بهانه با او درباره ارزیابی کلی جشنواره و مسیر دشوار رفع توقیف فیلمها به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
با اعلام کم دردسر و بیحاشیه فیلمهای حاضر در جشنواره (بجز اعتراضات محسن امیریوسفی برای راه نیافتن فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» در نشست خبری) انتظار این بود که یکی از آرامترین دورهها را تجربه کنیم و همه چیز طبق روال نظم، بدون دردسر و حاشیه پیش برود؛ اما جشنواره فیلم فجر امسال شروع پر سروصدایی داشت. در مراسم افتتاحیه ماجرای ابهام در تک خوانی زن و شائبههای ایجاد شده توسط برخی رسانهها که بلافاصله با واکنش حاضران در مراسم و رد این خبر همراه بود و از سوی دیگر هجمه یک رسانه به آیین تقدیر از فاطمه معتمدآریا و صحبتهایش در این مراسم که دفاعیه اهالی سینما را در پی داشت. علاوه بر یادداشت کوتاهتان در آن ایام، پست اینستاگرامی اخیر شما از دیدار پراحساس این بازیگر با همسر شهید منوچهر مدقق نشان میدهد این ماجرا همچنان در پس ذهن شما پررنگ است.
همه میدانند که خانم معتمدآریا یکی از زنان شایسته سینمای ایران پس از انقلاب هستند. پیش از این باید برنامه بزرگداشتی برای ایشان برگزار میشد که برحسب وظیفه انجام این کار به ما رسید. در ارتباط با صحبتهایی که روی سن مطرح شد، به هر حال این امر در سینمای دنیا هم رایج است که سینماگران از فرصتی که در این مراسمها به دست میآورند، استفاده کرده و انتقاداتشان را مطرح کنند. ما هم نباید نگران باشیم. جمهوری اسلامی ایران آنقدر ثبات و اقتدار دارد که شنوا و پذیرای این دست انتقادات باشد.
بجز مراسم افتتاحیه اولین روز جشنواره هم پرحادثه بود. از یک سو آماده نبودن نسخه نهایی نمایش فیلم «تختی» و به تعویق افتادن نمایش آن در کاخ رسانه و از سوی دیگر عدم نمایش فیلم «متری شیش و نیم» در سینماهای مردمی این انتقاد را به همراه داشت که چرا برگزارکنندگان به ضرب الاجل جشنواره بیتفاوت هستند و نسخه کامل فیلمها به دستشان نرسیده است.
نمایش «متری شیش و نیم» در سینماهای مردمی یک روز دیرتر آغاز شد به این دلیل که صاحبان فیلم دیسیپی را دیرتر تحویل دادند. یک راهحل این بود که فیلم را از بخش مسابقه حذف کنیم اما چون اکرانهای مردمی فرصت جبران و تکرار داشت و مطمئن بودیم که فیلم آماده نمایش است به خاطر ارزشی که برای فیلم قائل بودیم کمک کردیم تا فیلم در جشنواره بماند و ترجیح دادیم فیلم را برای بخش مسابقه حفظ کنیم، همه جشنوارههای دنیا هم سعی میکنند بهترین فیلمها را در بخش مسابقه و جشنواره داشته باشند. فیلم «تختی» هم به خاطر مشکلی که در بخش فنی و لابراتوار داشت با یکی دو ساعت تأخیر برای نمایش در سینمای رسانه رسید که با هماهنگی دبیرخانه و تهیهکننده فیلم «معکوس» فقط سانس نمایشها جابهجا شد و از روز دوم همه نمایشها طبق برنامهریزی پیش رفت.
اما جنس واکنش اعتراضی عوامل فیلم «متری شیش و نیم» در فضای مجازی و حتی صحبتهای سعید روستایی در مراسم اختتامیه گویای این واقعیت بود که فشار و ممانعت برخی نهادها مانع نمایش یا حتی ممیزی فیلم بوده است.
ما همان نسخهای را که به دبیرخانه ارائه شده بود در جشنواره نمایش دادیم. این فیلم با همکاری نیروی انتظامی تولید شده و احتمالاً خودشان در قرارهایی که با نیروی انتظامی داشتند گفتوگوها و ملاحظاتی را داشتند اما برای جشنواره همان نسخهای که برای هیأت انتخاب آمد پذیرفته شد و به نمایش درآمد. ارشاد مسأله و مشکلی با فیلم نداشت.
امسال هم تمام فیلمهایی که در جشنواره به نمایش درآمدند، بهطور حتم پروانه نمایش میگیرند؟
بله. سال گذشته هم تمام فیلمهای حاضر در جشنواره پروانه نمایش اکران عمومی گرفتند، امسال هم همه فیلمها پروانه نمایش خواهند گرفت. از نظر ما همه فیلمها قابلیت گرفتن پروانه نمایش دارند و مشکل نخواهند داشت. ممکن است برخی از فیلمها اصلاحات جزئی داشته باشند، برخی از تهیهکنندگان بعد از پایان جشنواره و دریافت بازخورد مخاطبان، تغییراتی را اعمال میکنند.
این اصلاحات از سوی صاحبان فیلمها خودخواسته است یا حاصل اعمال همین فشارها و دلواپسیها؟
برخی از تغییرات طبیعتاً با توجه به بازخوردها خودخواسته است اما طبیعی است که شورای پروانه نمایش، فیلمها را بازبینی کند و پروانه نمایش طبق قانون صادر شود. شورای پروانه نمایش هم مستقل عمل میکند و تحت تأثیر فشارهای بیرونی نخواهد بود.
پیش از این اعلام کردید از روز آغاز به کار هیأت انتخاب تا یک هفته پس از افتتاحیه و اعلام نتایج نهایی، دبیر جشنواره به لحاظ انتظارات و توقعات مختلف گروهها و نهادهای درون و خارج سینما تحت شدیدترین فشارهای جسمی و روحی است. این توقعات و انتظارات غیرواقعی و به تعبیر دیگر سهمخواهیها چطور طی این سالها در جشنواره ایجاد شده؟ حاصل باجدهی دبیران دوره گذشته است؟ شما چقدر برای این مهم جنگیدید و چه مشکلاتی داشتید؟
بخش مهم فشارها و اعمال نفوذها به دلیل اهمیت و تأثیری است که سینما در جامعه دارد. سینما در این سالها چون رشد و توسعه یافته برای همه مهم شده، وقتی امری برای همه مهم میشود همه علاقهمندند راجع به آن اظهارنظر یا اعمالنظر کنند، از نمایندگان محترم مجلس، مسئولان قوای مختلف و مدیران دولتی بخشهای مختلف دوست دارند در این پدیدهای که برای همه مردم جذاب است نقش بیشتری داشته باشند؛ اما محدوده اعمال نظر آنها بستگی دارد به اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد تا چه میزان بتواند استقلالش را حفظ کند، بستگی دارد به این که سازمان سینمایی و در این مورد دبیر جشنواره چقدر بتوانند این پدیده مهم را به شکل سلامت و حرفهای از این مسیر پردشوار عبور دهند.
در این دو سال ما سعی کردیم با احترام به نظرات تمام کسانی که سینما و موضوع و محتوای فیلمها برایشان مهم است، از استقلال سازمان سینمایی، دبیرخانه جشنواره فیلم فجر و بخصوص هیأت داوران صیانت کنیم. بخصوص امسال نگذاشتیم ازهیچ کسی کوچکترین فشاری به هیأت داوران وارد شود و در کمال صحت، فیلمها داوری شوند.همه نهادها باید بپذیرند که مسئول محتوا و مضمون و ساختار سینما، سازمان سینمایی است و نمایندگی این مسئولیت به این سازمان سپرده شده است. پس باید اختیاردار سازمان سینمایی باشد و البته وظیفهاش را هم به شکل حرفهای انجام دهد.
با توجه به همین فشارها که ناگفته پیداست چه مسئولیت سنگینی روی دوش دبیر جشنواره است، عجیب نیست دبیر جشنواره فیلم فجر حقالزحمهای بابت آن دریافت نکند. هفته گذشته اعلام هزینههای سیوششمین جشنواره فیلم فجر و اختصاص یک میلیارد برای برگزارکنندگان جشنواره خبرساز شد و حتی یکی از رسانهها از دستمزد صد میلیون تومانی برای شما به عنوان دبیر جشنواره خبر داد. به دنبال این حواشی اما وقتی ریزهزینهها اعلام شد مشخص شد که دبیر جشنواره هیچ دستمزدی ندارد. با وجود این همه فشار چطور دبیر جشنواره دستمزدی ندارد؟
(خنده) من فقط سال گذشته دستمزد نگرفتم امسال اگر رئیس سازمان سینمایی دستمزدی درنظر بگیرد حتماً قبول میکنم. میزان آن هم به نظر رئیس سازمان سینمایی بستگی دارد، من که نمیتوانم برای خودم دستمزد مقرر کنم. سال گذشته هزینههای بالای جشنواره در دورههای قبل سر و صدای زیادی به پا کرد. سال ۹۵ حدود ۱۴ میلیارد هزینه صرف جشنواره سی و پنجم شده بود. همزمان با این که حکم دبیری جشنواره سیوششم را تحویل گرفتم خیلی از رسانهها راجع به نحوه مدیریت هزینههای جشنواره از من سؤال کردند و توقع و خواسته سازمان سینمایی هم رساندن این هزینهها به میزان قابل قبول بود.
من برای مدیریت هزینهها و برای این که به همه اطرافیان این پالس را بدهم که باید هزینهها را کاهش بدهیم در قدم اول داوطلبانه از دریافت دستمزد استنکاف کردم و بالطبع همه مدیران و همکاران من کمک و تلاش کردند تا هزینهها کاهش پیدا کند. در نهایت این که از ۱۴ میلیارد تومان جشنواره سی و پنجم به هزینه کمتر از ۵ میلیارد تومان در دوره سیوششم رسیدیم. در حقیقت یک کار جهادی بود، میخواستیم روند سیر صعودی افزایش هزینه در جشنواره شکسته و هزینهها منطقی شود. یکی از دبیران جشنواره به درستی میگفت سختترین شغل در جمهوری اسلامی دبیری جشنواره فیلم فجر است. واقعیت این است که با این دشواریها و شرایط سخت اگر بخواهند دستمزدی برای دبیر جشنواره لحاظ کنند طبیعتاً همان رقمهایی که خبرگزاریها میگفتند شاید غیرمنطقی نباشد.
با توجه به تلاش شما برای کاهش هزینهها چرا پردیس ملت را انتخاب کردید؟ طبق گفته خودتان پردیس ملت تنها جایی است که جشنواره بابت آن هزینه میکند و حتی یکی از مگامالها حاضر بوده برای برگزاری جشنواره پول هم پرداخت کند یا برج میلاد که بدون دریافت هزینه تقاضای میزبانی داشت. در چنین شرایطی پردیس ملت که در دوره قبل در آزمون برگزاری جشنواره موفق نبود و حتی در نظرسنجی اهالی رسانه نمره قبولی نگرفت چرا دوباره به عنوان سینمای رسانه انتخاب شد. اگر ملاک کیفیت سالن نمایش است سالنهای نمایش پردیس چارسو هم به لحاظ کیفی برابری میکند. چه امتیاز ویژهای باعث شد از مشکلات پارکینگ و نقلیه و اینترنت و... چشمپوشی کنید؟
مهمترین اصل برای انتخاب سالن نمایش برای اهالی رسانه به نظر من کیفیت نمایش فیلم است. هم تهیهکنندهها و هم کارگردانان سینما توقع دارند که فیلمشان به لحاظ صدا و تصویر با بهترین کیفیت در سالن حرفهای به نمایش دربیاید. این خواسته خود اهالی رسانه هم هست. در پردیسهایی که نام بردید بهترین گزینه به لحاظ کیفیت پردیس سینمایی ملت است؛ هم به لحاظ سالنسازی استاندارد است، هم کیفیت صدا درجه یک است و هم مجهز به نمایش با کیفیت D-Cinema در همه سالنهاست. ضمن این که ۴ سالن باکیفیت مساوی دارد. در چارسو ظرفیت سالنها یکی نیست و فقط یکی دو سالن D-Cinema است. وقتی جمعیتی همسان به جشنواره میآیند توقع این است که امکانات همسان دراختیارشان قرار دهیم. بحث صدا و کیفیت تصویر رکن اصلی در سینماست و بقیه مسائل باید در خدمت این اصل باشد. ما نمیتوانیم جایی را انتخاب کنیم که امکانات رفاهی آن درجه یک باشد ولی اصل قضیه که سینماست مشکل داشته باشد. در نظرسنجی هم که اشاره کردید مدنظر ما دریافت نظرات اهالی رسانه در خصوص بخشهای مختلف پردیس ملت برای برطرف کردن مشکلات آن بود، بیشترین شکایات مربوط به پارکینگ و اینترنت بود که سعی کردیم نسبت به سال گذشته بخش زیادی از این مشکلات را حل کنیم.
نمیشد این هزینه را صرف مجهز کردن مثلاً سالنی مثل برج میلاد کرد؟
سالن برج میلاد سالن همایش است و نه سینما. سالهای گذشته هم خودمان تجهیزات D-Cinema را به این سالن اختصاص میدادیم. در برج میلاد فاکتورهای رفاهی خیلی بیشتر است اما به اعتقاد من در جشنوارهای که مختص سینماست بحث سینما و کیفیت نمایش مهمتر از فاکتور رفاهی است.
یکی از بخشهای پرحاشیه جشنواره فیلم فجر در سالهای اخیر جلسات پرسش و پاسخ است. اگر چه توقع برخی از اهالی سینما از جلسات پرسش و پاسخ و تبدیل شدن آن به جلسه نقد و بررسی کارشناسانه اشتباه است اما از سوی دیگر برخی سؤالات مطرح شده در این نشست هم مورد اعتراض اهالی رسانه است و گویا این نشستها اهمیت خود را از دست داده است. با مکتوب کردن سؤالات انتظار این بود که پرسشهای مطرح شده شکل و شمایل بهتری بگیرند البته نه به این معنا که سؤالات ممیزی شوند، حداقل از سؤالات کلیشهای فاکتور بگیرید اما چنین اختیاری به مجریان و ادارهکنندگان نشست داده نشد.
اگرچه ادبیات برخی سینماگران نسبت به سؤالهای خبرنگاران درست نبود اما افزایش کیفیت نشستهای پرسش و پاسخ مسألهای است که بین خود اهالی رسانه باید بهعنوان دغدغه درنظر گرفته شود و خودشان راهحل ارائه بدهند. وظیفه ما این بود که بهترین شرایط ممکن را ایجاد کنیم و یکی از راهکارها هم این بود که سؤالها مکتوب مطرح شود ولی ما نمیتوانیم جای رسانهها تصمیم بگیریم که چه سؤالی مطرح شود یا نشود. باید خود اهالی رسانه کمک کنند تا در طول سال این فرهنگسازی اتفاق بیفتد و هر سال نشستهای پرسش و پاسخ جشنواره را باکیفیتتر برگزار کنیم. ضمن اینکه موضوع نشست پرسش و پاسخ با نقد متفاوت است فضای جشنواره فضای تبلیغ و معرفی فیلم است و جای مناسبی برای نقد نیست، در شرایطی که متأسفانه اصلاً به این بخش توجه نمیشود، حتی برنامه تلویزیونی که هر شب در دل جشنواره تهیه و تولید میشود هم علیه فیلمهای سینمایی و جشنواره است.
از ابهامات دو دوره اخیر جشنواره، کم شدن هر روزه یکسری از فیلمها از نتایج آرای مردمی است. اگر رأیگیری برای همه فیلمها تا پایان جشنواره ادامه دارد چطور هر روز یک فیلم کم میشود؟ آرای فیلمها در روزهای بعد چگونه محاسبه میشود؟
هر روز تمام فیلمها اکران میشود و همه آرا، اینترنتی اخذ میشود و بر اساس ضریبها امتیازشان محاسبه میشود. برای اعلام نتایج یک راه این است که فقط روز آخر فیلم برتر را اعلام کنیم و راه دوم هم همان روشی است که اعمال میشود یعنی فیلمهای بالای جدول اعلام میشوند.
با این نوع اعلام این تصور پیش میآید که مابقی فیلمها به خاطر آرای کمتر از گردونه رقابت خارج شدهاند.
در روز اول اعلام آرا هم ۱۰ فیلم بالای جدول اعلام میشود و این بدان معنا نیست که ۲۲ فیلم دیگر حذف شدهاند. در حقیقت برترینها اعلام میشود و بتدریج این جدول کوچکتر میشود. اگر رتبه فیلمی بالاتر بیاید و در صدر جدول قرار گیرد، نامش اعلام میشود.
به هر حال اعلام سه چهار فیلم فضای تبلیغاتی برای آنها میسازد و مخاطبان بیشتری برای دیدن آنها ترغیب میشوند که این در فروش فوقالعاده تأثیر دارد.
بله، این اتفاق در رسیدن به سانس فوقالعاده فیلمها تأثیر دارد اما سانس فوقالعاده در رأیگیری لحاظ نمیشود و فقط مخاطبانی که در پیشفروش بلیت خریدهاند امکان نظردهی دارند.
در ایامی که بر مسند معاونت ارزشیابی و نظارت نشستید از برطرف شدن مشکل اکران ۵ فیلم خبر دادید که همه آنها بجز «خانه پدری» اکران شد البته فیلمهای دیگری چون «زادبوم» و «دلم میخواد» هم رفع توقیف شدند. برداشتن موانع اکران این فیلمها چقدر سخت بود؟
(خنده و مکث) خیلی سخت. بخشی از نهادهای نظارتی بیش از حد نگران شده بودند یا به تعبیر دیگر بخشی از سینما بیش از حد آنها را نگران کرده بود. در سینما طیفهای مختلف داریم و هر فیلم موافقان و مخالفان بسیار دارد. اما در جامعه سینمایی و رسانههای سینمایی برخی افراد اگر مخالف یک فیلم باشند سعی میکنند دیگرانِ خارج از سینما را نسبت به اکران آن نگران کنند و متأسفانه این نهادها بدون آنکه فیلم را دیده باشند مخالفت خود را اعلام میکنند.
در شرایطی که جامعه امروز ما به لحاظ سیاسی و اجتماعی خیلی از سینمای ایران جلوتر است؛ در فضای رسانهای که امروز در اختیار مردم است میتوانند آزادانه مطالباتشان را بگویند، گزارش مستند تولید کنند و آن را بازنشر کنند و... در مقایسه با چنین فضایی فیلمسازی که خودش را سانسور میکند، از شورای پروانه ساخت مجوز میگیرد و از شورای پروانه نمایش هم اجازه اکران میخواهد مسلماً فیلمی که تولید میکند نمیتواند برای جامعه مشکلساز باشد. باید نگرانی مسئولان و نهادهای دلسوز نسبت به جامعه را برطرف کنیم. راه برطرف کردن این نگرانی همین است که در اکران فیلمها ایستادگی و تلاش کنیم تا با نمایش عمومی فیلمها متوجه شوند که این نگرانیها لازم نبوده و بلاوجه بوده است.
همین امروز تجربه اکران «آشغالهای دوست داشتنی» نشان میدهد که چقدر این نگرانیها و حاشیهسازیها بیمورد بوده است و فقط انرژی و هزینه تلف شده است. جالب اینکه در اکران تب آن فروکش میکند. گویا تلاش عدهای برای اکران نشدن فیلم است و به محض اینکه فیلم دیده میشود و مردم در مقام قضاوت قرار میگیرند هجمهها نیز متوقف میشود.
ما باید بپذیریم سینما یا یک فیلم سینمایی حتی اگر سرتاسر بیانیه سیاسی مخالف هم باشد مشکلی برای نظام و جامعه ایجاد نمیکند، پذیرش این موضوع خیلی از مشکلات را حل خواهد کرد.
فیلمی بود که برای آن خیلی جنگیده باشید؟
(مکث) از روز اولی که به سازمان سینمایی آمدم برای همه فیلمها جنگیدم. ما در سازمان سینمایی مشکل نداشتیم؛ نه در شورای پروانه ساخت و نه در شورای پروانه نمایش، بلکه مشکل اصلی فضای نامناسبی است که در خارج از سینما درست میشود. برخی سایتهای سینمایی اصلاً کارشان دامن زدن به این فضاست؛ راجع به فیلمها سیاهنمایی میکنند و همین سیاهنماییها را بولتن میکنند و برای مراجع و مقامات بالای کشوری میفرستند. بازخوردهایی که به ما میرسد کار را سخت میکند، باید مراجع و نهادهای بالادستی را اقناع کنیم و سختی کار همینجاست.
سرنوشت «خانه پدری» چه میشود؟ میتوانید تضمین بدهید که در دوره مدیریت شما مشکل اکران این فیلم هم برطرف شود. پیشنهادهای شما برای اکران فیلم راه حل مورد توافق این فیلمساز نیست. کیانوش عیاری اگر میخواست بخشهای مورد نظر را حذف کند چندین سال قبل و در دوره آقای سجادپور به آن تن داده بود. با پیشنهاد اکران در گروه «هنر و تجربه» هم بخش زیادی از مخاطب عام سینما را از فیلم گرفتهاید.
باید فرصتی پیدا کنیم برای تعامل و گفتوگوی بیشتر با آقای عیاری تا از نظرشان مطلع شویم. شورای پروانه نمایش با نمایش این فیلم در گروه «هنر و تجربه» موافقت کرده است. با شرایطی که امسال برای این گروه اکران ایجاد شده (طبق مصوبه شورای اکران اگر فیلمی در اکران و جذب مخاطب موفق باشد امکان اکران آزاد را پیدا میکند) خوب است آقای عیاری از این فرصت استفاده کرده و فیلمش را اکران کند.
اواخر آذرماه بود که وزیر فرهنگ در گفتوگویی عنوان کردند که وزارتخانه برنامهای تازه برای بازنگری در لیست فیلمهای توقیفی دارد. از کم و کیف این برنامه خبر دارید؟
اکران این فیلمها هم حاصل کمک آقای وزیر بود. اگر کمکهای آقای سیدعباس صالحی نبود این فیلمها اکران نمیشد.
اما بخشی از فیلمها همچنان در محاق توقیف است از گزارش یک جشن ابراهیم حاتمی کیا و خیابانهای آرام کمال تبریزی تا خرس خسرو معصومی و صد سال به این سالهای سامان مقدم.
برخی از فیلمهایی که نام بردید اساساً تهیهکننده پیگیر پخش فیلم نیست یا نمیخواهند پخش کنند یا زمان آن گذشته است. به نظر من باید بتدریج پرونده فیلمهای اکران نشده یا توقیفی که ۱۰ سال پیش تولید شده را ببندیم. ما سالی حداقل ۱۰۰ فیلم اکران میکنیم که به طور متوسط شاید یک فیلم در سال دچار مشکل شده باشد. کلیت روند رو به رشد و توسعه سینما را نباید خیلی به این پروندهها پیوند بزنیم.
یعنی فیلمهایی که نام برده شد تهیهکنندههایشان تمایلی به اکران ندارند؟
برخی از فیلمها بله.
پیش از این در صحبتهایتان اشاره کردید که فیلمهایی که توقیف میشوند رفع توقیفشان سختتر است. حاشیهسازی برای برخی فیلمها مثل «عصبانی نیستم» و «خانه پدری» از جشنواره فیلم فجر کلید خورد. با این تجربه و خودتان بهعنوان معاون شورای ارزشیابی و نظارت به فیلمسازی توصیه کردهاید که برای پرهیز از ایجاد فضای منفی فیلمشان را در جشنواره نمایش ندهند.
برخی از کارگردانان مجرب سینما این توصیه را در همین جشنواره امسال داشتند که به اعتقاد من کلیت این حرف درست است. با توجه به شرایطی که در جشنواره داریم و برخی از افراد و گروهها انگار بهدنبال آن هستند که در جشنواره نقاط ضعفی از فیلمها را آنقدر برجسته کنند که برای سینما و آن فیلم مسأله ایجاد کند حضور در جشنواره ممکن است برای برخی فیلمها در اکران عمومیدردسرساز شود.
قبل از جشنواره زمزمههایی مبنی بر پایان دوره مأموریت شما و بازگشتتان به سازمان صدا و سیما مطرح بود. هنوز تکلیف ماندن یا رفتنتان از معاونت ارزشیابی و نظارت قطعی نشده است؟
طبیعی است که اگر رئیس سازمان سینمایی تمایل داشته باشند و بتوانند موافقت صداوسیما را برای تمدید مأموریتم جلب کنند در خدمت هستم و گرنه باید بروم.
دبیری جشنواره دوره بعد چطور؟
این هم بستگی دارد به اینکه چقدر رئیس سازمان سینمایی تمایل داشته باشند تا من دبیر جشنواره دوره بعد باشم.
ثبت نظر